به گزارش ایکنا، نشست «اثبات الهی بودن متن قرآن کریم با استفاده از تحلیل فرآیند ساخت معنا» امروز دوشنبه 21 اسفندماه از سوی مدرسه علمیه زینبیه با همکاری پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی برگزار شد.
حسام امامی دانالو؛ سرپرست گروه پژوهشی مطالعات قرآن و حدیث پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، در این نشست به سخنرانی پرداخت و گفت: برخی افراد به الهی بودن متن قرآن کریم اشاره میکنند و از جمله یکی از آیاتی که در این زمینه مورد استناد قرار میگیرد آیه 186 سوره مبارکه بقره است که خداوند فرموده است: «وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ ۖ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ؛ و چون بندگان من (از دوری و نزدیکی) من از تو پرسند، (بدانند که) من به آنها نزدیکم، هرگاه کسی مرا خواند دعای او را اجابت کنم. پس باید دعوت مرا (و پیغمبران مرا) بپذیرند و به من بگروند، باشد که (به سعادت) راه یابند» در اینجا گوینده خداوند است و میگوید اگر بندگان از من پرسیدند، من جواب دعاهای آنها را میدهم. این از جمله شواهدی است که قائلان به الهی بودن به آن اشاره میکنند. در سوره مدثر هم گفته شده است من را با آنکه خلق کردهام تنها بگذارید. یا در آیه 56 سوره ذاریات آمده است «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ؛ و من جنّ و انس را نیافریدم مگر برای اینکه مرا (به یکتایی) پرستش کنند».
زمینههای ثانویه بحث
وی افزود: برخی آیات دیگر هم وجود دارند که دال بر بشری بودن هستند. مثلا خود «بسم الله الرحمن رحیم» نشان میدهد که گویی خداوند مخاطب است. یا «ایاك نعبد و ایاك نستعین» هم نشان دهنده مخاطب بودن خداوند است. در آیه 91 سوره نمل از زبان پیامبر اسلام(ص) آمده است من امر شدهام که عبادت کنم. این جمله انگار از طرف خداوند نیست بلکه از طرف پیامبر(ص) است. در مورد هر دو دیدگاه، آیات و شواهدی وجود دارد.
امامی یادآور شد: برخی آیات دیگر هم داریم که انگار گوینده آیات، فرشتگان هستند همانند آیات سوره صافات که مثلا آمده است: «وَمَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَعْلُومٌ؛ (ای رسول ما، مشرکان را بگو که فرشتگان میگویند) هیچ کس از ما فرشتگان نیست جز آنکه او را (در بندگی حق) مقامی معین است» در چنین شرایطی که هر کسی یک سری شاهد و مدرک ارائه میدهد و دیدگاه خودش را مستند به بخشی از آیات قرآن کریم میکند و اگر یکی را حقیقی بدانیم باید دیگری را به تحلیل ببریم بنابراین باید دنبال قرینه سومی باشیم که تکلیف را مشخص کند و بدانیم کدامیک راست میگویند. منظور من هم فقط الهی بودن یا بشری بودن نیست بلکه میخواهم زمینهای ایجاد کنم که برخی دوستان از همین مطالب در زمینه آیات محکم و متشابه یا ناسخ و منسوخ استفاده کنند لذا این بحث زمینهای ثانویه هم دارد و آن هم آموزش روششناسی است.
ارکان ارتباط
سرپرست گروه پژوهشی مطالعات قرآن و حدیث پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی یادآور شد: وقتی از ارتباط بین دو انسان صحبت میکنیم این ارتباط دارای ارکانی است که یکی از آنها فرستنده است یعنی کسی که گوینده سخن است. در این میان یک گوینده هم وجود دارد. در این ارتباط، یک متن هم وجود دارد. البته متن فقط گفتار نیست بلکه حرکات دست من هم نوعی متن است و میتوان از آن پیامی را دریافت کرد. کارگردانی که یک فیلم میسازد هم حامل یک پیام است. غذایی که مادر میپزد حامل پیام محبت مادر به فرزند است و فرستنده، مادر است و مخاطب هم فرزند است بنابراین متن را نباید فقط یک نوشته در نظر بگیریم. یکی دیگر از ارکان ارتباط، فضا است. مثلا یک سالن، بخشی از ارکان ارتباط است.
امامی تصریح کرد: در مورد قرآن کریم هم همین اتفاق افتاده یعنی هم استمرار ارتباط را شاهد هستیم و قرآن در بیست و سه سال و به صورت تدریجی نازل شده است و هم اینکه شواهدی داریم که خداوند، برداشت مخاطب را اصلاح کرده است. در مورد تدریجی بودن، مشرکان به پیامبر گفتند چرا قرآن تدریجی نازل میشود اما قرآن میفرماید ما اندک اندک نازل میکنیم و نزول آن دفعی نیست چراکه میخواهیم مطالب را به مرور بیان کنیم. کسانی همانند مونتگومری وات میگوید اگر مسئلهای تاریخی در قرآن آمد حتما آن را قبول کنید چون اگر خلاف واقعیت بود بهترین دلیل برای کافران بود که بگویند پیامبر دروغ میگوید اما وقتی قرآن تدریجی نازل میشود نشان دهنده حقایق آن است و حتی مستشرقان هم تردیدی در مورد تدریجی نازل شدن آن ندارند.
اصلاح باور مخاطب
وی افزود: آیا مواردی در قرآن داریم که باور مخاطب را اصلاح کند؟ در آیه 125 سوره آل عمران موردی آمده است که مربوط به جنگ احد است؛ اگر تقوا پیشه کنید و صبر داشته باشید در این جنگ، با سپاهی از ملائکه، شما را یاری خواهیم کرد. برخی مسلمانان با نزول این آیه تصور کردند که حتما پیروز خواهیم شد اما بعد از شکست، سراغ پیامبر(ص) رفتند و علت را جویا شدند لذا با نزول آیه 152 سوره آل عمران، باور آنها اصلاح شده و میفرماید خداوند به وعده خودش عمل کرد اما این شما بودید که دنبال غنیمت جنگی رفتید لذا دشمن از غفلت شما استفاده کرده و شما را شکست داد.
سرپرست گروه پژوهشی مطالعات قرآن و حدیث پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی تصریح کرد: نتیجه بحثم این است که اگر فهم مخاطب این باشد که متن قرآن کریم، الهی است، قرآن باید آن را تأیید یا اصلاح کند. وقتی به آیات قرآن کریم مراجعه میکنیم مثلاٌ در سوره انعام آمده است «و آنها خدا را آن گونه که باید، نشناختند که گفتند: خدا بر هیچ کس از بشر کتابی نفرستاده. بگو: کتاب توراتی را که موسی آورد و در آن نور (علم) و هدایت خلق بود چه کسی بر او فرستاد که شما آیات آن را در اوراق نگاشته، بعضی را آشکار مینمایید و بسیاری را پنهان میدارید و آنچه را شما و پدرانتان نمیدانستید به شما آموختند؟ بگو: خداست (که رسول و کتاب فرستد)، سپس آنها را بگذار تا به بازیچه خود فرو روند» در اینجا تأکید شده که اینها حرفهای خداوند است نه پیامبر اسلام(ص). بنابراین ما باید فهم خود را اصلاح کنیم چون این فهم، که قرآن، کلام الله است مورد تأیید آیات قرآن کریم قرار گرفته است.
لزوم تبیین ضرورت استفاده از انتقال معنا
همچنین حسامالدین مؤمنی شهرکی؛ سرپرست گروه پژوهشی علم و دین پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی در این نشست گفت: قلم نویسنده بسیار خوب و محتوای صحبتهای ایشان غنی بود. همچنین مباحث، میان رشتهای بود که از محاسن فعالیت نویسنده است اما اگر بخواهم نقدی داشته باشم نکته اولم این است که ضرورت استفاده از فرآیند انتقال معنا نسبت به سایر رویکردها که در آثار دیگر برای اثبات الهی بودن قرآن وجود دارد را هم باید توضیح دهیم و بگوییم چه دلیلی دارد از این رویکرد استفاده کنیم. به نظرم این ضرورت در مقاله به خوبی بیان نشده است.
وی افزود: مطلب دیگری که باید عرض کنم این است که در جاهایی از مقاله به ساخت معنا و در جاهایی به انتقال معنا اشاره شده است که به نظرم منظور همان انتقال معناست اما بین ساخت و انتقال معنا، تفاوت وجود دارد که اگر در مقاله اشاره میشد باعث غنیتر شدن آن میشد. همچنین در چکیده به معناشناسی اشاره شده است که این معناشناسی یا دنبال این است که معنای لفظ یا معنای عبارت را به دست بیاورد لذا با انتقال معنا کاری ندارد بلکه با خودِ معنا کار دارد اما در مقاله، بیشتر اشارهشناسی مد نظر بوده است تا معناشناسی.
انتهای پیام