نظرات ابن تیمیه در مخالفت با قرآن است
کد خبر: 4201739
تاریخ انتشار : ۰۵ اسفند ۱۴۰۲ - ۲۰:۱۲
حجت‌الاسلام رجب‌زاده:

نظرات ابن تیمیه در مخالفت با قرآن است

پژوهشگر حوزه علمیه گفت: مطالب مطرح‌شده از طرف ابن تیمیه موجب تشویش اذهان مسلمانان شد و کار به جایی رسید که برخی از علمای اهل سنت او را تکفیر کردند و حتی برادر وی هم مطالب او را نقد کرد، ضمن اینکه نظرات او در مخالفت قطعی با برخی آیات قرآن است.

ارسال//  نظرات ابن تیمیه در مخالفت با قرآن، سنت و نظر علمای اهل سنت استبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام و المسلمین صفدر رجب‌زاده، پژوهشگر حوزه علمیه در نشست علمی «بررسی انتقادی نظر ابن تیمیه درباره عصمت پیامبران» که از سوی حوزه علمیه نواب برگزار شد، با بیان اینکه ابن‌تیمیه، متولد سال 661 و متوفای سال 728 قمری است و در طول عمرش یکسری مباحثی را مطرح کرد که موجب اختلاف میان مسلمانان شد، گفت: مطالب مطرح‌شده از طرف وی موجب تشویش اذهان مسلمانان شد و کار به جایی رسید که برخی از علمای اهل سنت او را تکفیر کردند و حتی برادر وی هم مطالب او را نقد کرد. وی فردی کثیرالتصنیف بوده است به گونه‌ای که مصنفات وی را بالغ بر 300 اثر دانسته‌اند.

وی افزود: وی کتاب معروفی به نام «منهاج السنه فی نقض کلام القدریه» دارد که آن را در رد کتاب علامه حلی «منهاج الکرامه» نوشته است؛ دو روایت داریم که مذاهب کلامی از آن برای اثبات حقاینت خود و یا رد مذاهب دیگر سو برده‌اند؛ اولین روایت فرموده است: القدریه مجوس هذا الامه؛ و مصداق این روایت یعنی قدریه را روافضه یا شیعیان می‌دانند.

 استفاده سوء از یک نقل

رجب‌زاده اظهار کرد: روایت دیگر این است که پیامبر فرمودند امت من بعد از من به 73 گروه تقسیم خواهند شد که یک گروه اهل بهشت هستند. عمده اندیشمندان فرق مذهبی اسلامی بر اساس این روایت کتب زیادی نوشته و برهان آورده‌اند که فقط ما اهل بهشت هستیم و مابقی گمراه هستند. کتاب نوشته‌اند «الفرق بین الفرق و بیان فرقه الناجیه» که برگرفته از این تیتر است.

پژوهشگر حوزه علمیه اظهار کرد: ابن‌تیمیه یکسری نظریات داد که مورد نقد علمای اهل سنت قرار گرفت تا جایی که ابن حجر هیتمی که کتاب«الصواعق المحرقه» را در رد شیعه نوشت در آن آورده است که: ابن‌تیمیه عبد خذله الله و اضله و ....؛ این‌تیمیه گمراه بود و فردی بود که خدا او را ذلیل و خوار کند.

وی با بیان اینکه ابن‌تیمیه دروغ‌پردازی زیادی کرده است و فرافکنی نسبت به باورهای امامیه زیاد دارد، ادامه داد: وی مدعی شده است که پیامبران(ص) با استناد به ظاهر آیات و روایات از گناه معصوم نیستند؛ وی آیات توبه را کنار گذاشته و گفته است انبیاء که از گناه معصوم نیستند، توبه را دوست دارند و توبه می‌کنند و با توبه جایگاه و مقام بالاتری نسبت به قبل پیدا می‌کنند.

رجب‌زاده تصریح کرد: وی در 3 کتاب مجموعه فتاوا، منهاج السنه و النبقات سخنانی بیان کرده است که می‌توان از آن نتیجه گرفت پیامبران گنهکار هستند؛ هر گناهکاری باید توبه کند و در نتیجه پیامبران توبه کرده‌اند. همچنین پیامبران وقتی توبه کردند، با هر توبه رفعت مقام پیدا کرده‌اند و این مسئله هیچ اشکالی هم ندارد.

وی تأکید کرد: ابن‌تیمیه در رد نظر علامه حلی آورده است: و قول القائل یعنی علامه حلی گفته است که پیامبر(ص) الگوست و باید معصوم باشد زیرا اگر معصوم نباشد، سلب اعتماد از او خواهد شد و نقض غرض پیش می‌آید، سخن درستی نیست لذا پیامبر توبه می‌کند و به خاطر این توبه رفعت مقام می‌یابد. از دید وی نقض غرض و سلب توبه برای زمانی است که پیامبر توبه نکند.

این پژوهشگر تصریح کرد: شاید مبدع این جمله که «همه انسان‌ها جایز الخطا هستند» که البته درست آن ممکن‌الخطاست ابن تیمیه باشد زیرا او می‌گوید: کل بنی آدم خطاء؛ همه انسان‌ها ممکن‌الخطا هستند و خیرالخطائین توابون هستند، یعنی بهترین خطاکاران کسانی هستند که توبه کنند و توبه موجب نفرت نیست و هیچ مشکلی ندارد. در جای دیگر گفته است یرفع عبده بالتوبه.

وی افزود: جمع‌بندی بحث این است که ابن‌تیمیه می‌گوید ما اجماع داریم که انبیاء از اصرار و پافشاری بر گناه عصمت دارند و نه از خود گناه و خود گناه چون بعد از آن توبه می‌شود، اشکالی ندارد و پیامبران هیچ گناهی را بدون توبه نمی‌گذارند و در این مسئله سرعت بر دیگران می‌گیرند.

آیا گناه سبب رفعت مقام است؟

رجب‌زاده تأکید کرد: خلاف حکمت الهی این است که انبیاء گناه کنند زیرا برای هدایت و دستگیری از مردم آمده‌اند؛ قرار نیست پیامبران گناه کنند و با ارتکاب به گناه مردم را به سعادت و هدایت برسانند و جالب اینکه رفعت مقام آنان هم با گناه محقق شود. فرق است بین کسانی که گناه نمی‌کنند و رفعت مقام دارند با کسانی که گناه می‌کنند و با توبه رفعت مقام می‌یابند. با استدلال ابن تیمیه هر کسی که نزد خدا بیشتر گناه کند و بین گناه و توبه فاصله نیندازد محبوب‌تر است در حالی که چنین چیزی صحیح نیست.

در ادامه این نشست حجت‌الاسلام والمسلمین نوایی به عنوان ناقد، گفت: ارائه‌دهنده بحث پژوهشگری عالم و توانمند است و نقد نظرات ابن تیمیه از سوی ایشان بیانگر توانمندی ایشان است و بنده نکاتی را برای تکمیل بحث عرض می‌کنم تا مقاله وی تبدیل به کتاب شود.

وی با بیان اینکه سلفیون به غلط ابن‌تیمیه را شیخ‌الاسلام نامیده‌اند و اخیراً هم «بن باز» در احیای شخصیت او تلاش زیادی کردند، افزود: این تیمیه در بین علمای معتدل و منصف اهل سنت محکوم به کفر است و به او کافر زندیق گویند. حتی علمای اهل سنت اشاره کرده‌اند کسی که اعتقاد به باورهای ابن تیمیه داشته باشد کافر است و ریختن خون او هم حلال است.

نوایی بیان کرد: سلفی‌ها با توجه به عقایدی چون تجسیم خدا را واجد دست و پا و اعضای دیگر می‌دانند در حالی که با صراحت در مخالفت با آیات قرآن کریم است لذا انتظار بنده این است که بحث ابن تیمیه را در سطحی بالاتر مدنظر قرار دهیم و بطلان دیدگاه‌های وی را تحلیل و تبیین کنیم و این نوع مباحث را در سطح وسیع منتشر کنیم.

وی افزود: به نظر بنده مقاله، فاقد محتوای تحلیلی است در حالی که سخن ابن تیمیه باید تحلیل شود و وقتی تحلیل کنیم، بطلان آن ثابت خواهد شد. اینکه او معتقد است پیامبر گناه می‌کنند باید آن را ثابت کند زیرا پیامبر(ص) از ابتدا باید مورد اعتماد دیگران باشد و این مستلزم آن است که گناه نکند و در ادامه هم به خاطر اقبال مردم باید عصمت او محفوظ باشد. 

مخالفت نظر ابن تیمیه با علمای اهل سنت

نوایی افزود: مسئله دیگر اینکه این مقاله باید سخن ابن تیمیه را با سخنان سایر علمای اهل سنت منطبق کند زیرا هیچ یک از علمای اهل سنت قائل به گناه‌کردن پیامبر نیستند و گناه را دلیل رفعت مقام نمی‌دانند. نقص سخن ابن تیمیه و تنافی آن با قرآن باید روشن شود؛ قرآن کریم در سوره مبارکه ص فرموده است: «إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ» یا در همین سوره دارد: «قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ» یا در آیه دیگری فرموده است: «وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ» همچنین در آیه ص: «وَإِنَّهُمْ عِنْدَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيَارِ» بر این موضوع تأکید شده که خداوند از بین بندگان خوب، پیامبران را برگزید. 

وی ادامه داد: حتی از ابوبکر روایتی در ذیل آیه فوق درباره اخیار داریم که گفته است اخیار کسانی هستند که پیشینه گناه ندارند. نکته دیگر در سلب اعتماد مردم از پیامبر است زیرا مردم وقتی ببینند که پیامبر گناه و توبه کرده است آیا آن‌ها تشویق به این کار نخواهند شد؟ آیا اگر قرار است نبی، الگو باشد نباید بدون گناه باشد؟ یا نباید انسان پاک و مجتبی و مصطفایی، الگو قرار بگیرد؟

ناقد این نشست با بیان اینکه توبه نصوح را مطرح کرده است ولی توبه نصوح برای متوسطین است نه برای اولیاء الهی یعنی کسانی که گاهی از ایمان خارج و گاهی به ایمان پایبند هستند، گفت: روایاتی از پیامبر(ص) وجود دارد که توبه نصوح برای اولیای الهی نیست. همچنین مسئله دیگری که باید در مقاله مورد تبیین قرار بگیرد، تهمت ابن تیمیه به انبیای الهی مانند حضرت داود(ع)، سلیمان(ع) و ... است لذا باید از مقام انبیاء دفاع شود. 

وی افزود: مطلب دیگری که در این مقاله باید مورد توضیح بیشتری قرار بگیرد، این است که فرزندان یعقوب(ع) همگی بعد از گناه کردن پیامبران شدند؛ اصلا چنین چیزی با قرآن کریم سازگار نیست؛ ماجرا برای اسباط است و قرآن فرمود ما به داود(ع)، نوح(ع) و عیسی(ع) و اسباط وحی کردیم؛ اسباط را این تیمیه به فر زندان حضرت یعقوب(ع) نسبت داده است در حالی که اسباط فقط دو فرزند یوسف(ع) یعنی افراهیم و منسا بودند و قرآن نفرموده که به همه اسباط یعنی یهودا و شمعون و ... هم وحی شده باشد. از مسلمات تاریخ یهود است که به شمعون و یهودا وحی نشده است و قابلیت این کار را نداشتند. 

هدف از استغفار پیامبران

وی افزود: گفته است نبوت انبیاء با گناه تنافی ندارد؛ این هم با آیات قرآن ناسازگار است و قرآن را نقض کرده یا در منهاج‌السنه آمده است که گناه، معبر برای وحی است در حالی که اینها جزو ساخته‌های ابن تیمیه است. در بحث استغفار پیامبر هم که او آن را دلیل بر گناه دانسته است، به نظر ما اصلاً اینطور نیست زیرا استغفار، بازگشت به سوی خداوند و ترفیع درجه است، بدون اینکه فرد گناهی مرتکب شده باشد. استغفار برای جدایی از غفلت احتمالی از منظر آیت‌الله جوادی آملی است، همچنین در مورد پیامبر(ص) دارد که گاهی به دلم چیزهایی خطور می‌کند و 70 مرتبه استغفار می‌کنم. 

وی افزود: در قرآن داریم که وقتی خداوند می‌خواهد چیزی را بر پیامبر وحی کند، شیطان درصدد القائاتی به آنان است ولی خداوند آن چه را شیطان القاء کند، نسخ می‌کند و در پیامبر، مؤثر نمی‌افتد ولی او آن را دال بر گناهکار بودن پیامبران دانسته است و این از خطاهای فاحش است. 

نوایی تأکید کرد: به نظر بنده باید دیدگاه‌های علامه حلی پررنگ‌تر و برجسته شود؛ قوشچی در کشف‌المراد و تجریدالاعتقاد به زیبایی توضیح داده که پیامبران باید معصوم باشند و براهین آن را هم آورده است. 

انتهای پیام
captcha