حیا و غیرت؛ پشتوانه‌ فرهنگ اسلامی
کد خبر: 4195169
تاریخ انتشار : ۰۳ بهمن ۱۴۰۲ - ۰۸:۳۲
درس‌گفتارهای سوره قصص تا ناس/ 10

حیا و غیرت؛ پشتوانه‌ فرهنگ اسلامی

صفات اخلاقی مانند حیا، جود، کرم و غیرت پشت صحنه‌های فرهنگ اسلامی است، این صفات در رفتارها بروز می‌کنند و باعث انجام واجبات و پرهیز از محرمات می‌شود، لذا اگر این ارزش‌ها را زیر سؤال ببریم، فرهنگ اسلامی نیز از بین می‌رود.

حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمحمدمهدی رفیع‌پور، استاد حوزه علمیهحجت‌الاسلام والمسلمین سیدمحمدمهدی رفیع‌پور، استاد حوزه علمیه در گفت‌وگو با ایکنا از قم، در ادامه تفسیر سوره قصص بیان کرد: در قرآن کریم در ابتدای آیه 25 این سوره می‌فرماید: «فَجَاءَتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِي عَلَى اسْتِحْيَاءٍ قَالَتْ إِنَّ أَبِي يَدْعُوكَ لِيَجْزِيَكَ أَجْرَ مَا سَقَيْتَ لَنَا»؛ یعنی بعد از دعای حضرت موسی(ع) مبنی بر اینکه پروردگارا به آنچه از خیر بر من نازل می‌کنی، نیازمندم؛ یکی از آن دو دختر در حالی‌ که با حیا و شرم راه می‌رفت، نزد موسی(ع) آمد.

وی گفت: در اینجا «اسْتِحْيَاءٍ» به‌صورت نکره ذکر شده تا بیان راه رفتن با حیا و وقار و بدون جلب توجه خاص باشد، در ادامه آیه می‌فرماید: آن دختر پیش موسی آمد و گفت: پدرم که همان حضرت شعیب(ع) که از انبیا بنی‌اسرائیل بودند، تو را می‌خواند تا پاداش کارت را به تو بدهد، البته حضرت موسی(ع) برای مزد کار نکرده بود و از نظر شرعی هم اگر برای کاری مزد تعیین نکنیم، بعد از انجام کار نمی‌توانیم مزد طلب کنیم، پس دعای موسی(ع) مستجاب شد.

اصل حیا قابل مناقشه نیست

استاد حوزه علمیه اظهار کرد: در این آیه به بحث حیا اشاره شده است، حیا در فرهنگ اسلامی ما بسیار ارزشمند بوده، اما متأسفانه بسیار در حال کم‌رنگ شدن است. اصل حیا قابل مناقشه نیست و تنها به خانم و یا آقایان اختصاص ندارد، هرچند برای بانوان بیشتر لازم است، لذا حیا یک صفت مطلق و ممدوح برای انسان است، بنابراین خداوند این صفت دختر را پسندیده و به‌وسیله قرآن جاودانه کرده است.


بیشتر بخوانید:


رفیع‌پور گفت: البته در حیا نیز مانند همه صفت‌ها نباید افراط و تفریط کرد، حیا باید تعریف شود، برخی از حیاها حیای مذموم است، بنابراین حیا باید در جامعه ارزش‌گذاری شده و در تمام ارکان جامعه مورد توجه قرار گیرد، موضوعی که در سال‌های اخیر در تلویزیون و فیلم‌ها بسیار کم‌رنگ شده است.

وی با بیان اینکه صفات اخلاقی مانند حیا، جود، کرم و غیرت پشت صحنه‌های فرهنگ اسلامی است، گفت: این صفات در رفتارها بروز می‌کنند و باعث انجام واجبات و پرهیز از محرمات می‌شود، لذا اگر این ارزش‌ها را زیر سؤال ببریم، فرهنگ اسلامی نیز از بین می‌رود، در این راستا علاقه‌مندان می‌توانند برای مطالعه بیشتر به معراج‌السعاده که کتابی در اخلاق اسلامی از ملااحمد نراقی است، مراجعه کنند.

استاد حوزه علمیه ادامه داد: کلمه «أَجْرَ» در اینجا به معنای دقیق فقهی خود نیست، بلکه از نظر عرفی با اینکه موسی(ع) این کار را برای خدا انجام داده بود، اما از خدا تقاضای هدیه کرد و خداوند نیز به او عطا کرد. 

وی با بیان اینکه همه دعاهای حضرت موسی(ع) در این داستان‌ها مستجاب شد، گفت: البته همه دعاهای پیامبران و ائمه(ع) مستجاب به این معنا که تحقق پیدا کند، نمی‌شود، اما این دعای موسی(ع) شاید به‌دلیل اضطرار او، سریع مستجاب شد.

رفیع‌پور گفت: خداوند در ادامه آیه 25 سوره قصص می‌فرماید: «فَلَمَّا جَاءَهُ وَقَصَّ عَلَيْهِ الْقَصَصَ قَالَ لَا تَخَفْ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ»، یعنی وقتی موسی(ع) نزد شعیب(ع) رفت و برای او داستان‌هایش را روایت کرد، شعیب به او گفت نترس که از دست ستمکاران نجات پیدا کردی؛ یعنی اینجا امن است، منظور هم این است که یا آنجا قلمرو حکومتی فرعونیان نبوده و یا اینکه فرعونیان این منطقه را زیرنظر نداشته و به آن توجه نمی‌کردند.

حیای مذموم چگونه است

استاد حوزه علمیه با بیان اینکه نام سوره قصص از این آیه گرفته شده است، گفت: در اینجا ذکر این نکته ضروری است که یکی از حیاهای مذموم این است که انسان مشکلات خود را برای اهل فن و مشاوره برای کمک و راهنمایی بیان نکند، زیرا حضرت موسی(ع) هم زمانی که به حضرت شعیب(ع) می‌رسد داستان‌های پیش آمده برای خودش را برای او بیان می‌کند.

وی ادامه داد: در آیه 26 این سوره خداوند می‌فرماید: «قَالَتْ إِحْدَاهُمَا يَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ»، یعنی یکی از این دو دختر که در تفسیر دختر بزرگ ذکر شده؛ ای پدر، موسی(ع) را به کار بگیر و استخدام کن که بهتر کسی که باید به خدمت برگزینی کسی است که توانا و امین باشد؛ بنابراین از این آیه متوجه می‌شویم دو ویژگی مهم برای کسی که به کاری گماشته می‌شود، نیرومندی و  امانت‌داری است.

رفیع‌پور در تفسیر این آیه تصریح کرد: در بسیاری از مشاغل افرادی گماشته می‌شوند که توانمند و کارآمد نیستند و قوت انجام آن کار را ندارند، هرچند انسان خوبی باشند، قوت هر کاری هم براساس آن کار تعریف می‌شود، برخی افراد هم از نظر جسمی قوی هستند، اما توانایی انجام یک کار خاص را ندارند، لذا برای هر کاری باید فرد مناسب آن گماشته شود. صفت بعدی هم امین بودن است، فردی که استخدام می‌شود باید امین بوده و خیانت نکند.

وی گفت: در آیه 27 می‌فرماید: «قَالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هَاتَيْنِ عَلَى أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمَانِيَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْرًا فَمِنْ عِنْدِكَ وَمَا أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ»، یعنی جناب شعیب که البته قرآن اسم نمی‌برد، به موسی(ع) عرضه می‌دارد که من می‌خواهم یکی از این دو دختر را به عقد تو دربیاورم، به شرط اینکه هشت سال برای من کار کنی و اگر خواستی 10 سال بمان، اما من به تو سخت نمی‌گیرم و به خواست خدا مرا از صالحین خواهی یافت.

استاد حوزه علمیه ادامه داد: در اینجا دو تفسیر برای این سخت نگرفتن وجود دارد، برخی مفسران این سخت نگرفتن را مربوط به کار کردن تا 10 سال دانسته‌اند و برخی نیز کلی گرفتند، یعنی من نمی‌خواهم در این مدت تو کار سنگین کنی و همه زحمات من بر عهده تو باشد؛ البته برداشت سومی هم می‌توان داشت مبنی بر اینکه شاید منظور شعیب(ع)، پذیرش اصل پیشنهاد ازدواج با دختر و قبول هشت سال است؛ در هر صورت شعیب(ع) مهر دخترش را هشت سال اجیر بودن تعیین کرد.

گفت‌وگو از مهنوش بهروز

انتهای پیام
captcha