چهار اصل سیر و سلوک انسان در سوره بقره
کد خبر: 3940828
تاریخ انتشار : ۲۳ آذر ۱۳۹۹ - ۲۱:۴۰
آیت‌الله عباسی خراسانی بیان کرد:

چهار اصل سیر و سلوک انسان در سوره بقره

آیت‌الله عباسی خراسانی ضمن اشاره به چهار اصل سیر و سلوک انسان در سوره بقره اظهار کرد: انسان از حالات سیر و سلوکی به بالاترین درجه تقوا می‌رسد و تقوای حقیقی آن است که قلب سلیم داشته باشد و قلب سلیم آن است که جز خدا در دل، هیچ چیز وجود نداشته باشد.

به گزارش ایکنا، جلسه تفسیر آیت‌الله عباسی خراسانی با محوریت سوره بقره روز شنبه، 22 آذرماه در مدرسه فیضیه حوزه علمیه قم برگزار شد. وی در این جلسه به تفسیر آیات 21 و 22 سوره بقره پرداخت و اظهار کرد: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ؛ اى مردم پروردگارتان را كه شما و كسانى را كه پيش از شما بوده‏‌اند آفريده است، پرستش كنيد، باشد كه به تقوا گراييد»، در این آیه بهترین خطاب که حاکی از محبت و مهربانی حضرت حق و رابطه ذات باری تعالی با انسان و ارتباط انسان با حضرت حق است بیان شده است، آن هم با خطاب عام یعنی «يَا أَيُّهَا النَّاسُ». در آیات گذشته ویژگی سه گروه متقین، کفار و منافقین بیان شد. گویا در این آیه سه قسم توحید یعنی توحید در عبودیت و توحید در ربوبیت و توحید در خالقیت بیان می‌شود؛ برای اینکه وصف به شی مشعر به علیت است، یعنی عبادت به وصف ربوبیت است و وصف ربوبیت به صفت آفرینش و خلقت است؛ آن هم خلقت نفسانی و خلقت دیگران، یعنی آیات نفسانی و آیات انفسی. در واقع می‌شود این تعبیر را داشت که در این قسمت، خداوند سه اصل اساسی را متذکر می‌شود: یکی اصل آفرینش است، یکی اصل پرورش است و دیگری اصل پرستش است. این سه شأن از شئون انسان است که می‌تواند با این به کمالات برسد، آن هم با وصف «لعلکم تتقون».

وی افزود: گرچه خود تقوا هدف متوسط است، اما در اینجا به عنوان هدف عبادت یعنی پرستش و هدف عبودیت انسان بیان شده است. «لعلکم تتقون»، هم نتیجه آفرینش است، هم نتیجه پرستش است. هر دو اینها هم مقید به پرورش است. انسان با توجه به اصولی که قبلا برای انسان متقی گفتیم از جمله ایمان به خدا و کتاب و رسول و معاد به این هدف دست پیدا خواهد کرد و اینجا هم برای تأمین این سه، یعنی اعتقاد در آفرینش و پرورش و پرستش باری تعالی به آن اوصاف نیاز دارد. کلمه «لعل»، هم مفید امید و رجا است و هم خوف. گویا این کلمه این معنا را می‌رساند که تقوای انسان مطلوب اوست و تقوا وسیله‌ای است که انسان باید به آن برسد تا به فلاح دست پیدا کند. گویا اینگونه است که زاد و توشه انسان در مسیر آفرینش و پرورش و پرستش، تقوا است.

استاد حوزه علمیه در ادامه اظهار کرد: خداوند متعال در آیه بعد می‌فرماید: «الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَكُمْ فَلَا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ؛ همان [خدايى] كه زمين را براى شما فرشى [گسترده] و آسمان را بنايى [افراشته] قرار داد و از آسمان آبى فرود آورد و بدان از ميوه‌ها رزقى براى شما بيرون آورد پس براى خدا همتايانى قرار ندهيد در حالى كه خود میدانید»، از این آیه می‌توانیم استفاده کنیم سیر انسان از زمین تا آسمان است و در زمین و آسمان است، آن هم آسمانی که «وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً.»

وی افزود: به هر چیزی که بلند باشد «سماء» گفته می‌شود، چه مادی باشد و چه معنوی باشد. به عبارت بهتر، آسمان اصطلاحی یکی از اقسام «سماء» است. اینجاست که می‌توانیم این مطلب را استفاده کنیم که «وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً» نزول ماء که وسیله برکت است به خاطر این است که آسمان منشا برکات است. در این جملات آیه کریمه، وصف ربوبیت به این صورت بیان شده است که خداوند هم زمین را گسترده قرار داده و هم آسمان را بنا قرار داده و هم از آسمان نزول برکات دارد و همه اینها رزق برای انسان است. حالا که چنین شد، «فَلَا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا» یعنی حالا که خدای شما این نعمات را به شما داده است. برای خداوند «انداد» یعنی مثل قرار ندهید و موحد باشید؛ یعنی اهتمام به عبادت و پرستش در نفی شریک و مشارکت باری تعالی و مثل بودن برای باری تعالی تحقق پیدا می‌کند. خدای کریم از انسان خواسته است عبادت بکند و ضد و ند برای او قرار ندهد، نه مثل داشته باشد و نه ضد داشته باشد.

عباسی خراسانی در ادامه گفت: گویا از دو آیه این استفاده می‌شود که انسان در سیر و سولکش نیاز به خلوص و اخلاص دارد و کسی که اینگونه باشد، «یجعل له مخرجا». باید به سنخیت و تناسب آیات و پیوستگی آیات توجه داشته باشد. اول بحث عبادت و پرورش است، بعد بحث آفرینش است، بعد بحث تقوا  و توحید مطرح می‌شود تا انسان به جایی برسد که عابد و دارای قلب سلیم شود. عرض ما این است از حالات سیر وسلوکی انسان، انسان به بالاترین درجه تقوا می‌رسد و تقوای حقیقی آن است که قلب سلیم داشته باشد و قلب سلیم آن است که جز خدا در دل، هیچ چیز وجود نداشته باشد. این تعبیر بسیار زیباست که «انتم تعلمون» یعنی همه حرکات بر اساس علم شماست. می‌توانیم بگوییم در این قسمت آموزش به سه اصل دیگر اضافه شده است. این چهار اصل، چهار اصل سیر و سلوک انسانی است که با کتاب الهی سیر می‌کند؛ یعنی دستورالعمل را در دست دارد و حالات این دستور العمل را در ذهن و عقل و خیال می‌پرورداند و حقیقت این اندیشه و انگیزه را در خارج پیاده می‌کند.

انتهای پیام
captcha