تکثرگرایی دینی؛ محصول برداشت انحرافی از قرآن / «صراط‌های مستقیم» بی‌فایده دانستن نبوت است
کد خبر: 3923105
تاریخ انتشار : ۲۵ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۴:۵۷
آیت‌الله علیدوست:

تکثرگرایی دینی؛ محصول برداشت انحرافی از قرآن / «صراط‌های مستقیم» بی‌فایده دانستن نبوت است

استاد سطح عالی حوزه علمیه تأکید کرد: فرد غیرمتخصص پرنویسی استدلال کرد که مراد آیه 62 سوره بقره، تکثرگرایی است؛ یعنی مهم این است که دل انسان پاک باشد و بقیه پوسته است و نتیجه آن هم صراط‌های مستقیم شد؛ اگر این درست باشد، پس پیامبر اسلام(ص) برای چه آمد؟ ائمه(ع) و امام زمان(عج) همه بی‌مفهوم است.

علیدوستبه گزارش ایکنا، آیت‌الله ابوالقاسم علیدوست، استاد سطح عالی حوزه علمیه، 25 شهریورماه، در ادامه مباحث فلسفه تفسیر، گفت: تفاسیری داریم که به شدت متأثر از مسائل علمی تجربی است و برخی هم کاملاً مسائل علمی را انکار کرده و هر دو زمینه را برای تاختن به قرآن فراهم کرده‌اند. باید ببینیم یک مطلب علمی، فرضیه یا نظریه و ثابت شده است یا خیر تا کاتولیک‌تر از پاپ نشویم و فرضیه را نظریه ندانیم. از طرف دیگر صراحت آیه را هم باید مورد توجه قرار دهیم.

وی افزود: برخی تطبیقات و غیب‌گویی‌ها هم ممکن است از سوی برخی مفسران رخ دهد؛ یعنی مفسر نباید متأثر از زمان به یک‌سری از تطبیقات قطعی دست بزند، بلکه باید در حد احتمال یک مسئله را بیان کند؛ در ذیل آیه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ...»؛ پیامبر(ص) فرمودند که مراد از این قوم، سلمان و هم‌ولایتی‌های او یعنی ایرانیان هستند، ولی این را باید در حد احتمال بیان کنیم و قطعی نگیریم کما اینکه برخی صفویه را به این روایت تطبیق دادند.

نفی قاعده عدالت صحابه با قرآن

علیدوست در ادامه با اشاره به نقش سیاق در تفسیر به آیه «لَيْسَ عَلَى الضُّعَفَاءِ وَ لَا عَلَى الْمَرْضَى وَ لَا عَلَى الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ مَا يُنْفِقُونَ حَرَجٌ إِذَا نَصَحُوا لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ مَا عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِنْ سَبِيلٍ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ» اشاره و تصریح کرد: مفسران از این آیه استفاده کرده‌اند که اگر کسی برای انجام کار نیک، آسیبی به دیگری بزند؛ مثلاً ممکن است برای نجات فرد از مرگ، دست و پای او را بشکند، ضامن نیست، در حالی که وقتی خدمت قرآن برویم، می‌بینیم فضای آیه این نیست؛ آیه می‌گوید که برخی وقتی فرمان جهاد داده شد، از آن شانه خالی می‌کنند، ولی رسول خدا(ص) و مؤمنان «جاهدوا باموالهم و انفسهم» هستند؛ قرآن افراد را به دو گروه تقسیم کرده است و بعد فرموده برای کسانی که اهل جهاد هستند بهشت خالد را درنظر گرفته‌ایم و برای معذرون و بهانه‌تراشان، عذاب الیم وجود دارد.

وی افزود: گروه سومی هم وجود دارند که دوست دارند به جهاد بروند، ولی نمی‌توانند، لذا جزء هیچ کدام از دو گروه فوق نیستند؛ یعنی بیماران، ضعفا و کسانی که چیزی برای انفاق ندارند، اینها به شرط آن که خیرخواه خدا و رسول(ص) باشند، سبیل عقاب و عتاب برای آنان نیست و راه عقاب برای کسانی است که وضع مالی خوبی دارند، ولی بهانه می‌گیرند: «إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَسْتَأْذِنُونَكَ وَهُمْ أَغْنِيَاءُ رَضُوا بِأَنْ يَكُونُوا مَعَ الْخَوَالِفِ وَطَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ»(93 توبه)؛ لذا سفهایی که می‌گویند صحابه پیامبر(ص) همه عادل هستند و دم از عدالت صحابه می‌زنند(که از سست‌ترین حرف‌هاست) توجه ندارند که همین صحابه بودند که سستی کرده و به دستورات پیامبر(ص) به خصوص در جهاد عمل نمی‌کردند.

توجه به سیاق در تفسیر

استاد سطح عالی حوزه علمیه اظهار کرد: عرض بنده این است که باید به سیاق در تفسیر توجه شود؛ این درست است که اگر انسان نیکوکاری برای نجات فرد از آتش درِ خانه او را شکست ضامن نیست، ولی آیا این برداشت ارتباطی با این آیه دارد؟ ما خودمان قاعده احسان را قبول داریم، ولی آیا این حرف خوب را این آیه می‌زند؟ نباید تصور کنیم هر آیه همه حرف‌های خوب را باید بزند و بعد تفسیر این آیه را وارد باب ضمان و مسئولیت کیفری کنیم.

علیدوست با بیان اینکه سیاق یعنی قبل و بعد یک نص می‌تواند مفسر باشد، اظهار کرد: در آیه 6 حجرات «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ»، آیه 122 توبه «وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ» و یا آیه 41 انفال «وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبَى وَ الْيَتَامَى وَ الْمَسَاكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ ...» نگاه کنید، سیاق خاصی در قبل و بعد ندارد و کلمات عام است و این غیر از آن است که ما یک فقره را از قبل و بعد آن جدا کرده و روی آن مانور دهیم و برداشت عامی به آن فراز بدهیم. شبیه آن چیزی که در آیه فوق (در بحث جهاد و ارتباط آن ضمان) بیان شد.

وی ادامه داد: در آیه فسق درست است که در شأن خالد بن ولید نازل شده، ولی نمی‌توان گفت که فقط اگر او خبری آورد، در صحت آن جست‌وجو کنید و اگر فسّاق دیگر خبر آوردند، نیازی به تفحص نیست یا خمس تنها به غنیمتی اطلاق می‌شود که در جنگ به دست بیاید و کسب‌ودرآمد را شامل نیست. در این آیات کلمات، عام هستند و سیاقی هم در قبل و بعد ندارند که بخواهد مفهوم را تغییر دهد.

استاد سطح عالی حوزه علمیه در پاسخ به این سؤال که گاهی ائمه(ع) برخلاف سیاق تفسیری را فرموده‌اند، افزود: در این زمینه اولاً باید موارد خاص مورد بحث قرار بگیرد، ضمن اینکه تفسیر ائمه(ع) گاهی لفظی و ظاهری (ترجمه) و گاهی اشارات و بطنی است و تفسیر ظاهری آنان با رعایت سیاق است، ولی تفسیر تأویلی ممکن است منطبق بر سیاق نباشد که از بحث ما خارج و مخصوص ائمه(ع) است.

وی با بیان اینکه شأن نزول یکی از مسائل مهم در تفسیر است، بیان کرد: کسانی، بدون توجه به شأن نزول، آیات و روایاتی را تفسیر کرده‌اند و امروز هم کسانی هستند؛ لذا برداشت‌های نادرست ارائه داده‌اند؛ مثلاً درباره حدیث «الجار ثم الدار» دو تفسیر نقل شده است؛ یکی اینکه امام مجتبی(ع) در شبی به مادرشان فرمودند که شما از شب تا صبح در نماز برای دیگران دعاکردی و برای خودمان نه؛ در نقل دیگری بیان شده که فردی نزد لقمان آمد و گفت که من می‌خواهم خانه بخرم و او گفت «الجار ثم الدار»؛ یعنی ببین همسایه چه کسی می‌شوی و بعد به فکر نوع خانه باش. این دو برداشت کاملاً متفاوت است.

پاسخ به ادعای «صراط‌های مستقیم»

علیدوست با اشاره به آیه 62 بقره «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ»، اظهار کرد: آیه فرموده مسلمین، مؤمنان، یهودیان، نصارا، صابئین و ... کسانی که به آخرت و خدا ایمان دارند، اجرشان ضایع نمی‌شود؛ فرد غیرمتخصص پرنویسی استدلال کرد که «مراد آیه، تکثرگرایی است؛ یعنی مهم این است که دل انسان پاک باشد و بقیه، پوسته است» و نتیجه آن هم صراط‌های مستقیم شد؛ یعنی می‌خواهی گبر، کافر، مؤمن، یهودی و .. باش، مهم جوهر ارتباط با خدا و شوریدگی و جنون است. اگر این درست باشد پس پیامبر اسلام(ص) برای چه آمد؟ ائمه و امام زمان و ... همه بی‌مفهوم است؛ هر کسی بخواهد صابئی باشد، یهودی و ... باشد و همه هم اهل بهشت و نجات، پس قال الصادق(ع) و قال الباقر(ع) و تجدید بعثت انبیاء برای چیست؟.

استاد سطح عالی حوزه افزود: این در حالی است که شأن نزول آیه می‌گوید: مسلمانانی از اینکه والدین و اجداد آنان یهودی، مسیحی و صابئی بوده و بر آن ادیان مرده‌اند، ناراحت بودند؛ آیه نازل شد که آنها در دوره زندگی خود اگر مطابق دین خودشان، عقل و فطرت و وجدان رفتار کرده‌اند، از آنان پذیرفته است و اهل نجات هستند، نه اینکه الان که پیامبر(ص) آمده زدن روی طبل مجوس، یهود و نصارا پذیرفته باشد. ما در حدود 4 هزار روایت در شأن نزول داریم؛ لذا نباید از آن غفلت کنیم.  

وی افزود: برخی تطبیقات و غیب‌گویی‌ها هم ممکن است از سوی برخی مفسران رخ دهد؛ یعنی مفسر نباید متاثر از زمان به یکسری از تطبیقات قطعی دست بزند بلکه باید در حد احتمال یک مسئله را بیان کند؛ در ذیل آیه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ...»؛ پیامبر فرمودند که مراد از این قوم، سلمان و هم‌ولایتی‌های او یعنی ایرانیان هستند؛ ولی این را باید در حد احتمال بیان کنیم و قطعی نگیریم کما اینکه برخی صفویه را به این روایت تطبیق دادند.

علیدوست در ادامه با اشاره به نقش سیاق در تفسیر به آیه «لَيْسَ عَلَى الضُّعَفَاءِ وَلَا عَلَى الْمَرْضَى وَلَا عَلَى الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ مَا يُنْفِقُونَ حَرَجٌ إِذَا نَصَحُوا لِلَّهِ وَرَسُولِهِ مَا عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِنْ سَبِيلٍ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ» اشاره و تصریح کرد: مفسران از این آیه استفاده کرده‌اند که اگر کسی برای انجام کار نیک، آسیبی به دیگری بزند مثلا ممکن است برای نجات فرد از مرگ، دست و پای او را بشکند ضامن نیست، در حالی که وقتی خدمت قرآن برویم می‌بینیم فضای آیه این نیست؛ آیه می‌گوید برخی، وقتی فرمان جهاد داده شد از آن شانه خالی می‌کنند ولی رسول خدا و مؤمنان جاهدوا باموالهم و انفسهم هستند؛ قرآن، افراد را به دو گروه تقسیم کرده است و بعد فرموده برای کسانی که اهل جهاد هستند بهشت خالد را درنظر گرفته‌ایم و برای معذرون و بهانه‌تراشان، عذاب الیم وجود دارد.

وی افزود: گروه سومی هم وجود دارند که دوست دارند به جهاد بروند ولی نمی‌توانند لذا جزء هیچ کدام از دو گروه فوق نیستند؛ یعنی بیماران، ضعفا و کسانی که چیزی برای انفاق ندارند اینها به شرط آن که خیرخواه خدا و رسول باشند سبیل عقاب و عتاب برای آنان نیست و راه عقاب برای کسانی است که وضع مالی خوبی دارند ولی بهانه می‌گیرند«إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَسْتَأْذِنُونَكَ وَهُمْ أَغْنِيَاءُ رَضُوا بِأَنْ يَكُونُوا مَعَ الْخَوَالِفِ وَطَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ»(93 توبه). لذا سفهایی که می‌گویند صحابه پیامبر همه عادل هستند و دم از عدالت صحابه می‌زنند(که از مزخرف‌ترین حرفها است) توجه ندارند که همین صحابه بودند که سستی کرده و به دستورات پیامبر به خصوص در جهاد عمل نمی‌کردند.

توجه به سیاق در تفسیر

استاد سطح عالی حوزه علمیه اظهار کرد: عرض بنده این است که باید به سیاق در تفسیر توجه شود؛ این درست است که اگر انسان نیکوکاری برای نجات فرد از آتش درِ خانه او را شکست ضامن نیست ولی آیا این برداشت ارتباطی با این آیه دارد؟ ما خودمان قاعده احسان را قبول داریم ولی آیا این حرف خوب را این آیه می زند؟ نباید تصور کنیم هر آیه همه حرف‌های خوب را باید بزند و بعد تفسیر این آیه را وارد باب ضمان و مسئولیت کیفری و ... کنیم.

علیدوست با بیان اینکه سیاق یعنی قبل و بعد یک نص می‌تواند مفسر باشد، اظهار کرد:  در آیه 6 حجرات «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ»، آیه 122 توبه«وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ»  و یاآیه 41 انفال«وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ» نگاه کنید سیاق خاصی در قبل و بعد ندارد و کلمات عام است و این غیر از آن است که ما یک فقره را از قبل و بعد آن جدا کرده و روی آن مانور دهیم و برداشت عامی به آن فراز بدهیم. شبیه آن چیزی که در آیه فوق(در بحث جهاد و ارتباط آن ضمان) بیان شد.

وی ادامه داد: در آیه فسق درست است که در شان خالدبن ولید نازل شده ولی نمی‌توان گفت که فقط اگر او خبری آورد در صحت آن جست و جو کنید و اگر فسّاق دیگر خبر آوردند نیازی به تفحص نیست؛ یا خمس تنها به غنیمتی اطلاق می‌شود که در جنگ به دست بیاید و کسب و درآمد را شامل نیست. در این آیات کلمات، عام هستند و سیاقی هم در قبل و بعد ندارند که بخواهد مفهوم را تغییر دهد.

استاد سطح عالی حوزه علمیه در پاسخ به این سؤال که گاهی ائمه(ع) بر خلاف سیاق تفسیری را فرموده‌اند، افزود: در این زمینه اولا باید موارد خاص مورد بحث قرار بگیرد ضمن اینکه تفسیر ائمه گاهی لفظی و ظاهری(ترجمه) و گاهی اشارات و بطنی است و تفسیر ظاهری آنان با رعایت سیاق است ولی تفسیر تاویلی ممکن است منطبق بر سیاق نباشد که از بحث ما خارج و مخصوص ائمه است.

وی با بیان اینکه شان نزول یکی از مسائل مهم در تفسیر است، بیان کرد: کسانی، بدون توجه به شان نزول، آیات و روایاتی را تفسیر کرده‌اند و امروز هم کسانی هستند لذا برداشت‌های نادرست ارائه داده‌اند؛ مثلا درباره حدیث الجار ثم الدار، دو تفسیر نقل شده است؛ یکی اینکه امام مجتبی(ع) در شبی به مادرشان فرمودند که شما از شب تا صبح در نماز برای دیگران دعاکردی و برای خودمان نه؛ در نقل دیگری بیان شده که فردی نزد لقمان آمد و گفت که من می‌خواهم خانه بخرم و او گفت الجار ثم الدار یعنی ببین همسایه چه کسی می‌شوی و بعد به فکر نوع خانه باش. این دو برداشت کاملا متفاوت است.

پاسخ به ادعای «صراط‌های مستقیم»

علیدوست با اشاره به آیه 62 بقره«إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ»، اظهار کرد: آیه فرموده مسلمین، مؤمنان، یهودیان، نصارا، صابئین و ... کسانی که به آخرت و خدا ایمان دارند اجرشان ضایع نمی‌شود؛ فرد غیرمتخصص پرنویسی استدلال کرد که «مراد آیه، تکثرگرایی است یعنی مهم این است که دل انسان پاک باشد و بقیه، پوسته است» و نتیجه آن هم صراط‌های مستقیم شد یعنی می‌خواهی گبر و کافر و مؤمن و یهودی و .. باش مهم جوهر ارتباط با خدا و شوریدگی و جنون است. اگر این درست باشد پس پیامبر اسلام برای چه آمد؟ ائمه و امام زمان و ... همه بی مفهوم است؛ هر کسی بخواهد صابئی باشد و یهودی و ... باشد و همه هم اهل بهشت و نجات، پس قال الصادق و قال الباقر و تجدید بعثت انبیاء برای چیست؟.

استاد سطح عالی حوزه افزود: این در حالی است که شان نزول آیه می‌گوید: مسلمانانی از اینکه والدین و اجداد آنان یهودی و مسیحی و صابئی بوده و بر آن ادیان مرده‌اند ناراحت بودند؛ آیه نازل شد که آنها در دوره زندگی خود اگر مطابق دین خودشان و عقل و فطرت و وجدان رفتار کرده‌اند از آنان پذیرفته است و ال نجات هستند نه اینکه الان که پیامبر آمده زدن روی طبل مجوس و یهود و نصارا پذیرفته باشد.

علیدوست تاکید کرد: 4 هزار روایت در شان نزول داریم لذا نباید از آن غفلت کنیم.  

انتهای پیام
captcha