میرحسین زنوزی، متولد 1329 تبریز است. او دارای درجه استادی در رشته نستعلیق از انجمن خوشنویسان ایران است و از محضر اساتیدی چون؛ حاج میرزا طاهر خوشنویس، ابراهیم بخت شکوهی و غلامحسین امیرخانی بهره برده است. از سال 79 تا 95 رئیس انجمن خوشنویسان تبریز بوده است. ریاست مرکز کتابت قرآن کریم نیز یکی از مسئولیتهای او بوده است. ایکنا به منظور بررسی آینده کتابت قرآن و خوشنویسی کشور با او به گفتوگو نشسته است، که مشروح آن را با هم میخوانیم.
این استاد خوشنویسی درباره نحوه آشنایی و زمینههای علاقهمندیاش به هنر خوشنویسی بیان کرد: از همان دوره دبستان یک معلم خوشنویسی به نام «دانش خیابانی» داشتم که وقتی نمره خوبی میگرفتیم کلمه خوب را با ابعاد بزرگ برایمان خوشنویسی میکرد و هر وقت تعداد این برگهها زیاد میشد به ما جایزه میداد. اینقدر به این برگهها علاقهمند بودم که اصلاً دوست نداشتم برگهها را به معلم بازگردانم و بیش از جایزه به این نوشتهها علاقهمند بودم. همین عامل سبب ایجاد انگیزه خوشنویسی در من شد؛ وقتی بزرگتر شدم، با کتب تمرینی خوشنویسی مشق خط میکردم و این علاقه تا حدی پیش رفت که وقتی به دوستانم جریمه میدادند، جریمه آنها را هم من مینوشتم. پس از مدتی نزد یکی از اساتید به نام آذربایجان خوشنویسی را آغاز کردم که به دلیل بیماری ایشان ادامه تعلیم میسر نشد. آن زمان در تهران مجله «هنر مردم» چاپ میشد که قیمت آن یک تومان بود و پشت جلد آن خطی چاپ شد و به صورت ماهانه به تبریز میآمد؛ من هم از روی آن تمرین میکردم تا اینکه در سال 61 مطلع شدم که استاد ابراهیم بخش شکوهی، یک کلاس خوشنویسی در تبریز دایر کردند و در آن دوره ثبتنام کردم.
وی افزود: در سال 63 درجه ممتاز خوشنویسی را دریافت کردم و از سال 66 عضو انجمن خوشنویسان تبریز شدم و تاکنون در آنجا کلاس دارم. سال 75 تا سال 79 مسئول انجمن خوشنویسان تبریز و آذربایجان شدم و از سال 85 هم از منطقه آذربایجان و شمال غرب برای شورای عالی انتخاب شدم. در همین ایام طراحی جشنواره بینالمللی غدیر را هم برعهده داشتم. در بیش از 300 نمایشگاه داخلی و خارجی شرکت کردهام و 24 نمایشگاه انفرادی در داخل و خارج برگزار کردهام و بیش از 10 کتاب در کارنامه من ثبت شده است.
بازنشستگی خود خواسته جهت کتابت قرآن
این استاد خوشنویس در زمینه اولین کتابت قرآن اظهار کرد: سالهاست که کتابت قرآن را آغاز کردهام اما به دلیل مشغلههای کاری و تشکیلاتی متأسفانه نا تمام مانده است. حدود دو سال که به صورت مداوم در حال نگارش قرآن کریم هستم و این اثر به نیمه رسیده است. امیدوارم به زودی این قرآن را که به خط نسخ ایرانی در حال نگارش است به اتمام رسانم. این مصحف به سفارش نهاد خاصی نوشته نشده است و به دلیل علاقه شخصیام به کتابت قرآن، نگارش این اثر را آغاز کردم. برای نگارش این قرآن، 5 سال زودتر خود را بازنشسته کردم که بتوانم این اثر را به اتمام رسانم.
زنوزی درباره اینکه آیا اعضای خانوادهاش نیز به این هنر روی آوردهاند، اظهار کرد: اعضای خانوادهام به طور حرفهای وارد این هنر نشدهاند؛ البته من هم دوست ندارم که آنها دنباله روی این راه باشند. زیرا خوشنویسی هنری است که کسی نمیتواند از طریق آن ارتزاق کند. همواره به هنرجویانم توصیه میکنم که اگر به این هنر علاقهمندید آن را به عنوان حرفه در نظر نگیرند و نوشتن برایتان یک فعالیت هنری باشد تا اگر درآمدی از آن نداشتند مأیوس و سرخورده نشوید. در جامعه امروزی متأسفانه خوشنویسی چندان رونقی ندارد، خصوصاً در سالهای اخیر که نرمافزارهای گوناگون برای نوشتن آمده است، برخی متون مانند تقدیرنامهها را هم که قبلاً سفارش میدادند اکنون با این نرمافزارها مینویسند.
خوشنویسی شغل نیست
وی افزود: زمانی در انجمن خوشنویسان تبریز حدود 3 هزار هنرآموز داشتیم اما این روزها حدود 100 هنرجو داریم و این میزان اصلاً با گذشته قابل مقایسه نیست و این امر دلایل زیادی دارد و شاید یکی از مهمترین دلایل این است که این هنر جزء فعالیتهای زود بازده نیست و مردم هم آن را نمیشناسند. البته محل کسب درآمد هم نیست به همین جهت میزان استقبال از آن چندان چشمگیر نیست.
این استاد خوشنویس درباره مهاجرت هنرمندان خوشنویس به خارج از کشور اظهار کرد: این طبیعی است که هرکسی دوست دارد هنرش دیده شود و ارتقا یابد و اگر این روند رخ ندهد این هنر محکوم به نابودی است و قطعاً از بین میرود. به همین جهت به دلیل پیشنهادهایی که از کشورهای دیگر میشود آنها هم تصمیم میگیرند مهاجرت کنند؛ در این میان هنرمندانی که دلبسته شهر و دیار خود هستند نمیتوانند به این موضوع تن بدهند. در شرایط فعلی نمیتوان به کسی خُرده گرفت زیرا آنها حق دارند که از مواهب زندگی بهرهمند شوند.
او درباره آینده هنر خوشنویسی در ایران اظهار کرد: تصور میکنم در آینده ایران دیگر کسی به سراغ هنر خوشنویسی نخواهد رفت زیرا نسل قبلی به هر دلیلی کنار میروند و چون استقبال کم است کسی به سراغ این هنر نمیرود و استقبال مثل گذشته نخواهد بود و شاید تعداد معدودی به حد انگشتان دست واقعاً عاشق این کار باشند و به آن روی بیاورند. در زمان گذشته ابزاری نبود که بتوان آثار ادبی، دینی و قرآن را با آن نگاشت. به همین جهت خوشنویسان همیشه برای چند سال آینده هم سفارش داشتند اما اکنون ابزارهایی آمدهاند که دیگر نیاز به خوشنویسی نیست و به همین جهت سفارشها هم کم شده و این هنر به یک هنر تزیینی تبدیل شده است و به نظر میرسد که در آینده حتی خوشنویس هم یافت نشود.
زنوزی درباره خط نستعلیق به عنوان هنر تخصصیاش ابراز کرد: در خط نستعلیق مرتبه استادی را اخذ کردهام و تخصص من در این خط است اما خط نسخ هم مینویسم و نقاشی خط هم انجام میدهم. وقتی انسان انگیزهای برای انجام کاری دارد، قطعاً در ذهنش جرقههایی نیز به وجود میآید تا اثرش ارتقا پیدا کند، در واقع بیشتر آثار من برگرفته از کلام وحی است و علاقهمندم که در این مسیر فعالیت کنم. در بسیاری از آثارم نام مبارک الله یا 72 شهید کربلا و اشعار شاعران پارسی نگاشته شده که بسیار به آن دلبستگی دارم. آثاری برای داخل و خارج کشور نگاشتهام اما بیش از همه اینها این آثار را به خاطر حال خوبی که به خودم دادهاند دوست دارم و این مضامین را عموماً خودم انتخاب کردهام و گاهی باب پسند واقع شده و فروش رفته است اما آثاری که از قبل سفارش دهند چندان زیاد نیست.
تصور میکنم در آینده ایران دیگر کسی به سراغ هنر خوشنویسی نخواهد رفت زیرا نسل قبلی به هر دلیلی کنار میروند و چون استقبال کم است کسی به سراغ این هنر نمیرود و قطعاً مثل گذشته نخواهد بود و شاید تعداد معدودی به حد انگشتان دست واقعاً عاشق این کار باشند و به آن روی بیاورند.
وی درباره آثاری که دوست دارد خوشنویسی کند اظهار کرد: در آینده علاقهمندم قرآن را چندین مرتبه حتی به صورت نستعلیق بنویسم و بسیار علاقهمندم تابلوی 72 تن و اسماء الله که قبلاً نوشتهام دوباره بازنویسی کنم و بیشتر برنامه کاریام بر تولید اثر در همین مضامین استوار است و البته چندین کتاب از شعرای آذربایجان هم در دست کار دارم که به امید خدا تمام میشود.
نحوه آشنایی با استاد شهریار
زنوزی درباره ارتباطش با استاد شهریار گفت: مدیر مدرسهای در مقطع ابتدایی بودم و در آن دوران یکی از معلمان مدرسه کتابی به عنوان نظم و نثر را به مدرسه آورد و از روی آن کتاب تدریس میکرد و آن کتاب در سال 42 قیمتش نزدیک 5 تومان بود در حالیکه قیمت سایر کتب یک تا دو تومان بود. این معلم در مورد کتاب توضیحاتی داد و گفت از اشعار استاد شهریار هم در این کتاب استفاده شده است. من آن زمان چندان شهریار را نمیشناختم، آنجا بود که با خواندن شعر همای رحمت آرزو کردم ای کاش استاد شهریار را ببینم و از آن زمان شد که من شیفته ایشان شدم و هرجا میرفتم در مورد ایشان پرسوجو می کردم و هر کتابی از او میدیدم میخریدم تا اینکه به واسطه یکی از دوستانم که شاگرد استاد شهریار بود به نزد ایشان رفتیم و بالاخره موفق شدم استاد را ببینم و در هنگام خروج از آنجا فهمیدم که استاد مرا به اسم به عنوان خوشنویس میشناسد و بعد استاد خواستند که مجدداً به دیدارشان بروم و اینگونه بود که این دوستی تداوم یافت و بسیاری از اشعار ایشان را من خوشنویسی میکردم و اینگونه بود که همدم ایشان شدم و البته مدت دو ماه با استاد مشق خط میکردیم. زیرا پدر ایشان هم با وجود اینکه وکیل بود خوشنویسی میکرد و از شاگردان امیرنظام گروسی از خوشنویسان بزرگ تاریخ بود. استاد شهریار هم از پدرش این هنر را آموخته بود و وقتی باهم بودیم سر شوق میآمد و باهم مشق میکردیم و من آثاری از نسخ و نستعلیق ایشان را به سازمان اسناد هدیه کردهام که اینها آثار منحصر به فردی هستند.
گفتوگو از سمیه قربانی
انتهای پیام