در دهمین روز ماه مبارک رمضان، خبرنگار ایکنا از اصفهان در گفتوگو با علیاکبر توحیدیان، دکترای علوم قرآن و حدیث و پژوهشگر قرآن طی سلسله گفتوگوهای قرآنی ویژه این ماه به موضوع «حیات قرآن از ازل تا ابد» و مرحله مواجهه قرآن با علوم جدید، انقلاب صنعتی و پیشرفتهای فناوری میپردازد. در ادامه، متن شماره دهم این گفتوگو را مطالعه میکنید.
ایکنا ـ چه رابطهای میان قرآن بهمثابه کتاب هدایت با علم وجود دارد؟
مرحله دهم در بحث ما، مواجهه قرآن با علوم جدید، انقلاب صنعتی و پیشرفتهای فناوری است که باید در این فرصت کوتاه به چند موضوع بهصورت کوتاه و نکتهای اشاره کنیم و شرح و بسط آنها را به مطالعه مخاطبان و مراجعه به منابع مرتبط بسپاریم.
بیشتر بخوانید:
نکته اول؛ بدیهی است که هدف قرآن، گفتوگوی صددرصد علمی با مردم و طرح و پاسخگویی به مشکلات و مسائل علمی مربوط به جهان نیست، زیرا قرآن کتاب هدایت است؛ ولی باید توجه داشت که برداشتها و تولیدات علمی، خود یکی از مهمترین مصادیق و وسایل هدایت محسوب میشود. معالوصف، آیات قرآن خالی از لطافت و ظرافت اعجاز علمی هم نیست و تعبیرات و اشاراتی دارد که بر یافتههای علمی بشر دلالت میکند.
نکته دوم اینکه راز جاودانگی و یکی از رموز معجزه بودن قرآن، علمی بودن آن است، زیرا موجودیت علم و همچنین ظهور و بروزش در تمام اجزای آفرینش از همان آغاز خلقت وجود داشته و به نوعی میتوان گفت که آفرینش اشیا اعم از زنده و غیرزنده، با علم آمیخته بوده است. اشیا براساس هندسهای مبتنی بر علم تعریف و برای آنها مأموریت تعیین شده است. نظم حاکم بر همه ذرات عالم و حرکتهای فیزیکی ریزترین اجزای بنیادی ماده طبق نقشهای عالمانه بوده، هست و خواهد بود. این قاعده در همه پدیدهها، فعل و انفعالات و پیدا و پنهانشان جریان دارد، بهطوری که برخی از صاحبنظران، به درستی علم را «دینامیسم آفرینش» نامیدهاند.
یقیناََ انسان نیز در دایره این قانون کلی قرار میگیرد. تنها همراه انسان اعم از خود او و مجموعه نوع انسان از ابتدای خلقت تا پایان، علم و دانش اوست. اولین انسان هرچند کم و محدود، از نعمت علم مطابق مقتضیات زمان، مکان، امکانات و نیازهایش برخوردار بوده و در طول زمان این همراهی رو به تزاید کمی، کیفی و تنوع گذاشته است، بهطوری که تا امروز هم وجود دارد و تا پایان عمر انسان و جهان نیز همراه خواهند بود و سیر تکاملی خودشان را خواهند داشت.
خالق قدیر، علیم و حکیم چون اراده میفرماید معجزهای جاودان و بر فراز همه اعصار به آخرین رسولش عطا کند، از این ویژگی آفرینش که گفته شد، بهره میبرد و کتابی را که در ظاهر حاوی ۶ هزار و ٢٣۶ آیه (آیه به معنی معجزه) است، با توجه به بطون هفتگانه یا هفتادگانه آن که حاوی بینهایت آیه در باطن است، از ملکوت بر ملک تنزل میدهد و نازل میکند. اولین مرتبه نزول قرآن در ملکوت در لسان بزرگان، «حضرت علمی» یعنی حضور در علم ذاتی پروردگار عالم است. به عبارت دیگر، منشأ قرآن، علم خداوند محسوب میشود.
نزولش بهصورت آیه آیه نیز که مشحون از علم و ممزوج با آن است، نشانهای از قدرت خداوند محسوب میشود. بنابراین جاودانه میماند، از همینجا حسابش از سایر کتب، جدا و تحدی محقق میشود و نیاز نداشتن به نظریه معروف صرفه در اثبات عدم امکان تحریف و ناتوانی جن و انس در همانندآوری آن به اثبات میرسد.
در این مقال سخن بسیار است. این نکته را با جملهای به پایان میرسانیم. علم و آثارش همیشه در عالم بوده و خواهد بود؛ قرآن هم بهدلیل علمی بودنش جاودانه و چون علم در قرآن، الهی است، پس همواره بر همه علوم اکتسابی بشر که آن هم درواقع الهی به شمار میرود، سبقت و تفوق دارد.
نکته سوم این است که اگر به عمق دو نکته قبل که عرض شد، پی ببریم، خفیف و سخیف بودن حرف عدهای که میگويند: «قرآن در تعارض با علم است» یا میگویند: «این کتاب متعلق به قرون گذشته و با علوم روز بیگانه است» و ادعاهایی مشابه اینها آشکار و نیز آشکارتر خواهد شد که این دو حقیقت، یعنی قرآن و علم مکمل یکدیگر و گاهی بر هم منطبق و تفکیکناپذیرند.
ایکنا ـ آیا در قرآن آیاتی وجود دارد که بر کسب علم تأکید کند؟
نکته چهارم بیانگر همین مطلب است. آیات متعددی در قرآن وجود دارد که بر اهمیت علم و ارزش والای آن تأکید و در دعوتی عمومی، همه انسانها را به فراگیری آن تشویق میکند. مرحوم علامه طباطبایی(ره) در کتاب «قرآن در اسلام» مینویسد: «تجلیل و تمجیدی که قرآن مجید در صدها آیه از علم و دانش نموده، نظیرش در هیچ کتاب آسمانی یافت نمیشود.» خدای متعال در مقام منتگذاری بر انسان میفرماید: «عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ» (علق/ ۵) و در سوره مجادله، آیه ۱۱ از درجات عالمان میفرماید: «...يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ...» و در کریمهای دیگر، نامعادله میان اهل علم با دیگران را به شکل استفهام انکاری مطرح میکند و میفرماید: «...هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ...» (زمر/ ۹).
ایکنا ـ آیا میتوان آیات قرآن را قابل تطابق با فرضیههای علمی دانست؟
آیات قرآن را نباید بر علوم تجربی تطبیق کرد که این مورد همان نکته پنجم محسوب میشود. دلیل نهی از این امر آن است که یافتههای علوم تجربی، اکتسابی انسان است، انسان ممکنالخطاست و احتمال باطل شدن فرضیههای علمی وجود دارد. همانگونه که در طول تاریخ علم، شاهد بطلان فرضیات پیشین و جایگزینی فرضیههای جدید بودهایم؛ چنانچه این ناپایداری نهادینه شود، به همه موارد اعتقادی، اخلاقی و احکام قرآن هم سرایت میکند و شبهه ناپایداری، نداشتن ثبات و کهنگی بر تمامیت قرآن سایه میافکند.
از جمله مواردی که دچار چنین سرنوشتی شده است، میتوان به مسئله حرکت زمین اشاره کرد. نخست در هیئت بطلمیوس دانشمند یونانی گفته شد که کره زمین ساکن، زمین مرکز عالم است و ماه، خورشید و سیارات به دور زمین میچرخند. این نظریه علمی تا دو هزار سال پایدار و تا حدود ۵٠٠ سال پیش هم مورد قبول دانشمندان بود. سپس نظریه دیگری جایگزین آن شد که میگفت: «خورشید به دور زمین حرکت میکند و سیارات به دور خورشید میچرخند.» دیری نپایید که این نظریه هم فروریخت. سپس کپرنیک، دانشمند لهستانی به طرح نظام حرکت زمین و جمیع سیارات به دور خورشید پرداخت و خدا میداند چه کسی در چه زمانی این نظریه را مردود خواهد کرد و چه فرضیهای به جای آن خواهد نشست؟
کپرنیک نخست درباره شکل مدارهای فلکی، مدار سیارات را دایرهای معرفی کرد. سپس کپلر، دانشمند آلمانی و تیکو براهه، دانشمند دانمارکی با محاسباتشان نشان دادند که مدارها بیضوی هستند. نیوتون، دانشمند انگلیسی قانون جاذبه و همچنین حرکت وضعی و انتقالی زمین را معرفی کرد که سالهای متمادی بهمثابه کشف علمی بدون تغییری در همه مجامع علمی در اقصی نقاط جهان مطرح بود. در نهایت فارادی انگلیسی و انیشتین آلمانی فرضیات دیگری در جهان علم مطرح و اشکالات نیوتون را برملا کردند.
بنابراین، علوم تجربی درواقع نظریات و فرضیاتی هستند که براساس تجربیات ناقص و استقرای غیرتام به دست آمدهاند. گاهی همچون بنایی آنها را میسازند، میپردازند و میافرازند و بعد با آمدن فرضیهای جدید، فرضیه قدیم درهم میشکند یا در زمان قدرت و دوران پذیرشش، بهترین مطلب عالیهای محسوب میشود که مردم بهمثابه حقیقت ثابت به آن استناد و استشهاد میکنند، ولی پس از گذشت زمانی نه چندان طولانی از آن برمیگردند و طفلان دبستانی هم دیگر آن را نمیپذیرند. به همین دلیل است که میگوییم، ستونهای برافراشته تا ملکوت قرآن که در واقعیت و حقیقتش، ذرهای شک و ریب وجود ندارد، نشاید و نباید که بر زمین سست، رونده و ناپایدار فرضیات علمی مکتسبه انسان بنا شود که اغلب موقت و غیرثابتند و در تطبیق کشفیات علمی با آیات قرآن کریم باید با احتیاط تمام، بدون شوقزدگی و با فرض احتمال عمل کرد.
زهراسادات محمدی
انتهای پیام