حقایق جنگ تحمیلی نیاز به غلو ندارد + صوت
کد خبر: 4171453
تاریخ انتشار : ۰۷ مهر ۱۴۰۲ - ۰۰:۱۵
امیر خلبان جلال آرام:

حقایق جنگ تحمیلی نیاز به غلو ندارد + صوت

امیر سرتیپ دوم خلبان جلال آرام گفت: برخی تحریف‌ها و بزرگنمایی‌هایی که درباره دفاع مقدس در آثار ادبی و هنری اتفاق افتاده، ضربه اساسی به ماهیت آن زده در حالی که حقایق موجود در جنگ به خودی خود جذابند و نیازی به تحریف و غلو ندارند.

درباره هشت سال جنگ تحمیلی و چرایی و چگونگی وقوع آن بحث‌ها و گفت‌وگوهای بسیاری وجود دارد که می‌توان برخی از آنها را به عنوان سند نگهداری کرد. در میان این گفت‌و‌گوها آنچه از زبان فرماندهان جنگ بیان شده است غنای بیشتری دارد. ایکنا در این باره با امیر سرتیپ دوم خلبان جلال آرام گفت‌و‌گو کرده است که در ادامه با آن همراه می‌شویم.

ایکنا – در ابتدا درباره دفاع مقدس و چرایی و چگونگی وقوع آن توضیح دهید.

شرایطی که قبل از آغاز جنگ در کشور حاکم بود باعث شد کشورهایی که با ما دشمن بودند به فکر حمله به خاکمان بیفتند. این اتفاق با این انگیزه رخ داد تا انقلاب اسلامی متوقف شود. یکی از طرف‌های آغاز جنگ هشت‌ساله آمریکا بود. آمریکا به واسطه تسخیر لانه جاسوسی کینه و عدواتی را از انقلاب اسلامی به دل گرفته بود، به‌نحوی‌که آنها به صورت مستقیم حمله نظامی انجام دادند؛ هجومی که در طبس ناکام ماند. پس از این شکست به صورت پنهانی شروع به تحریک عراق کردند که با ما رابطه خوبی هم نداشت. البته این کار برای کشورهای استعماری روشی متداول است. وقتی می‌بینند کشوری برخلاف منافع آنها عمل می‌کند با تحریک دیگران سعی در از بین بردن خطر می‌کنند.

تحرکات جنگی عراق از ابتدای سال 59 در مرزها رخ داد و سپس موضوع کودتای نوژه (نقاب) پیش آمد. این کودتا اتفاقی منطقی نبود، زیرا در آن شرایط انجام کودتا ممکن نبود. این کودتا منجر به ضعیف شدن ارتش شد، زیرا عده‌ زیادی از نیروهای ارتش حذف شدند. این اتفاقات که از سوی نیروهای متخاصم برنامه‌ریزی‌شده بود برای تضعیف ایران و تقویت عراق رخ دادند. حمایت از صدام به اندازه‌ای زیاد بود که هرگونه امکانات و تسلیحاتی را در اختیارش قرار دادند. در عملیات‌های شناسایی این موضوع آشکار بود، اما متأسفانه به‌جای اینکه تلاش شود با تجهیز ارتش، دشمن را از فکر حمله باز دارند با کارهایی چون محدود کردن ارتش به دشمن برای حمله جرئت بیشتری دادند! اقدام برخی مسئولان در مورد ارتش نیز با این بهانه انجام شد که اگر ارتش مجهز شود، دست به کودتا خواهد زد! در چنین وضعیتی کشورمان در حداقل آمادگی قرار گرفت.

با وجود تمام اتفاقاتی که رخ داد، دشمن در تحلیل‌های خود دچار اشتباه شد، چون فکر می‌کرد در طول 48 ساعت خوزستان را اشغال می‌کند و در یک هفته تهران را به تصرف خود درخواهد آورد! جنگ در 31 شهریور آغاز شد. در این شرایط تنها نیروی ممکن لشکر 92 زرهی خوزستان بود. این لشکر در نوک حمله قرار داشت، ولی با اتفاقاتی که رخ‌ داده بود، فقط 48 درصد استعداد یک لشکر را داشت. البته لشکر 21 حمزه نیز به خوزستان اعزام شد. در مقابل این دو لشکر ناقص، عراق 10 لشکر زرهی را در مقابل ما قرار داد و ایران وارد جنگ شد.

کمبودهای حاکم بر ارتش به اندازه‌ای بود که مجبور بودیم کارهایی انجام دهیم که به‌هیچ‌وجه از لحاظ نظامی صحیح نبود. برای مثال هواپیماهای خود را به جنگ تانک‌های عراقی می‌فرستادیم! درحالی‌که برای نبرد با تانک ابزار دیگری لازم است! با این کمبودها جنگ ادامه پیدا کرد و با ورود نیروهای مردمی و مجهز شدن سپاه، در سال 68 دشمن مجبور شد که قطعنامه 598 را قبول کند؛ قطعنامه‌ای که موجب آزاد‌سازی همه خاک این سرزمین شد.

ایکنا – منابع شفاهی ما در جنگ رزمندگان آن دوران هستند. چگونه می‌توانیم داشته‌های نظامی خود را ثبت کنیم تا نسل  آینده از آن آگاه باشد؟

بعد از جنگ برای ثبت وقایع آن‌طور که باید و شاید کاری انجام نشد و به صورت سلیقه‌ای و انحرافی برخی اتفاقات رقم خورد. یکی از تحریفاتی که به ماندگار شدن اسناد جنگ ضربه زد غلوهایی درباره جنگ بود. من یک شیعه معتقدم، اما تصور کنید در کتاب‌های متعددی روایت‌هایی بیان می‌شود که ربطی به دین ندارد و تنها مروج خرافات است، درحالی‌که اگر قرار بود برخی غلوها و خرافات صحت داشته باشد، باید دشمن را به راحتی و به سرعت شکست می‌دادیم. این آسیب‌ها در طولانی‌مدت باعث شد که اعتماد مردم از بین رود.

ثبت واقعیت در جنگ این است که به مردم بگوییم سرهنگ کهتری در نبرد آبادان چه تاکتیک‌هایی را به کار برد یا تیمسار آبشناسان یا صیاد شیرازی چه کارهایی کردند. باید اتفاقات جنگ جمع‌آوری و در دانشگاه‌های افسری تدریس شود، اما به جای آن دست به غلوهایی زده‌ایم که هدف آنها فقط سرگرم کردن مردم بود. البته در این راستا صداوسیما نیز به یاری آمد!

ایکنا – درباره حرکت‌های مردمی در جنگ و تأثیر آن در پیشبرد اهداف نظامی توضیح دهید.

وقتی از من برای سخنرانی درباره جنگ دعوت می‌شود سعی می‌کنم حرف‌های بزنم که رخ‌ داده است. هرچند در برخی مواقع ممکن است ناخوشایند باشد. مردم عادی با حضورشان در جنگ لجستیک پنهانی را به وجود آوردند که باعث موفقیت شد. برای مثال در اندیمشک یا دزفول حضور مردم در شهر، باعث شد دشمن نتواند شهر را اشغال کند. البته مردم عادی نجنگیدند اما حضور و کسب کار آنها، لجستیک پنهانی را به وجود آورد. این اتفاق در خرمشهر رخ نداد چون مردم شهر را ترک کرده و در نهایت خرمشهر سقوط کرد.

کد

سازمان پدافند عامل و غیرعامل باید بدون سیاسی‌کاری کارگروه‌هایی را تشکیل دهد تا به داشته‌های جنگ توجه شود. در ضمن دشمن دست از خصم بر نخواهد داشت و اگر این‌گونه فکر کنیم، انسان‌های ساده‌اندیشی هستیم. نمود این اتفاق را می‌توان در تحریکاتی مشاهده کرد که در افغانستان به بهانه آب به وجود آمد. مثال دیگر ادعای اعراب درباره جزایر سه‌گانه است. پس خطر بالقوه و بالفعل همچنان وجود دارد.

ایکنا – در دنیا جنگ‌های بسیاری وجود دارد، اما چرا نبرد ما را دفاع مقدس می‌نامند؟

دلیل این امر را من در انسجام همه اقشار در جنگ می‌دانم. برای مثال به قبل از انقلاب اشاره می‌کنم. عراق قبل از انقلاب 5000 تانک از شوروی خرید و در مقابل شاه هم هلیکوپترهای کبری از آمریکا خرید. این اتفاقات را در جنگ‌های کلاسیک بارها دیده‌ایم، اما در دفاع مقدس همه چیز را از دست دادیم. تانک و گلوله برای توپخانه نداشتیم! هواپیماهای ما قطعه نداشتند!

برای من چندین بار پیش آمد که هواپیمایی که قرار بود عملیات انجام دهیم اشکال داشت و هواپیمای رزرو هم اشکالی دیگر، اما به واسطه غیرتی که داشتیم برای دفاع از خاک این سرزمین و با توجه به تجربه‌ای که داشتیم عملیات را انجام می‌دادیم، در حالی که در جنگ‌های کلاسیک مجوز نداریم هواپیمای چند میلیون دلاری را که اشکال فنی دارد به پرواز دربیاوریم.

در ایام جنگ افراد 13 یا 14 ساله حضور داشتند. در عملیات فتح‌المبین مأموریت انسجام نیروهایی را برعهده داشتم که از طریق پرواز  747 به پایگاه دزفول آمده بودند. جوانانی را با بقچه‌های نان و لباس گِلی دیدم. آنان به همراه نیروهای زمینی ارتش عملیات فتح‌المبین را رقم زدند. بدین ترتیب واژه دفاع مقدس شکل گرفت. برای همین دفاع مقدس را نمی‌توان تنها به موضوعات دینی ربطی داد، چون در این صورت باید حضور اهل سنت یا مسیحیان را در دفاع مقدس حاشا کنیم. پس حضور همه‌جانبه مردم در دفاع از کشور عنوان مقدس را به این جنگ داد.

ایکنا – در طول هشت سال دفاع مقدس، قهرمانان بسیاری در ارتش، سپاه و بسیج حضور داشتند که اقداماتشان موفقیت‌های چشمگیری را به وجود آورد که می‌تواند دست‌مایه تولید آثار نمایشی باشد. آیا شما در سینما و تلویزیون آثاری را مشاهده کرده‌اید که در آنها این دلاوری‌ها به صورت درخور تصویرسازی شده باشد؟

متأسفانه به دلیل همان تحریفاتی که پیش‌تر بیان کردم بسیاری از فیلم‌هایی که در این حوزه ساخته شده است را ندیده‌ام و معدود آثاری چون «عقاب‌ها» یا «حمله به اچ 3» را تماشا کرد‌ه‌ام که با واقعیت تا حدودی همخوانی دارد. مثلاً شهید بابایی را که یکی از دوستان نزدیکم بود به‌خوبی می‌شناختم، اما در سریال «شوق پرواز» غلوهایی را دیدم که بیان آن ضرورتی نداشت. این تحریفات در حالی صورت می‌گیرد که حقایق موجود در جنگ نیازی به تحریف ندارد. نمونه دیگر فیلم «مهاجر» بود که با ساده‌اندیشی زحمات رزمندگان نادیده شد!

توصیه من به سازندگان آثار نمایشی در حوزه جنگ این است که در کارشان فقط حقیقت را مدنظر قرار دهند. مردم می‌خواهند شهید همت و شهید چمران را آن‌گونه که بودند در فیلم‌ها و سریال‌ها مشاهده کنند. البته فیلم «چ» را که به فرازهایی از زندگی چمران پرداخت نیز دوست داشتم، چون به او نگاهی واقعی دارد.

در تصویرسازی از حماسه‌هایی که انجام دادیم بسیار کم‌کار بود‌ه‌ایم درحالی‌که اگر آمریکا حماسه‌ای چون پاوه را داشت که توسط شهید چمران رقم خورده بود تابه‌حال 10 فیلم سینمایی درباره آن ساخته بودند! البته هنرمندان خوبی داریم که می‌توانند تصویرسازی درستی از موضوع داشته باشند. فقط کافی است که دست آنها را برای تصویرگری صحیح از هشت سال دفاع مقدس باز بگذاریم.

انتهای پیام
captcha