عباس دوران در ۲۰ مهر ۱۳۲۹ خورشیدی در محله سردزک در شیراز دیده به جهان گشود. پدرش محمد ابراهیم و مادرش ایران افراسیابی بودند. او دومین فرزند خانوادهای بود که هفت فرزند پسر و یک دختر داشت. عباس تحصیلات ابتدایی را در دبستان صدرا و در ادامه در دبیرستان سلطانی پشت سر گذاشت تا اینکه در ۱۳۴۸ خورشیدی مدرک دیپلم طبیعی خود را اخذ کرد.
وی در همان زمان یعنی ۱۳۴۸ خورشیدی در مرکز فرماندهی آموزش هوایی شیراز استخدام شد و پس از یک سال به دانشکده خلبانی نیروی هوایی رفت و با پشت سرنهادن دوره مقدماتی پرواز در ایران در ۱۳۵۱ خورشیدی برای تکمیل دوره خلبانی خود عازم آمریکا شد.
عباس به محض ورود به آمریکا در پایگاه لکلند دوره تکمیلی زبان انگلیسی خود را گذراند. بعد از آن برای آموختن خلبانی به پایگاه کلمبوس در ایالت می سی سی رفت و در آنجا توانست این دوره را با موفقیت سپری کند و پرواز با هواپیماهای بونانزا، تی. سی ۴۱ و تی. سی ۳۷ انجام دهد. البته در همین زمان هنگام تمرینهای ورزشی از ناحیه پای چپ مصدوم شد و به مدت ۲ ماه از برنامه پروازی باز ماند اما این مصدومیت آنچنان وقفهای در کار او ایجاد نکرد و به محض بهبودی آموزش خلبانی خود را ادامه داد و توانست مدرک خلبانی به دست آورد.
دوران پس از اینکه مراحل خلبانی را پشت سر گذاشت و نشان خلبانی به دست آورد در ۱۳۵۲ خورشیدی به ایران بازگشت و نخست بهعنوان خلبان هواپیمای اف ۴ و با درجه ستوان دومی در پایگاه شکاری تهران انجام وظیفه کرد تا اینکه پس از مدتی به پایگاه سوم شکاری(شهید نوژه همدان) اعزام و در آنجا خدمت کرد. هنگامی که در ۱۳۵۸ خورشیدی تحرکاتی در مرزهای ایران از ناحیه دشمن به خصوص رژیم بعثی بهوجود آمد، عباس دوران بهعنوان یک خلبان کار آزموده و تیز پرواز از شغل خود دور بود اما خودش را به پایگاه شکاری رساند و در این ارتباط اظهار داشته بود: من با پول این ملت به خارج رفتهام... من آمدهام تا در صورت نیاز از این کشور در مقابل بیگانه دفاع کنم. به همین دلیل هم با تقاضای بازگشت او به خدمت و دفاع از کشور موافقت میشود.
هنگامی که در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ خورشیدی، هواپیماهای نظامی نیروهای بعثی به تعدادی از پایگاههای هوایی و تأسیسات حمله کردند، عباس دوران بهعنوان افسر خلبان شکاری و معاونت عملیات ستاد فرماندهی پایگاه سوم شکاری شهید نوژه همدان مشغول به خدمت بود. به همین دلیل هم او در نخستین عملیات نیروی هوایی که ۲ ساعت پس از حمله سراسری عراق به ایران صورت گرفت، شرکت کرد و در آسمان غرب کشور از هواپیماهای خودی پشتیبانی و مراقبت به عمل آورد. او پس از مدتی برای ادامه پروازهای جنگی به پایگاه ششم شکاری بوشهر منتقل شد.
در سال ۱۳۶۱ جنگ تحمیلی هر روز شعلهورتر میشد و صدام رئیس دولت بعث عراق برای مانور سیاسی از برپایی کنفرانس غیرمتعهدها سخن میگفت و از مدتها قبل به کمک آمریکا بغداد را به زعم خود به دژ نفوذناپذیری تبدیل کرده و تبلیغات بسیار وسیعی به راه انداخته بود تا حدی که برای سران غیرمتعهد بنزهای سفارشیاش را بر روی اتوبانهای نوساز بغداد راه انداخت، خیلی خرج کرده بود. از یک طرف هم مدام، تبلیغ میکردند که ایران نمیتواند بغداد را ناامن کند. در این شرایط بود که سرهنگ خلبان عباس دوران برای جلوگیری از برگزاری کنفرانس سران غیرمتعهدها، بیستم تیرماه ۱۳۶۱ مأموریت یافت تا پایتخت عراق را ناامن کند.
آن زمان صدام اعلام کرده بود که بغداد غیرقابل نفوذ بوده و هیچ خلیانی نمیتواند به آن نفوذ کند و این بخشی از اهمیت آخرین ماموریت بود. ماموریتی که احتمال برگشت آن تنها ۵ درصد بود اما او به همه تعلقات پشت کرد و شهادت را به جان خرید و با سه هواپیما که هر کدام دو سرنشین داشتند مأموریت یافتند روی بغداد عملیاتی انجام دهند. هدف آنها بمباران پالایشگاه بغداد، نیروگاه اتمی بغداد و «پایگاه الرشید» یا ساختمان اجلاس در بغداد بود.
عراق برای سر شهید عباس دوران که در تعداد پرواز جنگی در نیروی هوایی رکورد داشت، جایزه تعیین کرده بود، پس از بمباران پالایشگاه بغداد هواپیما را که آتش گرفته بود به هتل محل برگزاری اجلاس سران غیرمتعهدها کوبید و با شهادت خود، کاری کرد که اجلاس سران غیرمتعهدها به علت فقدان امنیت در بغداد برگزار نشد.
سرانجام در ۳۰ تیرماه سال ۶۱ و در آخرین ماموریت خود در حالی که برایش مسجل شده بود که با این پرش، نغمه شهادت را سر میدهد، پس از خارج شدن سرنشین کابین دوم، هواپیما را به ساختمان سران در بغداد زد و پس از ۲۰ سال در حالی به کشور بازگشت که از او تنها قطعهای بی جان اما پر وزن به جای مانده بود. پیکر پاک شهید عباس دوران به همراه ۵۷۰ شهید دیگر در روز دوم مردادماه ۱۳۸۱ به خاک پاک میهن بازگشت.
انتهای پیام