بررسی اندیشه کلامی، عرفانی و اخلاقی محمد غزالی در «جستارهایی در فلسفه و کلام»
کد خبر: 4156378
تاریخ انتشار : ۳۱ تير ۱۴۰۲ - ۱۰:۴۴

بررسی اندیشه کلامی، عرفانی و اخلاقی محمد غزالی در «جستارهایی در فلسفه و کلام»

صد و نهمین شماره فصلنامه علمی پژوهشی «جستارهایی در فلسفه و کلام» به صاحب‌امتیازی دانشگاه فردوسی مشهد منتشر شد.

به گزارش ایکنا؛ صد و نهمین شماره فصلنامه علمی پژوهشی «جستارهایی در فلسفه و کلام» به صاحب‌امتیازی دانشگاه فردوسی مشهد منتشر شد.

عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «ادله اثبات عدم‌تناهی واجب‌تعالی و تلازم آن با وحدت شخصی وجود (براساس نگاه صدرایی)»، «اندیشه کلامی، عرفانی و اخلاقی محمد غزالی»، «استعاره‌های مفهومی مبتنی بر جهت دوری – نزدیکی در فلسفه ملاصدرا»، «کارکرد اسماء الهی بر خُلق‌وخو از دیدگاه حکمت متعالیه»، «تأملی بر تفسیر حرکت بر اساس مبانی حکمت متعالیه در نگاه شارحان معاصر»، «فاعلیت انسان در مدرسه کلامی حله»، «واکاوی پیدایش عالم از نگاه هاوکینگ بر اساس مبانی ملاصدرا»، «تجلی اخلاص عارفانه در آینه ‌مراتب سیروسلوک»، «تحلیل مفهوم صدور و ولادت و لوازم آنها در اسفار اربعه و بیانیه شورای نیقیه»، «مفهوم شهود نزد شلایرماخر در کتاب دربارهُ دین و مقایسه آن با شهود نزد کانت»، «حقیقت نفس انسانی از دیدگاه فارابی».

در چکیده مقاله «ادله اثبات عدم‌تناهی واجب‌تعالی و تلازم آن با وحدت شخصی وجود (براساس نگاه صدرایی)» آمده است: «یکی از مفاهیم جاری در بیان فلاسفه و مورد استفاده در الهیات به‌معنای اعم و اخص و طبیعیات، مفهوم نامتناهی است که انواع گوناگونی دارد. در این میان، معنای قابل اطلاق به واجب‌تعالی، نامتناهی شدّی است که باید تفسیر صحیحی از آن ارائه شود. مراد از نامتناهی شدّی، وسعت و شدّت در وجود است. این تفسیر مبتنی بر مبانی خاصّ فلسفه صدرایی چون اصالت وجود، تشکیک خاص‌الخاصّی، علیّت به‌معنای تشأن و بسیط الحقیقه است. نامتناهی بودن خداوند دلایل متعددی دارد که مهم‌ترین ثمره آن، اثبات وحدت شخصی وجود است. از وحدت شخصی وجود، به دست می‌آید که میان این دو تلازم است؛ یعنی از هریک می‌توان دیگری را نتیجه گرفت و تمام دلایل مثبِت هریک، مُثبِت دیگری نیز خواهد بود.»

در طلیعه مقاله «اندیشه کلامی، عرفانی و اخلاقی محمد غزالی» آمده است: «مقاله حاضر به‌دنبال پاسخ به این سؤال است که اندیشه کلامی، عرفانی و اخلاقی امام محمد غزالی بر چه پایه و اساسی می‌باشد. هدف آنچه غزالی به نام اخلاق تعلیم می‌دهد تربیت صوفیانه است؛ اخلاق عرفانی غزالی در قالب شیوه تهذیب نفس در کتاب احیاء علوم الدین منعکس شده است. این کتاب از مهم‌ترین آثار کلامی، عرفانی و اخلاقی است که همواره توجه علمای جهان اسلام و فراتر از آن را به خود جلب کرده است. او در حوزه‌های معرفت یا شناخت‌شناسی، هستی‌شناسی، روش‌شناسی، انسان‌شناختی و جامعه‌شناختی با اتکاء بر بازخوانی اخلاقی و عرفانی منابع و نصوص دینی موجب تغییرات و بازاندیشی‌های فراوانی شد. طریق عرفانی و سلوک غزالی ده مرحله یا مقامات اصلی دارد که هریک از این مقامات مخصوص کسب یکی از صفات رستگاری یا منجیات است. اندیشه عرفانی و اخلاقی غزالی نشأت‌گرفته از نگاه کلامِ اسلامی وی است. غزالی در کتب مختلف خود مثل الجام ‌العوام عن العلم ‌الکلام، تهافت‌‌الفلاسفة و احیاء علوم الدین به رد فلسفه و کلام پرداخته؛ اما در جاهایی هم خودش به این دو علم پرداخته است. غزالی بیشتر به عوام‌الناس توصیه می‌کند تا به کلام و فلسفه نزدیک نشوند. وی به عرفان،‏‏ اخلاق و سیاست در الملک و الدین توأمان و هم‌زمان با هم، توجه کرده است. غزالی در فقه، شریعت، کلام، فلسفه، عرفان، اخلاق و سایر علوم مرتبط، در زمره نامداران جهان اسلام به شمار می‌آید.»

در چکیده مقاله «استعاره‌های مفهومی مبتنی بر جهت دوری – نزدیکی در فلسفه ملاصدرا» می‌خوانیم: «بر اساس نظریه استعاره مفهومی، مفاهیم انتزاعی به‌واسطه مفاهیم عینی در چهارچوب استعاره مفهومی فهمیده می‌شوند. استعاره‌های مفهومی، هم در زبان روزمره و هم در متون علمی، یافت می‌شوند. جهت دوری – نزدیکی در معنای تحت‌اللفظی‌اش به رابطه میان اجسام در عالم طبیعت اشاره دارد؛ اما ملاصدرا از این جهت برای توصیف امور متافیزیکی بهره برده است. به‌کارگیری جهت دوری – نزدیکی به‌منظور تبیین مفاهیم و اصول فلسفی را می‌توان در چهارچوب نظریه استعاره مفهومی صورت‌بندی کرد. بخشی از استعاره‌های مفهومی مرتبط با دوری – نزدیکی در آثار ملاصدرا عبارت‌اند از: «امکان استعدادی به‌مثابه امر دارای نزدیکی و دوری نسبت به حصول»، «امکان به‌مثابه نزدیکی به حصول و امتناع به‌مثابه دوری از حصول»، «موجودات هستی به‌مثابه امور دارای نزدیکی و دوری نسبت به ذات باری‌تعالی»، «باری‌تعالی به‌مثابه نزدیک‌ترین امر به هر موجودی»، «تکامل و تعبد به‌مثابه تقرب به‌سوی ذات الهی»، «علت بی‌واسطه به‌مثابه علت قریب»، «علت تام به‌مثابه علت قریب و علت ناقص به‌مثابه علت بعید»، «عشق و محبت به‌مثابه نزدیکی» و «تشبه به‌مثابه تقرب».»

انتهای پیام
captcha