به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «اخلاق همزیستی با مخالفان؛ براساس تاریخگذاری سوره یوسف» امروز یکشنبه 27 فروردینماه از سوی انجمن علمی معارف اسلامی دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد.
امیر احمدنژاد، استادیار و مدیر گروه علوم و قرآن حدیث دانشگاه اصفهان در این نشست به سخنرانی پرداخت که در ادامه سخنان وی را میخوانید؛
در دانش تاریخگذاری به دنبال این هستیم که کشف کنیم آیات یک سوره دقیقا در چه بخشی از آن بیست و سه سال نزول قرآن نازل شدهاند. این موضوعی است که از دیرباز همزاد تفاسیر قرآن بوده است چون برای مفسران، کشف ترتیب نزول و فهرست سورهها اهمیت داشته است که مثلاً سوره مکی است یا مدنی یا در چه ماه و روزی نازل شده است. هرچه جلوتر میآئیم این مسئله اهمیت بیشتری دارد. در دوره معاصر و مخصوصا بعد از تفسیر المنار به عنوان کار مهم محمد عبده، توجه به این مسئله بیشتر شد. یکی از شاخصهای مهمی که در تفسیر عبده اهمیت دارد دیدن قرآن در بستر نزول و دقت برای دیدن ارتباط بین محتوای آیات و بستر نزول آنهاست. این مسائل باعث شده برای کشف تاریخ نزول به سمت تاریخ گذاری برویم؛ مخصوصا وقتی برخی دیدهاند که فهرستها چندان قابل اعتماد نیستند.
روش محمد عبده باعث شد که گونهای از روش تفسیری یعنی تفسیر تنزیلی به تفاسیر جهان اسلام اضافه شود. در اینجا مفسر، خود را موظف میداند که به دقت تاریخ نزول را بیرون بیاورد. این امر در کشور خودمان هم در دهههای چهل و پنجاه به میزان زیادی مورد توجه بوده است و تفسیر مهم المیزان در فضای شیعی توجه زیادی به این مسئله دارد و در تفسیر تسنیم آیتالله جوادی آملی نیز با اصطلاحاتی همانند فضای نزول در کنار شأن نزول مواجه هستیم. تفسیر «فی ضلال القرآن» اثر سید قطب نیز یکی از ماندگارترین کارها در توجه به قرآن در بستر نزول آن است و از جمله فواید آن نیز کشف جنبههای تربیتی قرآن است.
همه سوره یوسف در فضای مکه نازل شده و اختلافی در این مورد وجود ندارد. لازم است چند نکته درباره فضای مکه در آن زمان بیان کنم. جامعه مکه در چهل پنجاه سال قبل از بعثت حالت بدوی داشته است اما پیامبر اکرم(ص) خلاقیت زیادی به خرج داده و اتفاقاتی همانند سیطره دین، امن شدن راهها، توسعه تجارت و ... رخ میدهد لذا این مسائل باعث تحولاتی جدی در جامعه مکه شده بود و به سمت جامعهای مدرنتر حرکت کرد. قبیله قریش هم که پیامبر(ص) عضوی از آن بود در رأس این تحولات قرار داشت.
بعثت پیامبر چند چالش برای مشرکان و قبایل اصلی که مکه را اداره میکردند به وجود آورد چون ایشان در مقابل حکومت بیمنطق عدهای در این منطقه و فاصله طبقاتی موجود در آنجا بودند. اما قریش نمیتواند با پیامبر برخورد کند و یکی از دلایل ساختار قبیلهای و دوم، امنیت است چون رمز برتری و ثروت اشراف مکه، امنیتی است که دارند و اگر اینها بخواهند با پیامبر برخورد تندی داشته باشند منجر به عکس العمل از جانب بنی هاشم میشود و این باعث شکستن مرزهای امنیت میشود در نتیجه موقعیت آنها از دست میرود.
سوره یوسف، سوره بسیار مهمی است که احتمالا در یکی از ماههای حرام در میانه دوره مکی نازل شده است. این سوره، سوره پنجاه و دوم در فهرستها است. با روشهای مختلف تخمینی هم میتوان گفت حدود سال ششم یا هفتم هجری نازل شده است که زمان اوج درگیریهای پیامبر(ص) بوده و حتی ایده هجرت به حبشه و سایر هجرتها به دلیل فشار به پیامبر مطرح بوده است. بافت سوره یوسف دقیقا شرایط را به مسلمانان نشان داده و پیامبری حضرت یوسف را به عنوان نمونه معرفی میکند که اتفاقاً آزارهای زیادی هم از جانب نزدیکان و برادران خود دیدهاند و در پایان سوره مشخص میشود قدرت گرفتن یوسف، نه تنها به ضرر جامعه نیست بلکه باعث نجات جامعه است. بنابراین آنها در حال مبارزه با کسی هستند که عامل رشد و سروری آنهاست. این لحن و نوع خطاب، ما را به سمتی میبرد که قرآن میخواهد از طرفی مؤمنان را امیدوار کند و به آنها بگوید در پس اتفاقات دشوار اتفاقات خوبی رخ میدهد. بنابراین از این حیث وضعیت پیامبر با حضرت یوسف شباهت زیادی دارد.
سؤال مهمی که وجود دارد این است؛ الگویی که قرآن از حضور یوسف برای مسلمانان ارائه میدهد چه الگویی رفتاری را در پی دارد؟ حضرت یوسف با برادران، چه در دورانی که آنها دست بالا را دارند و چه زمانی که یوسف دست بالا را دارد طبق چه الگویی برخورد میکند؟ برخورد حضرت یوسف با دیگر مردم مصر چگونه است؟ از سوی دیگر حضرت یوسف با حاکمیتی مواجه بود که بر پایه شرک قرار داشت بنابراین نحوه مواجه وی با این حاکمیت هم اهمیت دارد. حضرت یوسف در مقطعی وارد همکاری با این حاکمیت شد و کشور را هم از بحران نجات داد. وی در تمام مراحل با کسانی مواجه بود که از نظر اعتقادی و رفتاری با وی دچار چالش و درگیری بودند و مخصوصاً برخی از آنها اصول اخلاقی را در رابطه با او رعایت نمیکردند و به همین دلیل مدتی به زندان افتاد و دچار سختیهای زیادی مواجه شد.
درباره الگویی که حضرت یوسف در مقابله با مخالفان دارد باید گفت که وی در برخورد با برادرانش که او را از سرزمین پدری دور کردند جالبترین و دقیقترین برخوردی که دارد این است که بعد از مواجهه شدن با آنان، کنشهای جالبی دارد چراکه اولین نگاه وی، نگاه تربیتی و توأم با دلسوزی است و همه تلاش خود را میکند که آنها را متوجه اقدام اشتباهی کند که نسبت به یوسف داشتند. مخصوصا در جایی به اطرافیان خود گفت نیازهای آنها را تأمین کنید تا دوباره به سوی ما بازگردند. این برادران با وجود همه بدی که کردند اما طعم خوبی را چشیدند و اینگونه نسبت به یوسف، حُسن ظن پیدا میکنند. این کرامت و بزرگواری حضرت یوسف در مقابل کسانی است که تا مرز قتل وی پیش رفتند و این باعث میشود در آنها تحول ایجاد شود. این پیامی است که خداوند به مسلمانان و پیامبر(ص) میدهد و میگوید در مواجهه با هم کیشان و مردمانی که بر شما سخت گرفتند بدی به خرج ندهید و این زمینهای میشود که بعدها افرادی نظیر ابوسفیان و خالد بن ولید به سمت پیامبر گرامی اسلام میآیند و آن کسی که با پیامبر(ص) دشمنی داشته است تبدیل به دوست بسیار نزدیک پیامبر میشود این اتفاقات با ابزاری به نام بزرگمنشی اخلاقی رخ میدهد.
انتهای پیام