به گزارش ایکنا از لرستان، سردار شهید حاج نعمتالله سعیدی، دلاورمردی از دیار لرستان بود که در سال ۱۳۳۰ هجری شمسی در شهر خرمآباد در خانوادهای مذهبی، چشم به جهان گشود.
از همان دوران کودکی، به محافل و مجالس دینی و مذهبی راه یافت و در کنار روحانیت مبارز و متعهد، در سنگر مسجد به تربیت و خودسازی پرداخت و راه مبارزه با نظام طاغوت را در محضر علمای مبارز آموخت.
تحصیلات خود را تا پایان متوسطه پیگرفت، بارها به دست ساواک، دستگیر و زندانی شد؛ اما هرگز در اراده و ادامه مبارزاتش خللی وارد نکرد. شجاعت او، زبانزد دوستان، آشنایان و خانواده بود، او در رفع مشکلات نیازمندان، خالصانه میکوشید و در انجام شایسته این امر ارزشمند، سر از پا نمیشناخت.
سعیدی بنا بر تأکید آیتالله شهید اسدالله مدنی، اقدام به راهاندازی صندوق قرضالحسنه در اوایل دهه ۵۰ کرد به همین سبب، مأموران حکومتی صندوق را تعطيل و حاج نعمتالله را دستگير کردند و چندین ماه تحت شکنجه قرار دادند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره)، شهید سعیدی از طرف روحانیت بهعنوان سرپرست کمیته اجرایی مرکزی انقلاب اسلامی خرمآباد برگزیده شد و مأموریتهایی چون اعزام به خرمشهر و حفاظت تأسیسات نفتی خوزستان و دستگیری تعداد زیادی افراد ضدانقلاب به او داده شد، که این ماموریت سه ماه طول کشید و بعد از آن با دویست نفر از برادران پاسدار و نیروی مردمی به پاوه رفت و با گروهی از برادران پاسدار تحت فرماندهی ابوشریف که در نزدیکی پاوه مستقر بودند هماهنگ شده و با یک یورش حساب شده که شهید سعیدی و افراد تحت فرماندهیاش جلودار و اولین کسانی بودند که حلقه محاصره را شکسته، همه ضد انقلابیون(دموکراتها و کوملهها) را روانه جهنم کردند و آنها را تار و مار ساختند.
با آغاز جنگ تحمیلی نعمت نیز به جبهه رفت و به مقابله با متجاوزان پرداخت و در تاریخ ۲۵ آبانماه سال ۵۹ در اوایل جنگ تحمیلی به سرپرستی ۴۵۰ نفر از برادران پاسدار و بسیجی به سوسنگرد اعزام و مدت چهار ماه هم به محافظت از آن شهر پرداخت.
در ۲۳ آبانماه سال ۱۳۶۰ نعمتالله برای همیشه دیارش را به سوی جبهه ترک کرد و در نامهای اینچنین نوشت: «کار خویش را به خدا وامیگذارم؛ زیرا که خداوند به حال بندگان بیناست...» و در پایاننامه این جمله را مینویسد که «من میروم و تا آخرین قطره خون خود به دیارم باز نخواهم گشت».
در طول خدمتش در سپاه مسئولیتهای مهمی برعهده گرفت در عملیاتهای مختلفی مثل ثامنالائمه، بیتالمقدس، خیبر و بدر شرکت داشت و سرانجام با آرزوی دیدار فرزند خود «محمد» که همزمان با حمله بدر به دنیا آمد در ۲۱ اسفندماه سال ۶۳ در میان آبهای هورالعظیم بهسوی معبودش و به خانه ابدیت پرواز کرد.
از ویژگیهای اخلاقی و رفتاری نعمتالله سعیدی میتوان به مهربانی و گُشادهرویی وی اشاره کرد، رفتار و برخورد سرشار از محبت و مهربانی او با رزمندگان بهویژه در گیر و دار قبل و بعد از عملیات والفجر مقدماتی، سبب شده بود که دوستان و همرزمانش، پروانهوار گرد شمع وجودش جمع شوند، نعمتالله، بسیار خوشبرخورد، صمیمی و شوخطبع بود و در عین شوخطبعی، وجودش مالامال از عرفان و معنویت بود.
استمرار در وضو و شب زندهداری یکی دیگر از ویژگیهای این شهید است، سردار یوسف فروتن، میگوید: «از جمله چیزهایی که باید گفت، من از او به یادگار دارم و سعی کردهام که حتماً خودم بیشتر انجام بدهم، این بود که این جوان، همیشه با وضو بود و یکبار من ندیدم موقع نماز باشد یا با هم بخواهیم نماز بخوانیم، یا در جمع یا به صورت انفرادی، او برود مجدداً وضو بگیرد، میگفت: من، وضو دارم. معلوم میشد که این برادر همیشه از صبح که لباس سپاهی را میپوشید، با نیت خالصانه و مخلصانه وضو میگرفت و تلاش میکرد همواره طاهر و پاک و مطهر باشد».
نعمتالله، زاهدی شبزندهدار و سالکی متعبد بود، در هنگام عبادت و دعا، فارغ از تعلقات دنیایی و سرگرمیهای اطراف و حواشی، غرق در محبت معبود و معشوق میشد، از دیگر ویژگیهای شهید سعیدی میتوان به شوخطبعی همراه با رقت قلب او و همچنین مهربانی و گشادهرویی او اشاره کرد.
انتهای پیام