زیارتی که منشأ تحول در کارآفرینی شد
کد خبر: 4105720
تاریخ انتشار : ۲۱ آذر ۱۴۰۱ - ۰۸:۳۱

زیارتی که منشأ تحول در کارآفرینی شد

یک بانوی معلول کارآفرین در اسدآباد گفت: در سفری که برای درد دل به حرم امام رضا(ع) رفته بودم، شخصی پیشنهاد راه‌اندازی تور مسافرتی داد؛ بعد از برگشت به روستا، تور زیارتی را راه‌اندازی کردم و بانوانی که تاکنون برای زیارت امام رئوف مشرف نشده بودند به مشهد اعزام شدند، از آن وقت سالی، سه بار زیارت امام رضا(ع) قسمتم می‌شود.

سکینه شکری شهران بانوی کارآفرین اسدآبادی معلولیت محدویت نیست، این شعار را سکینه شکری شهران، بانوی معلول اسدآبادی در عمل ثابت کرده است که در سن شش سالگی بر اثر فلج اطفال، دو پا و دست راست خود را از دست می‌دهد و دچار معلولیت می‌شود.

او که تا سن 14 سالگی به‌دلیل شرایط جسمانی و مسافت زیاد خانه تا مدرسه موفق نشده بود به مدرسه برود در نهایت با کمک خانواده و معلم نهضت سوادآموزی توانست تا سوم راهنمایی تحصیل کند و در ادامه راه با تشویق مادرش وارد رشته قالی‌باقی می‌شود و بعدها فعالیت خود را به‌عنوان یک کارآفرین ادامه می‌دهد.

مسیر زندگی برای این بانوی اسدآبادی همراه با سختی‌ها و دشواری‌هایی بوده است که در این میان رابطه او با قرآن کریم سختی‌ها را برایش هموار ‌کرده است، حاصل این ارتباط از او یک فعال فرهنگی و کارآفرین ساخته است در ادامه خبرنگار ایکنا از همدان گفت‌وگویی با او انجام داده است که در ادامه می‌خوانیم.

ایکنا- خودتان را معرفی کنید.

سکینه شکری، متولد ۱۳۵۴ و ساکن روستای گذر کجین از توابع شهرستان هستم. در سن شش سالگی بر اثر بیماری فلج اطفال از دو ناحیه پا و دست دچار معلولیت شدم. تا ۱۴ سالگی سواد خواندن و نوشتن نداشتم، چراکه درگیر درمان و بیمارستان بودم و مسافت خانه تا مدرسه زیاد بود، با کمک خانواده و خانم اسدی، معلم نهضت سوادآموزی تا سوم راهنمایی به‌صورت غیرحضوری ادامه تحصیل دادم. چون ویلچر نداشتم و برای خانواده‌ جابه‌جایی من سخت بود مجبور به ترک تحصیل شدم، اما علاقه زیادی به تحصیل داشتم.

ایکنا- از علایق خود بگویید و اینکه چطور شد فعالیت مداحی را انتخاب کردید؟

دوست داشتم مستقل باشم، قالی‌بافی جزو علایقم بود. مادرم همیشه به من تأکید می‌کرد باید کارهای خودم را خودم انجام دهم و کسی حق نداشت به من کمک کند، حتی خواهرانم. مادرم برایم دار قالی تهیه کرد و این شروع یک جریان تازه در زندگی من ‌شد.

ایام فاطمیه بود، شب شهادت حضرت زهرا(س) خواب شهادت حضرت عباس(ع) را دیدم، روز بعد تصمیم گرفتم قالی شهادت حضرت عباس(ع) را ببافم؛ مادرم اول مخالفت کرد چراکه کار راحتی نبود، ولی تصمیم خود را گرفته بودم؛ حین بافت فرش، قرآن، روضه و دعا می‌خواندم و این آغازی بود برای روضه‌خوانی من و الان ۲۲ سال در هیئت حضرت معصومه(س) روستا روضه اهل بیت(ع) برپا می‌کنیم.

ایکنا- درباره راه‌اندازی تشکل «آوای ایمان» توضیح بفرمایید.

تشکل «آوای ایمان» سال ۹۷ با مجوز سازمان جوانان شروع به کار کرد و با کمک ادارات ارشاد اسلامی، تبلیغات اسلامی، سپاه، حوزه علمیه خواهران و بهزیستی برای چهار روستای یوسف‌آباد، گونج، چشمه‌نوش و پل شکسته کلاس‌های آموزشی روخوانی قرآن، فرزندپروری، قالی‌بافی، سفال‌گری، گیاهان دارویی، زنبورداری، کشت گندم، تولید لبینات و... ذیل این تشکل برگزار می‌کنیم.

ایکنا- در برگزاری کلاس‌های روخوانی قرآن از حمایت نهادی برخوردار هستید؟

این کلاس‌ها با کمک حوزه علمیه خواهران در پایگاه بسیج نورالزهرا روستای اسدآباد برگزار می‌شوند، هزینه آن نیز از سوی کمک‌های مردمی و افراد خیر اهدا می‌شود و هیچ نهاد دولتی تاکنون به ما کمک مالی نکرده است.

همچنین در بعضی مواقع کلاس‌های روخوانی قرآن در منزل ما در روستا برگزار می‌شود، منزل ما دو طبقه است و سه اتاق دارد که دو اتاق آن برای برگزاری کلاس‌های مهارتی و یک اتاق هم برای مراسم هفتگی قرآن و مراسم مذهبی است که در روزهای سه‌شنبه و چهارشنبه‌ برگزار می‌شود.

ایکنا- درباره دیگر فعالیت‌های خود بفرمایید و برای فروش محصولات تولیدی خود چه کار می‌کنید.

مسئول صندوق قرض‌الحسنه امام حسن عسکری(ع) هستم؛ این صندوق در حمایت از مردم روستا برای راه‌اندازی مشاغل مختلف راه‌اندازی شده است. همچنین تهیه سیسمونی و جهیزیه برای افراد محروم و برگزاری کلاس‌های آموزشی و مهارتی در زمینه اشتغال، برگزاری کلاس‌های قرآنی و معرفتی، برگزاری تورهای مشهد و کربلا از جمله فعالیت‌های این صندوق است.

شرکتی به نام اصل گذر کجین نیز ثبت کردم که ۸۰ عضو دارد و در زمینه تولیدات صنایع‌دستی فعالیت می‌کند. برپایی کارگاه قالی‌بافی نیز از دیگر فعالیت‌هایی است که آموزش‌ها به‌صورت رایگان انجام می‌شود.

با ارتباطی که به‌واسطه تور مشهد مقدس داشتم توانستم محصولات تولید کارگاه‌ها را به مشهد، شیراز، تهران معرفی کنم و الان بازار خوبی دارد.

کارآفرینی

ایکنا- آیا در مسیر فعالیت‌هایی که داشتید شکست را هم تجربه کردید؟

بله، من به خاطر خیانتی که شریکم در حقم کرد، ۱۹ روز در زندان بودم، چراکه ۱۲۰ میلیون تومان در حساب داشتم را برداشت و فرار کرد. ماشین و خانه‌ای که داشتم را فروختم و بدهی مردم را دادم، برایم خیلی سخت بود، آن زمان من ۴۸ کارگر داشتم و یک کارگاه قالی‌بافی که همه آن به باد رفت، اما دوباره به خدا توکل کردم.

در سفری به مشهد که برای درد دل به حرم امام رضا(ع) رفته بودم با شخصی آشنا شدم، وقتی فهمید سرمایه و زندگی‌ام را از دست دادم به من پیشنهاد راه‌اندازی تور مسافرتی داد؛ بعد از برگشت به روستا، تور زیارتی را راه‌اندازی کردم و بانوانی که تاکنون برای زیارت امام رئوف مشرف نشده بودند به مشهد اعزام شدند، از آن وقت سالی، سه بار زیارت امام رضا(ع) قسمتم می‌شود.

ایکنا- نگاه جامعه به معلولان چگونه است؟

گرچه بسیاری از مردم معلولان را مستحق ترحم می‌دانند، اما نگاه مردم به من به‌عنوان معلول خوب است و تاکنون با رفتار نامناسبی مواجه نشدم.

ایکنا- چه توصیه‌ای به کارآفرینان تازه‌کار دارید؟

برای کارآفرینی باید کفش آهنی به پا کنند و زود خسته نشوند و توکل به خدا داشته باشند.

گفت‌وگو از علی‌اکبری

انتهای پیام
captcha