در چند ماه اخیر دو گزارش پژوهشی با عنوان «آیندهنگاری الزام به حجاب در افق 1411» و «گزارش پژوهشی الزام به حجاب در فقه شیعه؛ بررسی آرای 41 نفر از مراجع تقلید معاصر» توسط گروه بررسیهای راهبردی میراث منتشر شد.
به همین مناسبت خبرنگار ایکنا با حجتالاسلام و المسلمین امیرمهدی مناقبی؛ مدیر گروه این پروژه همصحبت شد تا درباره لزوم انجام این پژوهشها و تحلیل محتوای آن گفتوگو کند، حاصل این گفتوگو را بخوانید.
مجموعه ما در تیرماه سال گذشته به این جمعبندی رسید مسئله «حجاب» جزء مسائلی است که پالسهای خطرآفرینی از آن دریافت میشود و باید به آن بپردازیم. از تیرماه صحبت کردن با کارشناسان و خبرگانی که در این زمینه فعالیت داشتند، شروع کردیم و به سه پروژه رسیدیم. هدف ما آیندهنگاری الزام به حجاب بود. دو پروژه را به صورت مقدماتی طرح کردیم تا به پروژه آیندهنگاری برسیم. پروژه اولی که طرح شد بررسی پژوهشهای انجامشده در زمینه حجاب بود؛ یعنی تهیه گزارشی از پژوهشهایی که از جنبه اجتماعی و فرهنگی به حجاب میپرداختند.
در این گزارش که با عنوان «حجاب در آئینه پژوهشهای اجتماعی و فرهنگی» منتشر شد، علاوه بر بررسی پژوهشهای انجام شده، دیدگاههای اندیشمندان ایرانی درباره مسئله حجاب و پیشینه حقوقی آن نیز مطرح شد. در پژوهش دیگری که با عنوان «اجبار به حجاب در فقه شیعه» منتشر شد آرای چهل و یک نفر از مراجع تقلید معاصر از زمان آیتالله بروجردی مورد بررسی قرار گرفت. علت اینکه تاکید داشتیم این دو گزارش منتشر شود این بود که به نظر میرسید در مسئله حجاب یک عدم تفاهمی بین طرفهای مختلف هست. یک عده معتقد به الزام به حجاب هستند، یک عده هم نظرات دیگری دارند. ما احساس کردیم گفتوگوی روشنی بین طرفهای مختلف شکل نمیگیرد که یکی از دلایلش عدم شناخت مسئله و برچسبزنی و پیشداوری نسبت به یکدیگر بود. ما گفتیم بخش مربوط به جنبه دین و اندیشه ماجرا را سادهسازی و برای پژوهشگران و فعالان اجتماعی توصیف کنیم تا اگر نقد و نکتهای دارند با دید بهتری بیان کنند و گفتوگو در جامعه بهتر شکل بگیرد.
پروژهای که برای ما اهمیت بیشتری داشت آیندهنگاری الزام به حجاب بود. به همین منظور یک افق 10 ساله ترسیم شد. محتوای پروژه در اواسط شهریورماه و قبل از وقایع اخیر جمعبندی شد. این پروژه رویکردش این است که ترسیم کند چه آیندههای محتملی برای الزام به حجاب در کشور وجود دارد تا طرفهای مختلف مسئله به نتایج اقدامات خود بیشتر فکر کنند. در این زمینه چهار سناریو طرح شده است. نکته مهمی که در این گزارش به آن رسیدیم اهمیت بحث رواداری در کشور بود.
این سناریونویسی و آیندهنگاری به ما نشان میدهد هر اتفاقی برای بحث الزام به حجاب در حوزه قانونگذاری بیفتد آنقدر نمیتواند تعیینکننده باشد که بحث رواداری تعیینکننده است؛ اینکه تا حد ممکن آستانه تحمل بالا برود، گفتوگو شکل بگیرد و همدیگر را بپذیریم. البته منکر بحث تاثیر قانونگذاری و شیوه اجرای قانون در مسئله حجاب نیستیم ولی موضوع مهم در این امر از نظر گروه ما مسئله «رواداری» است. خصوصا که مخاطب گزارشهای ما جامعه و فعالان اجتماعی هستند که حوزه قانونگذاری از اختیارات آنان خارج است.
پروژه دیگری که در مسئله حجاب تمایل داریم انجام بدهیم و به دنبال تامین منابع مالی آن هستیم، بررسی دیدگاه بانوان ایران نسبت به مسئله حجاب است. این گزارش تلاش خواهد کرد نگاه زنان به مسئله حجاب را از زبان گروههای متکثر آنها روایت کند. متاسفانه بسته شدن باب گفتوگو و کاهش سطح رواداری در جامعه و اینکه به هر دلیل نخواهیم طرف مقابل را بپذیریم و به او برچسب بزنیم، چه از سمت موافقان حجاب و چه مخالفان حجاب، خیلی آسیبزا است. ما تلاش میکنیم آن طرف ماجرا را هم نشان بدهیم. این هم پروژهای است که امیدواریم در آینده بتوانیم به آن بپردازیم تا تفاهم بیشتری در سطح جامعه ایجاد شود؛ تفاهم به معنای فهمیدن همدیگر. تلاش ما این است در راستای بحث رواداری که برای آینده کشور از مهمترین مسائل است باب گفتوگو در جامعه را باز کنیم.
سناریوهای ما دو محور اصلی دارد؛ اینکه فضای سیاسی کشور بستهتر یا بازتر شود و رواداری در جامعه افزایش یا کاهش پیدا کند. از ضرب این دو محور، چهار سناریو به دست میآید؛ به این ترتیب که رواداری افزایش پیدا کرده و فضای سیاسی بازتر یا بستهتر شده است یا رواداری کاهش پیداکرده و فضای سیاسی کشور بازتر یا بستهتر شده است. در همه این صورتها رواداری نقش تعیینکننده دارد.
اگر فضای سیاسی بازتر شود ولی جامعه روادار نباشد، یعنی طرفهای مختلف که در مسئله حجاب درگیر هستند همدیگر را نپذیرند، تنش به سطح سیاسی کشیده میشود. در این صورت جریانهای سیاسی، طرفهای مختلف در مسئله حجاب را نمایندگی میکنند و سطح تنش در فضای سیاسی نیز تشدید میشود ولی اگر رواداری افزایش پیدا کند حتی اگر فضای سیاسی بستهتر هم باشد باز همزیستی بهتری اتفاق میافتد.
نقطه بحرانی مسئله بحث سیاسی نیست، بحث این است که جامعه بپذیرد امروز در کشور جریانهای مختلفی داریم، باورهای مختلفی داریم و همه با هم هممیهن هستیم. ما باید بپذیریم همه ما در یک جامعه زندگی میکنیم، حال ممکن است برخی از ما به اسلام اعتقاد داشته باشیم و برخی اعتقاد نداشته باشیم، ممکن است برخی به قرائت فقهی و سنتی از اسلام اعتقاد داشته باشیم و برخی خوانش دیگری از اسلام داشته باشیم. ما باید بپذیریم که همه ما در یک کشور زندگی میکنیم ولی با هم متفاوت فکر میکنیم. متاسفانه برچسبزنیها که در همه طرفهای قضیه مشاهده میشود منجر به این شده است که مسئله از فضای گفتوگو خارج شده و سطح تنش به روابط بین مردم کشیده شود که نهایتا همه ضرر میکنیم. اگر نتوانیم همدیگر را بپذیریم، این آغاز یک سری اتفاقات تلخ برای ما در آینده خواهد بود.
این گزارش بخشی به عنوان «پیشنهاد سیاستی» دارد. مخاطب ما در این گزارش جامعه مدنی است یعنی پیشنهاداتی که تهیه کردیم مخاطبش مراجع تقلید، موسسات و رسانهها هستند. نکتهای که در بحث رواداری به رسانه مربوط میشود پذیرش تکثر است، یعنی ما از رسانهها که رسانه شما هم میتواند میزبان این پیشنهاد باشد، تقاضا کردیم تفکر همفکران خودشان را برای جامعه توضیح دهند که راجع به حجاب چگونه فکر میکنیم؟ همچنین در جهت پذیرش جریانهای مختلف تلاش کنند از غیر همفکران خودشان دعوت کنند و کمک کنند مخاطبینشان صدای غیر همفکرانشان را هم بشنوند. خود تکرار این تصویر، این پیام را به جامعه منتقل میکند که ما میتوانیم با هم صحبت کنیم و علیرغم اینکه با هم متفاوت فکر میکنیم سر یک مسائلی به اتفاق نظر برسیم. خود انتشار این پیام که ما کسی را حذف نمیکنیم از کارهای موثری است که رسانه میتواند انجام دهد تا هم جامعه بفهمد گلوگاه مسئله حجاب کجاست و هم بتوانیم با هم حرف بزنیم.
سؤال شما سؤال سختی است و باید بیشتر راجع به آن فکر کنیم. به نظرم باید به چند نکته توجه کنیم؛ یکی اینکه فرض کنیم اگر این رسانهها نبودند و باز هم جوانان ما نوع جدیدی از پوشش را انتخاب میکردند. حالا باید چه کار کنیم؟ این یک سؤال است. یک بحث، بحث الزامات قانونی است که چالشهای جدی دارد. یک بحث دیگر بحث فرهنگی است. تاکید ما در این گزارش این است؛ حل مسئله حجاب از ساحت قانونگذاری و سیاسی وارد ساحت اجتماعی و فرهنگی شود. اکنون حجاب به یک نماد سیاسی تبدیل شده و خیلی از کسانی که در موافقت یا مخالفت با حجاب صحبت میکنند دغدغهشان حجاب نیست بلکه ابراز یک پیام سیاسی است. این به خاطر این است که مسئله حجاب در حوزه سیاست و قانونگذاری پیگیری شده است.
من که دغدغهمند حجاب هستم باید جامعه را اقناع کنم این پوشش درست و برتر است. حالا یا میتوانم یا نمیتوانم. اگر بتوانم که بهترین اتفاق از منظر من معتقد به حجاب افتاده است و اگر نتوانم و قرار باشد از طریق حاکمیت این مسئله را حل کنم، نتیجه آن این اتفاقی است که در جامعه ما افتاده است.
ایجاد تنش در ساحتهای دیگر دین
ما در گزارش خطاب به هممیهنانی که معتقد به امر به معروف و نهی از منکر هستند عرض کردیم که توجه کنید اگر با فعالیتهای مستقل فرهنگی و اقناعی برای حجاب کار نکنید نتیجه عکس خواهید گرفت. این را هم در نظر بگیرید که ممکن است اصلا جامعه اقناع نشود. فرض کنید بخشی از جوانان ما به این جمعبندی رسیدند که این پوشش را نمیخواهیم. در آن صورت باید چکار کنیم؟ از سوی دیگر ممکن است تنشی که در موضوع حجاب هست در موضوعات دیگری تکرار شود. باز هم میخواهیم همینطور که در مسئله حجاب رفتار کردیم در آن مسائل هم ورود کنیم؟ یک نگرانی ما این است که تنش از موضوع حجاب وارد ساحتهای دیگر دینی شود. مثلا وارد حوزه عزاداری شود. اگر نتوانیم این مسئله را فرهنگی حل کنیم و صرفا از ابزار قانون استفاده کنیم قابل پیشبینی است این مشکل تشدید میشود. در آن صورت مشکلی که میتوانستیم با هزینه کمی حلش کنیم باید با هزینه بیشتری حل کنیم.
تمایل ما این بود که باب گفتوگو درباره حجاب را باز کنیم تا گروههای مختلف مردم و اندیشمندان درباره آن حرف بزنند. در این گزارش چهار پیشنهاد سیاستی آمده است، یکی از آنها همین است که شما اشاره کردید یعنی جامعه تلاش کند تکثر را بپذیرد. پذیرش تکثر به این معنا است که بپذیرم طرف مقابل من آدمی است که متفاوت فکر میکند و لزوما آدم بدی نیست و او هم حق حیات دارد. خودم قائل به قرائت سنتی از دین هستم ولی طرف مقابل هممیهن من است و حق دارد متفاوت فکر کند.
بحث دیگری که در سناریوها ذکر کردیم و حتما باید به آن فکر کرد، نسل آینده است. هر اتفاقی برای حجاب بیفتد، نباید اجازه بدهیم این تنش برای نسل بعد تکرار شود. این موضوع از زمان رضاخان با ورود حکومت به امر حجاب وارد تنش شد و این تنش تاکنون ادامه داشته است. ما باید برای نسل بعد فکر کنیم که بچه من دیگر درگیری حجاب نداشته باشد.
یک نکته دیگر این است که مسئله حیا و عفاف را منحصر در حجاب نکنیم چون الزاما همپوشانی کامل ندارند. ما باید به مسئله حیا و عفاف بپردازیم. با توجه به مختصات فرهنگی که داریم حیا و عفاف برای بقای جامعه ما مهم است. باید این موضوع را فارغ از حجاب پیگیری کنیم.
ایکناـ به نظر میرسد در بحث پذیرش تکثر مشکلات جدی در جامعه وجود دارد که بخشی از آنها ناشی از قرائت انحصارگرایانه از دین از سوی بزرگان حوزوی است.
بله، بالاخره بخشی از مسئله متوجه نهاد دین و نهاد مرجعیت است. این مسئله یک مسئله چندسویه است. ما نه از جامعه میتوانیم توقع داشته باشیم مشکل را کامل حل کند و نه از حاکمیت میتوانیم انتظار داشته باشیم مشکل را حل کند و نه مرجعیت، بلکه باید به تعامل برسیم. باید جامعه از مراجع بخواهد وارد گفتوگو شوند. مثلا چه اشکالی دارد یک مرجع تقلید در دانشگاه حاضر شود و با جوانان گفتوگو کند. وظیفه ما است که شخصیتهای مختلف را به گفتوگو دعوت کنیم. چرا در این دو ماه گذشته هیچ نهاد اجتماعی نیامده زمینهسازی کند تا کسانی که در زمینه حجاب مخالف هستند با مراجع جلسه بگذارند و گفتوگو کنند؟ باز شدن راه گفتوگو و بازنشر این تصاویر در فضای جامعه کمک میکند روحیه تفاهم و همزیستی مسالمتآمیز تقویت شود و بتوانیم در کنار یکدیگر مسائل جامعه را توسط خود جامعه حل کنیم.
گفتوگو از مصطفی شاکری
انتهای پیام