به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین سعید بهمنی، عضو هیئت علمی پژوهشکده علوم و معارف قرآن، 11 آبان در نشست علمی «نظریه مفاهیم بنیادین در استنباط علوم انسانی از قرآن»، که در دانشگاه علوم و معارف قرآن در قم برگزار شد، گفت: بدون شک شهید صدر در عرصه نظریهپردازی قرآنی، پیشتاز و ممتاز است و اندیشه ایشان را باید با توجه به فضای 40 سال قبل بررسی کرد و بزرگی کار وی برای ما روشن است. اگر هم دیدگاههای ایشان را نقد میکنیم، باز بزرگی او برای ما قابل تردید نیست. ماکس وبر به مناسبت نقدی که به شخصی وارد میکند، میگوید که ما از اشتباهات بزرگان بیش از چیزهای درست آنها درس میگیریم.
بهمنی با اشاره به وجود مفاهیم بنیادی در تمامی علوم اعم از حقوق و سیاست و علوم تجربی، اظهار کرد: اخیرا در فیزیک از ذرات بنیادی سخن گفته میشود، چون از این طریق راز آفرینش بهتر کشف خواهد شد و در علوم زیستی هم مقوله سلولهای بنیادی را داریم و نیز در علوم انسانی و اسلامی. لذا ما با کتابی از جانب خدا سر و کار داریم و خدا به ما موهبت کرده که سرشار از مفاهیمی است که دانشهای زیادی میتواند از دل آن بیرون بیاید. بنده در برنامههای سوم، چهارم و پنجم توسعه در سطح کارشناس و عضو کمیسیون حضور داشتم و از نزدیک با برنامهریزی و تولید سند چشمانداز و سیاستهای کلی مواجه بودم. به نظر بنده این سیاستها و سندهای تولید علوم انسانی در مقام عمل است، زیرا وقتی سیاستگذاری صورت بگیرد، علم دستوری انسانی تولید شده است.
بهمنی با بیان اینکه در سند چشمانداز مفاهیمی بنیادین وجود دارد که عبور از آن جایز نیست، تصریح کرد: از جمله این مفاهیم «مؤمن» و «انقلابی» است که وقتی سند را خدمت مقام معظم رهبری تقدیم کردند آن را اضافه کردند. آیا وقتی ما در سیاستگذاریهای بشری چیزی را که مفهوم محوری دارد برجسته میکنیم قرآن و ائمه(ع) هم به چنین مفاهیم محوری توجه کردهاند؟ قرآن کریم این مفاهیم محوری را دارد و بنده درباره شاخصهای مطلوب قرآنی بر این اساس تحقیق کردم و انس با قرآن یکی از این مفاهیم و شاخصهای محوری است و مشخص شد که در قرآن چهار بار واژه انس به کار رفته، ولی هیچکدام مرتبط با قرآن نیست؛ یعنی قرآن بر مفهوم انس با قرآن تأکید میکند؛ مثلا «إِذْ رَأَى نَارًا فَقَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا».
این پژوهشگر اظهار کرد: روانشناسان و جامعهشناسان چند حیطه از جمله حیطه شناختی، عاطفی و رفتاری برای انسان تعریف کردهاند، حالا «انس» در کدام حیطه قرار دارد، به نظر بنده، در حیطه عاطفی و احساسی است؛ یعنی وقتی از «آنَسْتُ نَارًا» سخن گفته است یعنی موسی(ع) به شدت در بوران و سرما و تاریکی نزدیک کوه طور به آتش نیاز و به دست آوردن آن گرایش دارد، ولی چرا پیامبر در حدیث ثقلین نفرمود: ما ان آنستم بهما لن تضلوا ابدا؛ بلکه از تمسک استفاده کرده و فرموده است: «ما ان تمسکتم بهما...» آقای بیآزار شیرازی، که مقداری از تحصیلاتش را در کشورهای دیگر گذرانده است، میگفت بسیاری از قرآنپژوهان کشورهای غربی یهودی هستند و حافظ قرآن، ولی آیا حافظ و مأنوس با قرآن متمسک به قرآن هم هست؟ افرادی با امام معصوم رفیق و مأنوس بودند و گرایش عاطفی هم داشتند ولی مسلمان نبودند، یعنی کلمه انس نمیتواند بار معنایی تمسک را به دوش بکشد.
بهمنی با بیان اینکه انس با قرآن و امام بسیار خوب است، ولی بنده درصدد بیان فرضیه و درجه مفهومی هر واژگان هستم، تصریح کرد: اگر ما احراز کردیم که معصوم بر مفهوم خاصی تاکید میکند معنادار است و به تعبیری آن واژه و مفهوم، معصوم است و باید تا قیامت از آن استفاده شود، مثلا قدرت معنایی تمسک را در نظر بگیرد؛ آیه فرموده است: «وَالَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ.» چرا نفرمود؛ الذین آنسوا بالکتاب. این نوع کاربردها معنادار هستند. لذا فقط در حدیث ثقلین واژه تمسک معنا دارد و هیچ واژهای نمیتواند جایگزین شود؛ یعنی عصمت مفاهیم داریم.
این پژوهشگر دینی با اشاره به اینکه ما در برنامهریزی برای برنامههای کلان کشور باید متوجه این مفاهیم باشیم، زیرا برخی مفاهیم بر برخی دیگر از مفاهیم، سلطه و فراگیری دارد، گفت: واژه تمسک هم حیطه شناختی، هم رفتاری و هم عاطفی را در بردارد، زیرا کسی که متمسک است شناخت از قرآن دارد، گرایش به آن دارد و در رفتار او هم مشهود است. درباره قرآن، دوگانه ایمان و کفر بیشترین بسامد و فراوانی را دارد و مدام قرآن فرموده که ایمان بیاورید و دائما هم کفار را مذمت کرده است، در حالی که این تاکید بر انس با قرآن وجود ندارد. البته ما مفاهیم عاطفی در مورد خود قرآن داریم مانند «إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ» یا مفاهیم شناختی خالص هم هست مانند لا یعلمون، لا یفقهون.
بهمنی با بیان اینکه روایت ثقلین، قاموس شیعه است. لذا تمسک یک مفهوم اساسی محسوب میشود، تصریح کرد: باید پاسخ دهیم چرا به جای تمسک از واژه اعتصام و انس استفاده نشد. به نظر بنده، برخی کاربرد واژگان، معصوم و خطاناپذیر هستند، چون اگر خطاپذیر باشند نمیتوانند هدایتگر باشند. چند سال قبل سخنی را در اخبار به یک روحانی و آخوند نسبت دادند که او گفته «دوره تقسیم بشر به مؤمن و کافر گذشته است» ولی آیا واقعا گذشته است؟ اگر گذشته باشد، قرآن چه کاربردی دارد، زیرا بنیادیترین تقسیم قرآن بعد از خلقت، تقسیم انسانها به کافر و مؤمن است و تا وقتی قرآن هست این تقسیمبندی هم هست. هرچه قرآن خواسته بگوید؛ تولید ایمان و محو کفر است و اگر آخوندی این حرف را بزند که البته بعید است سخن معیوب و وحشتناکی است.
عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن با اشاره به اینکه یکی از مبانی بنده در نظریه عصمت معنایی یا مفاهیم بنیادین، عدم ترادف مطلق است، گفت: البته ترجمههایی که با توجه به ترادف نوشته میشود غلط نیست، ولی دقیق نیست. مثلا بنده معتقدم به کار بردن کلمه معجزه، یک خطای فاحش است، زیرا در هیچ جای قرآن درباره قرآن کلمه معجزه نیامده است. قرآن کلمه آیه را به کار برده است.
وی تاکید کرد: پیشفرض معجزه این است که مخاطب را به عجز بکشاند، ولی خدا چه نیازی به عجز کشاندن انسان دارد، ولو او فرعون باشد، ولی پیشفرض آیه، دادن نشانه برای هدایت انسان است، حتی اگر او فرعون باشد؛ من از کسانی که این واژه را در برابر مفهوم آیه وضع کردند گلایه دارم و با چه مجوزی چنین کاری کردند. پیام نظریه بنده این است که از ساخت مفاهیم خودداری کنیم، به خصوص وقتی قرآن خودش مفهومی را به کار برده است، زیرا واژه قرآن معصوم است، مثلا چنانچه گفته شد آیه و نشانه، دستگیر انسان است نه عاملی برای خفت و خواری و به عجز کشاندن انسان.
بهمنی با اشاره به کاربردهای نظریه مفهوم بنیادین، اضافه کرد: اولین کاربرد، سامانبخشی نظریات است، زیرا نظریات حول یک مفهوم بنیادی و نظریه شکل میگیرد؛ دومین کاربرد، هدفگذاری راهبردی است، زیرا زمانی میتوان راهبرد تعیین کرد که از مفاهیم بنیادی استفاده شود. همچنین در جداسازی علوم هم کارایی و کاربرد دارد و بخش زیادی از علم با تعاریف از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود و مانایی ابن سینا و فارابی به سبب تعاریف دقیق آنها بوده و تعریف دقیق جز با فهم مفاهیم بنیادی ممکن نیست.
وی با تأکید مجدد بر اینکه مفاهیم بنیادی در صورتبندی نظریات نقش اساسی دارد، یعنی برای نظریهپردازی باید به سراغ مفاهیم بنیادی قرآن برویم، اضافه کرد: نظریهپردازی بنده در حیطه نظریات جهانشمول و حتی هستیشمول است؛ مثلا رحمت رحیمیه خداوند هستیشمول است و ملک و ملکوت را شامل میشود نه اینکه صرفا جهانشمول باشد. بنابراین اگر مفاهیم را صورتبندی کنیم، نظریات را صورتبندی کردهایم و میتواند منشأ تحول در علوم هم باشد.
بهمنی بیان کرد: با نظریه مفاهیم بنیادی میتوانیم اصطلاحات متشرعه را بازخوانی کنیم که نمونه آن معجزه و انس بود و نمونه دیگر، جهاد است. ما جهاد را فقط با قتال میشناختیم، در صورتی که مقام معظم رهبری سخن از جهاد علمی، اقتصادی، تبیین و فرهنگی سخن گفتهاند؛ یعنی جهاد اینقدر دامنه وسیع دارد و نباید به قتال منحصر شویم. در اینجا هم این گلایه تاریخی را دارم و آن اینکه علما و اندیشمندان باید تکلیف خود را با واژگان قرآن روشن کنند و اگر قرآن در جایی از واژه محوری سخن گفته است، در برابر آن واژه وضع نکنیم. ایزوتسو گفته لغت به تنهایی نمیتواند معانی قرآن را به ما بگوید، زیرا قرآن معانی را با برخی واژهها آمیخته و جعل جدیدی ارائه کرده است. در بین دانشمندان پیشین فخررازی این سؤال را طرح کرده که اگر ما در مخاطبان شارع با واژهای برخورد کردیم اصل با چیست؟ او خودش اصل را با حقیقت میداند البته او گفته حقیقت سه چیز است؛ شرعی، عرفی و لغوی و از بین اینها اصل را حقیقت شرعیه میداند، زیرا شارع واژه خودبنیاد را وضع کرده و به معنا جان داده است.
وی برای تبیین بحث به واژه فلاح اشاره کرد و گفت: فلاح از مفاهیم محوری در قرآن است که 40 بار در قرآن آمده و 40 کاربرد دارد که در 37 کاربرد به معنای حقیقت شرعی و الهی و در چهار مورد به معنای لغوی است. دو مورد از زبان فرعون بیان شده است: «وَقَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعْلَى» یا وقتی گروهی از مانور تجمل و ثروتاندوزی قارون متأثر و به اصطلاح مردم به دو دسته تقسیم شدند، دستهای که تحت تاثیر بودند قرآن از واژه فلاح استفاده کرده و فرموده است: «وَيْكَأَنَّهُ لَا يُفْلِحُ الْكَافِرُونَ»، در حالی که در بقیه موارد هیچکدام از واژگان فلاح به معنای لغوی نیست، بلکه معنای متعالی با هندسه خاص الهی مدنظر است. فلاح یعنی گشودگی به سمت قرب الهی. لذا انسان هم در دنیا و هم در قیامت میتواند مفلح باشد و در قرآن فلاح در عرصه قیامت هم مطرح است.
در بخش ابتدایی این نشست، حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمد نقیب، رئیس دانشگاه علوم و معارف قرآن، گفت: همایش پژوهشها قرآنی هر ساله همزمان با مسابقات بینالمللی قرآن برگزار میشد، ولی به دلیل شیوع کرونا دو سال نتوانستیم این همایش را برگزار کنیم.
وی اظهار کرد: در دورههای قبل از 12 یا 13 کشور از جمله عراق، سوریه و لبنان، تونس، اردن و افغانستان و برخی کشورهای اروپایی مقالاتی دریافت میشد. در این دوره مقرر شد که بحث را از حالت ترویجی خارج و بیشتر علمی کنیم و به سمت دغدغه مقام معظم رهبری مبنی بر اسلامیسازی علوم انسانی حرکت کنیم و بر روششناسی تمرکز کردیم و این نشست ذیل روششناسی برگزار شد و بناست که در هفتههای آینده هم چنین نشستهایی با حضور استادان برگزار شود.
انتهای پیام