گره‌گشایی عرفانی به سبک فلسفه اشراق
کد خبر: 4074339
تاریخ انتشار : ۰۸ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۰:۱۸

گره‌گشایی عرفانی به سبک فلسفه اشراق

استاد فلسفه دانشگاه بیرجند با بیان اینکه فلسفه اشراق با زندگی امروزی بشر تناسب بیشتری داشته و گره‌گشایی می‌کند تصریح کرد: امروزه توجه بشر به عرفان افزایش یافته چراکه گره‌گشایی در عرفان را برای مسائل بشر امروز می‌بینیم و از طرفی عرفان تناسب بیشتری با فلسفه اشراق داشته و از این بعد نیز پایه‌های فکری عرفان در اشراق بیشتر دیده می‌شود.

حجت‌الاسلام والمسلمین محمدهادی شهاب، استاد فلسفه دانشگاه بیرجندحجت‌الاسلام والمسلمین محمدهادی شهاب، استاد فلسفه دانشگاه بیرجند در گفت‌وگو با ایکنا از خراسان‌جنوبی اظهار کرد: سهروردی آغازگر فلسفه اشراق بوده است؛ فلسفه اشراق در کنار حکمت متعالی یک اصل فلسفی مهم در فلسفه‌های اسلامی محسوب می‌شود؛ بنابراین سهروردی به نوعی توانسته در کنار فلسفه مشاء و فلسفه‌هایی که شخصیت‌هایی مانند ابن سینا و ارسطو بنیان نهادند جریان فلسفی را ایجاد کند که دوشادوش فلسفه مشاء مطرح می‌شود.

وی با بیان اینکه فلسفه مَشاء مکتبی از فلسفه است که از آموزه‌های ارسطو الهام می‌گیرد، افزود: امروزه هر فردی که می‌خواهد مدرک تحصیلی در حوزه فلسفه دریافت کند، باید در کنار گذراندن واحدهای فلسفه مشاء حتما واحدهایی را نیز در فلسفه اشراق بگذراند و فلسفه اشراق با سهروردی شناخته می‌شود.

این استاد فلسفه دانشگاه بیرجند با بیان اینکه وجود این فلسفه کافی است که نشان دهد شیخ اشراق کار مهمی انجام داده است، افزود: یک علت مهم شهرت شیخ اشراق جایگاهی است که توانسته در فلسفه برای خود به‌واسطه فلسفه اشراق ایجاد کند و همین جایگاه بود که باعث شد ملاصدرا در سال‌های آتی تلاش کرده و تلفیق فلاسفه را به نام حکمت متعالیه مطرح کند.

شهاب ادامه داد: در دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه که فلسفه تدریس می‌شود، حجم کتاب‌هایی که در فلسفه مشاء و حکمت متعالی خوانده می‌شود بیشتر است، اما یک نکته وجود دارد و آن این است که فلسفه اشراق را به نوعی در حکمت متعالیه می‌بینیم و اشراق راهی را آغاز کرده که ادامه‌دار است.

وی با بیان اینکه با این وجود شاید با عنوان شخص شیخ اشراق، این فلسفه به‌صورت شخصی کمتر در کتب حوزوی و دانشگاهی دیده شود، افزود: درست است که تفکر فلاسفه دیگر نیز اشراقی بوده، اما اینکه به شکل یک فلسفه مدون شود کاری بود که شیخ اشراق انجام داده و نباید از چنین فردی که این نوع تفکر را جمع‌‌آوری کرده، غافل شد.

این استاد فلسفه دانشگاه بیرجند با بیان اینکه باید به این جریان فکری نیز در کتب توجه داشته باشیم، تصریح کرد: امروزه توجه بشر به عرفان افزایش یافته چراکه گره‌گشایی در عرفان را برای مسائل بشر امروز می‌بینیم و از طرفی عرفان تناسب بیشتری با فلسفه اشراق داشته و از این بعد نیز پایه‌های فکری عرفان در اشراق بیشتر دیده می‌شود.

شهاب با بیان اینکه فلسفه اشراق با زندگی امروزی بشر تناسب بیشتری داشته و گره‌گشایی می‌کند، اظهار کرد: فلسفه اشراق با قرآن و روایات نیز در ارتباط بوده و بسیار به دریافت‌های عرفانی بشری کمک می‌کند.

وی با بیان اینکه قرآن و روایات ریشه روحی دارد و شیخ اشراق کمک می‌کند تا روایات و آیات بیشتر در دریافت‌های بشری مورد استفاده قرار گیرد، ادامه داد: نباید از یاد برد که فلسفه علم بشری است، اما زمانی که جنبه اشراقی پیدا می‌کند راه را برای ورود وحی، الهام و شهودات درونی و قلبی فراهم خواهد کرد.

شهاب با اشاره به اینکه یکی از نیازهای امروز بشر دریافت‌های شهودی است که این گرایش را در پایان هر فلسفه‌ای می‌بینیم، اظهار کرد: پایان مسیر زندگی بسیاری از شخصیت‌های فلسفی با فلسفه اشراق گره خورده است؛ از طرفی پایان مسیر زندگی انسان‌ها یعنی دوران پختگی آنان به اشراق و عرفان ختم می‌شود. بنابراین توجه به این مسئله بسیار کمک می‌کند تا ما اهمیت بیشتری به این نوع نگاه داده و جایگاه آن را برای انسان بهتر ترسیم کنیم.

این استاد فلسفه دانشگاه بیرجند بیان کرد: با درک فلسفه اشراق، انسان دریافت‌های ویژه‌ای را از عالم هستی پیدا کرده و این دریافت‌ها او را راضی و قانع می‌کند که این نیازمند پایه عقلانی است؛ بنابراین هرچه به فلسفه اشراق بیشتر توجه کنیم نشانه‌های عقلانیت و وحی الهی را بیشتر خواهیم دید.

انتهای پیام
captcha