به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، علیرضا آزاد، استادیار الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی، شامگاه 5 بهمنماه، در جلسه تفسیر کاربردی قرآن در خصوص تفسیر واژه «فلاح» و کاربردهای آن در قرآن اظهار کرد: بسامد استفاده از ریشه فلح در واژگان مختلف قرآن در طول ۲۳ سال نزول قرآن نشان میدهد که هر ساله ریشه فلح چندین بار در ادیان مورد استفاده قرار گرفته است. این موضوع نشاندهنده آن است که استفاده از این واژه در سورههای مکی و سورههای مدنی تا حدی تساوی وجود دارد.
وی ادامه داد: در ۲۴ سوره از قرآن کریم، در مجموع ۴۰ بار کلماتی از ریشه فلح به کار رفته است. ابنفارس دو گروه معنا برای واژه فلح بیان میکند که در یکی از این معانی، فلح به معنای شکافتن بیان میشود و به نظر میرسد این معنا از کلمه فلح به انزوا رفته و کمتر مورد توجه قرار میگیرد، در حالی که دومین تعبیر به معنای کامیابی، پیروزی و بقا به مرور زمان پررنگتر شده است.
استادیار الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی بیان کرد: اغلب لغویون، معنای اصلی فلاح را در استعمالات عربی، بقا و استمرار میدانند، از اینرو به غذایی که در سحر ماه مبارک رمضان خورده میشود، فلاح گفته میشود. زیرا به نوعی بقا و استمرار روزه داشتن به غذایی است که در هنگام سحر خورده میشود. از جمله استعمالات فلاح به معنای بقا را میتوان به ضربالمثل عربی «لاافعل ذلک فلاحالدهر» به این معنی که تا زمانی که روزگار باقی است من این کار را انجام نمیدهم، اشاره کرد.
آزاد بیان کرد: نافعبن ازرق معنای حدود ۲۰۰ واژه قرآن را از ابنعباس میپرسد و برای هر یک از آنها ابنعباس شعری میخواند که آن کلمه متناسب با معنای قرآنی مورد استفاده قرار گرفته است. هنگامی که معنای «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ» را میپرسد ابنعباس میخواند: «فعقلی ان کنت لما تعقلی و لقد افلح من کان اقل» لقد افلح را به عنوان پیروزی معنا میکند. در واقع مفهومی از پیروزی که بقا را با خود به همراه دارد. به نظر من از نظر لغوی، نزدیکترین واژه به واژه فلاح، نه الزاما سعادت بلکه واژه موفقیت و توفیق است، ولی بارها به سعادت و رستگاری ترجمه شده است.
استادیار الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی با اشاره به نکات کاربردی واژه فلاح، اضافه کرد: در ماجرای نافعبن ازرق دو نکته نهفته است؛ یکی از این نکات آن است که نافعبن ازرق از تابعین محسوب میشود، از اینرو پیامبر را ندیده اما اصحاب پیامبر را دیده است. وی انسان بسیار باسوادی است. با این وجود نافعبن ازرق یکی از سران خوارج به شمار میرود، بنابراین اگر عقیده فردی را قبول نداشته و یا نمیپذیریم، به معنای بیسواد قلمداد کردن وی نخواهد بود.
آزاد افزود: نکته کاربستی دوم را میتوان اینگونه بیان کرد که برخی از افراد گمان میکنند اگر شخصی دین ندارد، هیچیک از حرفهای او را نباید شنید و پذیرفت. در حالی که اینگونه نیست، همانطور که ابنعباس حدود ۲۰۰ لغت از قرآن را با اشعار عرب جاهلی ترجمه میکند در واقع به نوعی از سواد بتپرستان عرب در راستای فهم معنای واژگان قرآن استفاده میکند، بر این اساس بنابراین لازم است اینگونه تعصبات بیجا را از میان برد.
وی تصریح کرد: قرآن معنای جدیدی برای واژه فلاح وضع نکرده است، بلکه فلاح را در مصادیق جدیدی به کار برده است. فلاح در قرآن الزاما در ارتباط با مسائل اخروی نیست. به شکلی که این واژه در برخی مواقع موضوعات اخروی و در برخی مواقع موضوعات دنیوی را در بر میگیرد. برای نمونه میتوان آیه ۶۴ سوره طاها را نام برد؛ زمانی که فرعون به ساحران میگوید که تمام فنون را به کارگیرید تا موسی را شکست دهید، این عبارت به کار برده شده است که «فَأَجْمِعُوا كَيْدَكُمْ ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا ۚ وَقَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعْلَىٰ»، به این معنی که تمام مکری که دارید را جمع کنید، تدابیر خود را مهیا سازید و صفآرایی کنید که امروز هرکسی غلبه پیدا کند، به پیروزی خواهد رسید. به تعبیری واژه فلاح در این آیه در ارتباط با مسائل اخروی نبوده و در خصوص ساحران به کار رفته است.
استادیار الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی بیان کرد: واژه فوز، واژهای است که صراحتاً و در درجه بالایی به رستگاری اخروی اشاره دارد و بار ارزشی در راستای رستگاری اخروی به همراه دارد. واژه فلاح در ۴۰ استعمال قرآنی صراحتاً در سیاق آخرت قرار گرفته و در تعدادی از این استعمالات نیز تلویحاً در معنای اخروی بیان شده است.
آزاد گفت: به این ترتیب این واژه در تمام استعمالات به معنای اخروی بیان نشده، بلکه در اغلب موارد بهصورت ضمنی یا صریح به موضوع اخروی اشاره دارد، اما در معنای دنیوی نیز بیان شده است. از منظر قرآن مهمترین عناصری که در کنار فلاح قرار میگیرند، ایمان، عمل صالح و رحمت و هدایت الهی است و بر اساس مطالعات آماری، نزدیکترین معنا به واژه مفلحون، مؤمنون، متقون و محسنون است.
وی ادامه داد: به نظر میرسد که شاید خداوند معنای رستگاری را با واژهای بیان میکند که به نوعی به رستگاری دنیا دلالت داشته و به رستگاری آخرت نیز اشاره دارد. گویی با بهکارگیری واژه فلاح، خداوند وحدتی میان رستگاری دنیوی و رستگاری اخروی برقرار میکند. در مواردی که واژه فوز به کار گرفته میشود، رستگاری اخروی مد نظر قرار دارد اما فلاح، سعادت اخروی و سعادت دنیوی را بیان میکند.
استادیار الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد بیان کرد: در واژه فلاح هر دو سعادت نهفته است. با توجه به حدیث امام صادق(ع) «لَيْسَ مِنَّا مَنْ تَرَكَ دُنْيَاهُ لآِخِرَتِهِ وَ لاَ آخِرَتَهُ لِدُنْيَاهُ»، به این معنی که فردی که دنیایش را برای آخرتش و آخرتش برای دنیا رها کند، از ما اهل بیت نیست. بنابراین آخرت و دنیا هر دو باید مورد توجه قرار گیرد. گویی واژه فلاح بهعنوان نتیجه احسان در آیه پنجم بیان میکند که خیر احسان در دنیا و آخرت دستاورد خواهد داشت. بر اساس سخن بزرگان ثواب نیکی به پدر و مادر و احترام و نیکی به معلم و استاد منحصر به آخرت نیست و خیر آن در دنیا نیز به بار مینشیند.
انتهای پیام