به گزارش ایکنا، علیرضا شعبانیفرد، کارشناس امور قرآنی، طی یادداشتی به برخی بیتوجهیها از سوی سه وزیر دولت سیزدهم که در حوزه قرآن مسئولیت مستقیم دارند، اشاره کرده است. مشروح این یادداشت به شرح زیر است؛
«در دو هفته اول دی ماه 1400 سه اتفاق افتاد که برگی دیگر بر مسئولیتناپذیری وزرای مسئول در امور قرآنی را رقم زد. این سه فعل ـ یا ترک فعل ـ از سوی سه وزیر آموزش و پرورش، علوم تحقیقات و فناوری و فرهنگ و ارشاد اسلامی بهانهای برای نگارش این یادداشت شده است.
در اولین هفته دیماه، محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در حاشیه اختتامیه چهل و چهارمین دوره مسابقات سراسری قرآن کریم در جمع خبرنگاران(منتشر شده در یکی از خبرگزاریهای رسمی کشور به تاریخ چهارم دیماه 1400) وعده داد در همان هفته تکلیف معاونت امور قرآن و عترت(انتصاب معاون قرآن و عترت) را مشخص میکند. بیش از دو هفته گذشت و هیچ خبری در این زمینه منتشر نشد.
در هفته دوم دیماه، دقیقاً در همان روزی که دعوتنامه جلسه شورای توسعه فرهنگ قرآنی برای وزیر آموزش و پرورش ارسال شد، مصاحبه یوسف نوری در ایکنا منتشر شد. وزیر محترم در آن گفتوگو در پاسخ به سوالی در مورد حضور در جلسات شورای توسعه فرهنگ قرآنی بیان کرده بود: «تاکنون برای حضور در جلسات دعوتی از من نشده است و اگر دعوت شوم حتماً حضور خواهم داشت. این مطلب را نه به جهت اینکه در این موقعیت و به صورت تشریفاتی بخواهم اعلام کنم، بلکه از روی اعتقادم هست».
سه روز بعد، دبیرخانه شورای توسعه فرهنگ قرآنی نامهای از سوی مدیرکل هماهنگی دفتر وزارتی آموزش و پرورش دریافت کرد که طی آن آقای نوید به عنوان نماینده وزیر برای شرکت در جلسه 14 دیماه شورای توسعه معرفی شد. این نوع صحبت قبلاً از آقای فانی، وزیر اسبق آموزش و پرورش نیز نقل شده و گفته بود «عهد کردم، اگر وزیر شوم یک کار کارستانی برای قرآن بکنم و بروم». کاری نکردند و رفتند.
اما وزیر محترم علوم، تحقیقات و فناوری که در هفتم آذرماه از تبدیل مرکز پژوهش و آموزش عالی قرآنی به مرکز تحول علوم انسانی خبر داده بود در پایان هفته دوم دی به این مهم جامه عمل پوشاند و عملاً بخش قرآنی با تنزل از مجموعه مستقل تحت نظر وزیر به یک معاونت ذیل مرکز تحول علوم انسانی تغییر پیدا کرد. وزیر محترم در مدت چند ماه بعد از انتخاب هیچ گامی برای رسیدگی به امور بخش قرآنی که مطالبات متعددی در خصوص آن به جهت توقف سه ساله فعالیت آن مطرح بود، برنداشت و پیگیریهای دبیرخانه شورای توسعه و سایر شخصیتها برای ورود ایشان به این مسئله بینتیجه بود.
همین سه مورد در دیماه خود دلیل روشنی بر اشتباه بودن سیاست واگذاری مسئولیت حوزههای تخصصی فعالیت قرآنی به سه وزارتخانه و لزوم بازنگری آن است. به قول حضرت مولای رومی «آفتاب آمد دلیل آفتاب / گر دلیلت باید از وی رو متاب».
در ذیل به مواردی که در نهایت به عدم موفقیت کمیسیونها در ایفای مأموریت سیاستگذاری، هماهنگی و نظارت بیندستگاهی در حوزه تخصصی و نیز اجرا نشدن اسناد راهبردی منشور منجر شد و اسلاف این وزرا در آن قصور داشتند، اشاره میشود.
1. مشغله فراوان وزرا، اولویت نداشتن قرآن برای ایشان و در نهایت پاسخگو نبودن آنها
2. عدم تحقق نظارت عملکردی از سوی مجلس شورای اسلامی نسبت به وزرا
3. فقدان باور و انگیزه و دانش کافی از سوی دبیران کمیسیونها در بیشتر ادوار
4. ضعف مشارکت جدی دبیران در مجمع مشورتی شورا و جلسات هماهنگی دبیران و شورای راهبری اسناد
5. دبیر کمیسیون پژوهش سه سال است که کمیسیون و دبیرخانه آن را تعطیل کرده، مطابق میل خود سند راهبردی را رها، نیروی انسانی را اخراج و پروژههای قبلی را فسخ یا تعلیق کرده و همچنین کمیسیون و کارگروهها را تشکیل نداده و ... .
6. دبیر کمیسیون تبلیغ و ترویج برخلاف مصوبه شورا به انحلال شوراهای قرآنی استانها پرداخت و با جسارت اعلام کرد دیگر نمیتواند مصوبه صدور مجوز مشترک مؤسسات را اجرا کند و به طور یکطرفه از آن خارج شد.
7. دبیر کمیسیون آموزش عمومی که در بیشتر ادوار از نگاه پرورشی و فوق برنامه به امور کمیسیون نگاه میکرد و در پیشبرد قرآن در نظام رسمی موفق نبود. بعد از اینکه دبیر فعلی نیز با امید به اینکه هم شخصیت قرآنی دارند و هم تجربه دبیری شورای عالی آموزش و پرورش در دو سال گذشته انتخاب شدند باز هم خروجی شایان ذکری بیرون نیامد.
8. دوگانگی مدیریتی دبیرخانه شورا و دبیرخانه کمیسیونها، معلق ماندن بسیاری از مطالبات، بروز تداخل و تزاحم و ايجاد عرصههای رقابتی، در عین حال باقی ماندن خلأهای كاری
9. عدم اولویت امور قرآنی در وزارتخانههای میزبان کمیسیونها در میان مأموریتها و مشغلههای زیاد و متنوع
10. ناکامی وزارتخانه میزبان در تفکیک وظایف فرادستگاهی کمیسیونی با تصدی داخل دستگاهی
11. نادرست بودن سپردن مسئولیت کمیسیون به وزارتخانههای نسبتاً ناکام در اداره امور گسترده خود
12. ضعف جدی تجربه و توانمندی اداره امور قرآنی در وزارتخانههای میزبان
13. تعدد و تکثر بیرویه کمیسیونها و کارگروهها و کمیتهها و تداخل اعضا
14. اشکال در تفکیک مدیریت امور قرآنی با توجه به تفکیک فعالیتهای آموزشی، پژوهشی و ترویجی
15. تجمیع منفعتها و اختیارات در وزارتخانههای میزبان و در نتیجه تضعیف نهاد و دستگاه همکار تخصصی هر کمیسیون که در طرح اولیه تشکیل کمیسیونها پیشبینی شده بود.
16. عدم تحقق چیدمان مشارکتی شورایی در کمیسیونها و منفعل بودن دستگاهها در جلسات کمیسیون
17. داخل دستگاهی بودن عمده حیطه عملکردی کمیسیونها و ناکامی در فعالیت فرادستگاهی
18. عدم پذیرش مرجعیت نظارتی کمیسیونها از سوی دستگاههای عضو
19. ضعف پایبندی مسئولان کمیسیونها به مصوبات کمیسیون و تمایل به اعمال نظر و سلیقه شخصی
20. تنزل هویت کمیسیون به دبیرخانه کمیسیون و تبدیل شدن کمیسیون به یک دستگاه در کنار سایر دستگاهها
21. تمام وقت نبودن بیشتر دبیران کمیسیونها علیرغم پیشبینی اولیه
22. پایین بودن سطح توانمندی نیروی انسانی دبیرخانه کمیسیونها
23. فقدان نظم و استمرار در برگزاری جلسات کمیسیونها و کارگروهها و ضعف محتوای جلسات
24. عدم مطلوبیت فعالیت کمیسیونها در فرایندهای جذب و توزیع و نظارت بر اعتبارات
نظام بیش از 10 سال است که به وزرا اعتماد کرده و اختیار مدیریت سه حوزه اصلی فعالیت قرآنی را به آنها سپرده است؛ بلکه به بهانه این تفویض اقتدار و اختیار حداقل زمینه اصلاح وظایف ایشان در داخل هر وزارتخانه فراهم آید. اما نتیجهای که حاصل شده این است که قرآن حتی در داخل وزارتخانه هم مهجور است و آنها هم نتوانستند گامی برای اصلاح وضع موجود در حیطه دستگاهی بردارند چه برسد به حیطه فرادستگاهی.
عملاً سه نهاد مدعی جدید در کنار مدعیان سنتی امور قرآنی یعنی سازمان اوقاف، سازمان تبلیغات اسلامی و معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پدید آمد که خود را رقیب دبیرخانه نیز بر میشمارند. همه اینها موجب افزایش چندگانگی، اختلاف و عدم شفافیت و پاسخگویی شد.
تا وقتی مأموریتهای قرآنی بین چندین نهاد و وزارتخانه توزیع شده همه شعار قرآن سر میدهند ولی هیچکس پاسخگو نیست. تا وقتی یک سازمان یا وزارت مستقل برای امور قرآنی ایجاد نشده باشد، قرآنیان باید سرگردان بین دستگاههای متعدد باشند. در صورتی که مثلاً اگر یک وزیر برای امور قرآنی داشتیم دیگر اینگونه نبود که پنج ماه از استقرار دولت بگذرد و مسئول آن وزارتخانه مشخص نشود یا پستهای امور قرآنی در دستگاهها برای سایر امور مصادره شود.
خوشبختانه همه به این وفاق رسیدهاند که اکنون مسئولیت فرادستگاهی از وزرا گرفته شده و به همان وظایف دستگاهی خودشان بپردازند که اگر این اتفاق رخ دهد خود کاری است کارستان. در بیانیه کمیته تحول در امور قرآنی نیز که به اقتراح عمومی گذاشته و تکمیل شده نیز بر این مهم تأکید شده که بایستی سیاستگذاری و نظارت به صورت متمرکز از یک نهاد صورت گیرد و توزیع آن کار درستی دانسته نشده است.
تقاضایمان این است که اعضای شورا و مجمع مشورتی زودتر با این تغییرات موافقت کنند تا هر چه سریعتر امور معطله از سر گرفته شده و جانی دوباره بر منشور توسعه فرهنگ قرآنی دمیده شود. انشاءالله
قطعاً این پایان راه نخواهد بود، بلکه آغازی است پس از یک پایان.»
انتهای پیام