به گزارش ایکنا، مجید سلیمانی پژوهشگر مطالعات اسلامی یادداشتی درباره کتاب «تفسیر معاصرانه قرآن» اثر سیدحسین نصر و ترجمه انشاالله رحمتی در صفحه شخصی خود نوشته است که متن آن را میخوانید؛
عنوان «تفسیر معاصرانه قرآن کریم» شاید غریبترین انتخاب در ترجمه «قرآنشناخت» سید حسین نصر بوده است. کم و بیش خلاف آن است، چون بیابان را مفازه گفتنی... تفسیری که تماماً و به عمد مبتنی بر تفاسیر کهن است، به چه معنی معاصرانه است؟
مترجم فاضل، انشالله رحمتی، که انصافا ترجمه پاکیزهای دارد، از قضا در توضیح همین عنوان آورده است که «تفکر مدرن آمیزهای از حقیقتها و خطاهاست. بسیاری از آنچه در دنیای مدرن در جامه حقیقت جلوه میفروشد، عنقریب طشت رسواییشان از بام میافتد. بنابراین شرط خرد نیست آن حقایقی را که از جانب خداوند به بشر وحی شده است به عیار این خطاها سنجید و به پای این خطاها قربانی کرد». از این معاصرانهتر میتوان اندیشید؟ یک سو حقایق ازلی است، که احتمالا فقط اندکی تفسیر و صیقلگری او را بس است، و از سوی دیگر آنچه خطایش بعدها آشکار میشود.
خود کتاب قرآنشناخت به واقع ادّعای معاصرانگی ندارد. سید حسین نصر در مقدمه میگوید که «این اثر میباید مبتنی میبود بر سنت اسلامی کلاسیک...» و بنابراین «تفسیرهای مدرنیستی یا بنیادگرایانهای را که در طی سده گذشته در جهان اسلام انتشار یافته است را در آن جایی نبود».
مقدّمه جالبی دارد در خصوص علم جفر و ارزشها و رمزهای عددی حروف عربی و این نکته که ارزش عددی الله برابر است با آدم و حوا و این نکته ژرف را به کمک علم جفر میتوان دریافت! این نکته که الف عمودی است و ب افقی و نقطه زیر ب تلاقیگاه این دو محور و بنابراین ذات همه حروف عربی و در نتیجه ذات قرآن.
جز موارد بسیار معدودی به تحقیقات قرآنپژوهی معاصر ارجاعی ندارد و از مطالعات تطببیقی بین ادیان در آن نشانی نیست. گاه البته تاریخ به خدمت الهیات میآید به مثال آنجا که نویسندگان میگویند «زبان عربی آخرین زبان سامی بود که وارد صحنه تاریخ شد و خداوند این زبان را برای واپسین وحی برگزید.»
آوردیم که عموم تفاسیر مورد ارجاع سنتی هستند و نویسندگان هم در متن به آن نگرش و اصول آن وفادار ماندهاند. از جمله حقوق نابرابر اجتماعی مسلمانان و غیرمسلمان، در باب اضربوهن و احکام جنسیتی هم غم خوانش معاصرانه نداشتهاند.
اشتباه نشود، قرآنشناخت کتاب خوبی است، مرتّب و منظّم و در کل هماهنگ با هدفی که تعریف کرده است. خصوصا تفاسیر سنّتی را به خوبی منعکس کرده است که بسیار زحمت بزرگی بوده و زحمت زیادی را هم از دوش خوانندگان برمیدارد. چنان که آمد ترجمه و چاپ بسیار خوبی هم دارد منتهی همه پرسش این بود و پاسخ همین که «تفسیر معاصرانه» نیست، گرچه این هم هست که عصر هر کس جداست.