به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، محمدرضا پورجعفر، استاد دانشگاه تربیت مدرس دانشگاه هنر، امروز نهم آذرماه، در ششمین پیشنشست همایش ملی الهیات شهر با موضوع «محله، پدیده پایدار اجتماعی با مرکزیت مسجد» با محوریت معنویت و محلههای شهری، که به صورت مجازی برگزار شد، اظهار کرد: در ابتدا باید بگویم که چرا ما سنت برنامهریزی و طراحی شهری ایرانی اسلامی نداریم؟ و این امر به این علت است که بسیاری از افراد معتقد به شهرسازی اسلامی نیستند و نبودند و بر همین اساس ما در این زمینه دارای اعتقادات سنتی هستیم. شهرنشینی در اینجا موضوعی نبود که غریبه باشد، چرا که بسیاری از مردم قبیله را ترک و شهرنشینی را انتخاب کردند.
وی عنوان کرد: سوالاتی از قبیل اینکه محله در زمان گذشته به چه چیز گفته میشد؟ چگونه بود و چه حال و هوایی داشت؟ بر چه اساسی شکل گرفت و از چه طبقات اجتماعی در کنار یکدیگر زندگی میکردند؟ اوضاع همدلی و همزبانی در چه سطحی بود؟ دسترسی به خدمات در چه مقیاسی صورت میگرفت و امروزه چگونه است؟ آینده محله چگونه باید باشد؟ سوالاتی هستند که حدود 40 سال است به آنها فکر میکنم و بر همین اساس حدود 30 مقاله نوشتهام.
این مدرس دانشگاه اضافه کرد: اهمیت این موضوعات به اندازهای بود که در سال 1983میلادی اولین موضوع پژوهشی خود را انتخاب و بر روی آن کار کردم که در نهایت نتیجه این پژوهشهایی که طی این سالها انجام دادم به «محله، پدیده پایدار اجتماعی در سنت طراحی شهری ایرانی اسلامی» منجر شد.
پورجعفر اظهار کرد: در واقع باید بگویم که محله در گذشته حال و هوای خاصی داشت و این حال و هوا را میتوان از زبان پیشینان و افرادی که در قید حیات هستند، جویا شویم که اگر در اینباره از آنها سوال کنیم، قطعاً آنها به روابط دوستانه و صمیمی همسایگی که در گذشته وجود داشت، اشاره خواهند کرد، چرا که در گذشته همسایگان در اوقات غم و شادی یکدیگر شریک بودند و برای رفع گرفتاریهای یکدیگر نیز اهمیت قائل میشدند.
وی خاطرنشان کرد: در مراسم اعیاد و شبهای ماه محرم برنامههایی را تدارک میدیدند و سنتها و آیینها را در کنار یکدیگر اجرا میکردند و به نوعی همیشه به بهانههای مختلفی در کنار یکدیگر جمع میشدند و در خصوص مسائل مختلف محله و... به گفتوگو مینشستند. در حقیقت این محلهها با چنین فضاهایی پاسخگوی نیازها بودند و این نشستها باعث میشد که یک شناختی میان افراد و به ویژه کودکان نیز برقرار شود و یک نوع تمرین زندگی برایشان بود و اینگونه زندگی را میآموختند.
این مدرس دانشگاه بیان کرد: در واقع این محلهها در گذشته با این ویژگیها که افراد نسبت به یکدیگر تعصب داشتند و همدل یکدیگر بودند، یک واحد اجتماعی بود که امروزه متأسفانه چنین محلههایی با چنین ویژگیها و با چنین روابط اجتماعی کمتر مشاهده میشود و یا شاید بتوان گفت که اصلاً به چشم نمیخورد و این ویژگیها و همدلیها به نوعی به فراموشی سپرده شده است، اما این در حالی است که امروزه فضاها و بافتهای محله ایرانی اسلامی باید همانند گذشته بستری مشوق برای انجام فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی، مذهبی، همزبانی و همدلی ساکنین یک محله باشد.
پورجعفر اظهار کرد: بنابراین با توجه به اینکه محله ایرانی-اسلامی به صورت واحدی اجتماعی است، از اینرو توانسته است با استفاده از سرمایههای اجتماعی محلی، مسجد را که مکانی برای فعالیتهای مذهبی، فرهنگی و اجتماعی است را ایجاد و به نمایش بگذارد.
وی خاطرنشان کرد: از اینرو ما باید ضمن ارتقاء محلههای موجود به عنوان پایگاههایی اجتماعی براساس اندوختههای فرهنگی اجتماعی، در بازآفرینی این واحد ارزشمند شهری با مرکزیت مسجد و همچنین در برنامهریزی و طراحی محلههای جدید چه در حوزه گسترش شهرها و چه در شهرهای جدید در حال و آینده کوشا باشیم.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: بنابراین امروزه باید فضای عمومی اصلی محله جوابگوی نیازهای روزمره اعم از فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی و... باشد و حتی بتواند در مواقع بحرانی نیز جوابگوی ساکنینش باشد. محله آینده باید تکنولوژی را به عنوان ابزاری برای ارتقاء روابط اجتماعی قبول کند و به گونهای این محلههای طراحی شوند که هیچگونه حقالناسی ضایع نشود.
پورجعفر افزود: در حقیقت اینها حوزههای معنوی و شرطی است که متأسفانه امروزه به این نکات توجه نمیشود، چرا که شهرداریها دست به فروش طبقات میزنند در حالیکه طرحهای زیربنایی را به روز نمیکنند و از این طریق حقالناس را ضایع میکنند.
انتهای پیام