در کنار کویر سه قلعه روستایی است کوچک که از انسانی بزرگ میزبانی میکرد. روایت مادرانه از بیبی کبری، قامتش خمیده اما استواری در وجودش موج میزد.
بیبی کبری مادری را به زیبایی معنا کرد؛ عشق مادرانه او در دو بخش روایت میشود؛ بخشی برای پسرانش که عمری حسرت و دلتنگی برایش رقم زد و بخشی برای مادری کردن برای تنها دخترش.
نجوای مادرانهاش با مهدی و علیاکبر گویای دلتنگیهای ۳۹ سالهاش هستند. علیاکبر شهید شد، مهدی هم که ۱۷ سالش بود هوای جبهه کرد. بیبی کبری از خانه خارج نمیشود مگر برای زیارت قبر پسران شهیدش.
مادر شهیدان «مهدی و علیاکبر وطنخواه» از شهدای روستای کامرود شهرستان سرایان استان خراسانجنوبی در سن ۷۸ سالگی دعوت حق را لبیک گفت و به فرزندان شهیدش پیوست.
شهید علیاکبر وطنخواه سال ۱۳۴۲ متولد شد و سال ۱۳۶۰ در منطقه عملیاتی گیلانغرب به درجه رفیع شهادت نائل آمد و شهید مهدی وطنخواه سال ۱۳۶۳ در سن ۱۹ سالگی در جبهه میاندواب به شهادت رسید.
دخترش شهربانو ۳۷ ساله است که دچار معلولیت جسمی ـ حرکتی است. رابطه شهربانو و بیبی کبری، تنها رابطه مادر و فرزندی نیست بلکه رابطه عاشق و معشوق است.
شهربانو نیز در تنهایی بدون برادرانش تنها امیدی به نام مادر داشت؛ مادری که برایش همه چیز و همه کس بود و با اینکه خود دلتنگ بود اما دلتنگیهای دخترش را به جان میخرید.
مگر میشود با کلمات و تصاویر حس عاشقانه یک مادر را روایت کرد، آن هم چنین مادری. روایت بیبی کبری روایت بسیاری از مادرانی است که زینبگونه به ما درس صبر و پایداری میدهند.
اما اکنون بی بی کبریای روستای کامرود در میان پسرانش آرمیده است. پیکر این مادر، ۱۱ آبانماه تشییع و در جوار فرزندان شهیدش در روستای کامرود به خاک سپرده شد. این روستا هرگز لالاییهای این مادر و دلسوزیهایش را از یاد نخواهد برد.
انتهای پیام