عبدالحسین طالعی، عضو هیئت علمی دانشگاه قم به مناسبت شهادت امام حسن عسکری(ع) یادداشتی در اختیار ایکنا قرار داده است و در آن به توضیح درباره اهتمام امام حسن عسکری(ع) در جهت ترسیم سیمای راستین اهل بیت(ع) در قالب دعای صلوات پرداخته است.
متن یادداشت از نظر میگذرد؛
یکم
بازنگری سیره معصومان و بازنگاری آن ضرورتی گریزناپذیر است؛ بدان روی که ما به شناخت آن نیاز جدّی داریم و دریغا که از این مهم تن زدهایم و به تکرار مکررات کلیشهای دل خوش میداریم. این در حالی است که گنجهایی از کلمات نورانی و حکمتهای آسمانی این امام همام در دسترس ماست؛ البته گنجهایی که آنها را نکاویدهایم، بلکه شاید نیازی به کاویدن آنها احساس نمیکنیم.
این رویکردِ سراسر خطا، در مورد امام عسکری(ع) شدّت میگیرد و مظلومیت حضرتش در آینه بی توجّهی دوستان، چنانکه در نادیده گرفتن عمدی مخالفان، بسیار پیدا است. جایگزینی نگاه مناسبتمحور به جای معرفتمحور، مشکل را دو چندان میکند. با همین نگاه، سهم بحث و گفتوگو در باره امام عسکری(ع) در سبد فرهنگی ما، فقط دو روز در سال است؛ تولد و شهادت حضرتش؛ آن هم اگر با شعرها و مراسم مربوطه پر نشود و مجالی برای مباحث معرفتی باقی بماند.
دوم
در مسیر معرفت امام عسکری(ع)، چونان دیگر معصومان، دعا یکی از سرچشمههای فراموششده و منابع مغفول است. دعاهای صادره از ناحیه خاندان نور، درسنامههای توحید صحیح است که خداشناسی را به ما میآموزد؛ بدان روی که امامان معصوم، «ارکان توحید خدا» هستند.
نسبت دعاها با دیگر احادیث را از زاویه دیگری باید دید. مرحوم استاد علی اکبر غفاری در ضمن بحث «النقل بالمعنی» (نقل حدیث به معنا) مینویسد: «محل نزاع، نقل احادیث احکام به معنی است. امّا در مورد نقل احادیث وارده در ادعیه و اذکار و اوراد، ظاهراً کلامی نیست در این که نقل آن به معنی و تغییری به زیاده و نقصان جایز نیست، زیرا ترتیب الفاظ آن خصوصیتی دارد و قرائت آن به همان گونه که وارد شده تعبدی و توقیفی است. شیوه پیامبر و ائمه(ع) در این مورد غالبا این بوده که متن دعا را بر اصحاب خود املا میکردند و آنها مینوشتند لذا اختلاف در آنها ـ بر خلاف احادیث دیگر ـ نادر است». (تلخیص مقباس الهدایة، ص 193). بر اساس این کلام مرحوم غفاری، دعاها و زیارات باید تحت عنوانی مجزا از دیگر احادیث بررسی شود.
سوم
یکی از دعاهای ارزشمند امام عسکری(ع) مجموعهای است که به عنوان صلوات بر هر یک از چهارده نور پاک بیان داشتهاند و در هر یک از این نیایشها، بخشهایی از گنجینه حقایق وحیانی را باز گفتهاند. این مجموعه نیایش به طریق معتبر روایت شده، چنانکه شیخ طوسی آنها را در کتاب مصباح المتهجد جلد اول صفحات 399 – 406 نقل کرده و محدث قمی به نقل از ایشان در مفاتیح الجنان، باب زیارات جامعه (تحت عنوان صلوات بر چهارده معصوم) آوردهاند. ویژگیهای معصومان که در این منبع آمده، آن را به مثابه یک کتاب پربار نشان میدهد که تحلیل آن به عنوان یک منبع معتبر وحیانی ما را از سقوط در ورطه غلوّ و تقصیر باز میدارد و مانع از آن میشود که گرفتار افراط و تفریط شویم.
چهارم
یکی از پرسشهایی که گاهی اوقات در مورد این گونه نصوص پیش میآید، این است که آیا صحیح است امام عسکری(ع) خود و گذشتگانش و فرزندش را بدین سان بستاید؟ پاسخ کوتاه این پرسش، به گونهای که در این مجال محدود بگنجد، با اشاره به آیاتی از قرآن به دست میآید که ماجرای بعثت چند تن از پیامبران و سخنان آنها با قوم خود را گزارش میکند. بر اساس گزارش این آیات، پیامبر خدا مردم را به سه مطلب فرا میخوانده است: عبادت خدا، تقوای الهی، اطاعت از خود. (سوره شعراء، آیات 108، 110، 126، 131، 144، 150، 163، 179). بی گمان این سخنان پیامبران الهی با امر خداوند، تضادّ ندارد که فرمود: «فلا تزکّوا انفسکم» (نجم 32).
نکته در این است که پیامبران با معرفی خود به مردم، راه هدایت را به آنها مینمایاندند و آنها را به تنها راه عبادت و تقوا فرا میخواندند. به تعبیر امروزین، در این دعوت، پیامبران، مردم را به شخصیت حقوقی خود میشناساندند که در ارتباطشان با مردم معنا مییابد، نه شخصیت حقیقی خود که در رابطه با خدا معنا میگیرد. آیه سوره نجم، در جایگاه دوم است که هیچ بندهای را نرسد که در برابر خدایش خودنمایی کند؛ ولی آیات سوره شعرا راهنمایی مردم به سبک زندگی الهی و آسمانی است که از معبر شناخت حجتهای الهی میگذرد.
این مطالب در مورد امامان که جانشینان راستین پیامبراناند، نیز صادق است، زیرا همه حجت خدا هستند. بدین روی در ضمن همین حدیث شریف، امام عسکری(ع) پس از اینکه از رسول خدا و صدیقه کبری و امامان پیشین یاد میکند، به راوی (ابومحمد یمنی) میفرماید: «اگر این مطلب از شاخصهای دین نمیبود که خداوند ما را به آن امر فرموده که به اهلش برسانیم، دوست داشتم ساکت بمانم». (مصباح المتهجّد، ج 1 ص 406).
تعلیم صلوات بر امام مهدی(عج) از زبان پدر بزرگوارش، در زمانی که در سنین کودکی بود یا در زمانی که هنوز به دنیا نیامده، نیز در همین راستا یعنی ضرورت تبیین شاخصهای هدایت قابل تبیین است. زیرا نوعی معرفی امام بعدی به مردم است، در فضای پر اختناق عباسی که فرصت بیان حقایق توسط امام عسکری(ع) را به شدت محدود کرده بودند و حضرتش را در سن جوانی مسموم کرده و به شهادت رسانده بودند.
پنجم
اینک متنی فراروی ماست که در بخشهای مختلف آن کلیدواژههایی از هدایت مردم میتوان یافت. به عنوان نمونه و برای رعایت اختصار این گفتار، تنها به چند سرفصل آن، در حدّ اشاره و فهرست بسنده میشود و تفصیل کلام به گفتارهای دیگر موکول میشود؛
در صلوات بر رسول خدا، آثار و برکات بعثت حضرتش بیان شده است.
در صلوات بر امیر مؤمنان، ویژگیهای حضرتش بیان شده، ویژگیهایی که هر یک از آنها چراغ راه برای امت در سالهای فتنه کور صدر اسلام است.
در صلوات بر حضرت زهرا(س)، جایگاه معنوی و مقامات آن بانوی آسمانی بیان شده، تا ظاهربینان ایشان را مانند دیگر بانوان نپندارند؛ ضمن آنکه به جایگاه خاصّ حضرت خدیجه نیز اشاره شده است.
در صلوات بر امام حسن و امام حسین(ع)، جلوههایی از جهاد آن دو نواده پیامبر رحمت برای حفظ دین گزارش میشود؛ مانند: صبر، تحمل آزارها در راه خدا، وفا به پیمانی که با خدا بستهاند، و ... ضمن اینکه نکوهش رفتار زشت و محکومیت ناسپاسی آنها را نیز میبینیم.
در صلوات بر هر یک از امامان دیگر، تأکید بر این حقیقت را میبینیم که آن گرامیان در زمان خود، نوری در ظلمت، راهنمای راه راست در برابر کژراههها، بازگویی آموزههای وحیانی، هشدار دادن مردم از عصیان خدا، یاری دین و نجات امت سرگردان و ... بودند.
و سرانجام، در صلوات بر آخرین حجت حق، منجی موعود، امام امم، حضرت مهدی(عج)، نمایی روشن و چشماندازی درخشان از آینده بشر میبینیم؛ همان که وظیفه نصرت و یاری و پیروی او را داریم و نباید در هیچ زمان، او را از یاری عملی و دعا و انتظار قلبی فراموش کنیم. تفصیل سخن در باب هر یک از این سرفصلها فرصتی گسترده میطلبد که امید است در آینده دستیاب شود. و توفیق از خداست.
انتهای پیام