به گزارش ایکنا؛ آیتالله احمد عابدی، 15 فروردینماه در ادامه جلسات تفسیر به تفسیر آیه 183 سوره بقره «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ﴿۱۸۳﴾» که به بحث روزه اختصاص دارد، پرداخت و گفت: قرآن کریم در آیه 77 بقره فرمود: «لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ». این آیه بِرَّ را ایمان به خدا و قیامت و ملائکه و ... معرفی کرده است؛ چند نوع برّ و نیکی براساس شریعت داریم، برّ در قصاص، برّ در وصیت، برّ در صوم و برّ در جهاد و قتال. برّ در قصاص مرتبط با مسئله جان و برّ در وصیت مرتبط با مسئله مالی است؛ از مال، راحتتر هم روزه گرفتن است.
وی با بیان اینکه هر آیهای که «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا...» دارد، مَثَل اعلای آن امام علی(ع) است، افزود: آیه با فعل «کُتِب» که مجهول است، شروع شده است؛ در قرآن در موارد زیادی «کَتَب» به کار رفته است، یعنی هر جایی که خواسته کار خوبی را به خدا نسبت دهد از کَتَب استفاده کرده است ولی اگر کاری خیلی خوب نیست و سختی دارد، با اینکه فاعل آن خداست، ولی ادب این است که به خدا نسبت ندهیم. خدا روزه را واجب کرده ولی خوب نیست که سختی روزه را به خدا نسبت دهیم، لذا فرموده است کُتِب.
عابدی با بیان اینکه انسان در برخی مواضع باید عاقلانه و در برخی موارد مؤدبانه حرف بزند، تصریح کرد: مثلاً وقتی میخواهیم با خدا حرف بزنیم، باید بگوییم «خدایا فرمودی» نه اینکه «خدایا گفتی»؛ ولی در جایی هم نباید بگوییم خدایا «شما فرمودید» زیرا جایی که توحید است، باید عاقلانه حرف بزنیم و بگوییم «خدایا تو گفتی» زیرا توحید قابل تسامح نیست. وقتی میگوییم پیامبر به معراج رفت «ثم دنا فتدلی» یعنی نزدیک شد و بعد عقب نشست، جلورفتن عشق است، ولی ادب حکم میکند برود عقب، دنا عشق و محبت و فتدلی ادب است.
استاد خارج سطح حوزه علمیه بیان کرد: الصوم به معنای امساک است و اینکه گفته شده صمت و سکوت که از نشانههای مؤمن است از همین واژه است؛ ابن درید صاحب جمهرةاللغه که شیعه بوده، گفته است که به هر چیزی که حرکتش ساکن شود، صوم گفته میشود که همان سکوت است و «نابغه» هم گفته اسبهایی داریم که ساکن و آرام هستند؛ گروهی ساکن نیستند و گروهی هم لجام را میجوند، وی برای گروه اول از واژه صائم استفاده کرده است.
عابدی با اشاره به قاعده «اشتباه»، با بیان اینکه واژه ملائکه از «الک» و نه «ملک» گرفته شده است، اظهار کرد: در شیء هم نوع علما تصور کردهاند که الف در اشیاء زائده است، در حالی که اشیاء بر وزن اعداء است، قرآن اعدا را منصرف و اشیاء را غیرمنصرف به کار برده است؛ خیلیها تصور میکنند اشیاء مانند صحراء است، در حالی که این طور نیست. روزه یعنی خودداری از اشیاء و چیزهای خاص در زمان مخصوص با صفات خاص و نیت خاص و شرایط خاص.
استاد حوزه علمیه اضافه کرد: اسم صیام شرعی است، ولی معنای لغوی دارد، یعنی حقیقت شرعیه است که معنای لغوی در آن لحاظ شده است؛ صیام هم به معنای صوم و هر دو مصدر هستند. صیام بر مسلمین نوشته شده مثل نوشتنی که برای پیشینیان بوده است. براین اساس معنای آیه آن است که خداوند فرموده است: ای تصدیقکنندگان! زیرا ایمان به معنای تصدیق است، امام صادق(ع) فرمودند: «لذت اینکه خدا خطاب به مؤمنان کرده است سختی روزه و عبادت را برداشت»؛ زیرا اینکه انسان مخاطب کلام خدا شود، لذت زیادی دارد.
وی با بیان اینکه طبرسی احادیثی داشته است که در دست کلینی و صدوق نبوده است که این حدیث یک نمونه آن است، افزود: در تفاسیر قرآن هیچ تفسیری به اندازه ثعلبی فضائل اهل بیت(ع) را بیان نکرده است. در عربستان این کتاب را به 30 نفر دادهاند که پایان نامه دکتری بنویسند و از آنها خواستهاند که به هر نحوی احادیث این کتاب را تخریب کنند؛ بنابراین هر حدیثی که در فضائل اهل بیت(ع) در این کتاب موجود است، مورد چالش قرار دادهاند تا فضائل اهل بیت را منکر شوند.
عابدی تصریح کرد: یکی از معانی ناصبیبودن همین است، یعنی کسی کاری بکند که فضیلت اهل بیت را از بین برد؛ وهابیها هیچ تفسیری بهتر از روح المعانی آلوسی ندارند و خود آلوسی هم وهابی است، ولی در عربستان چاپ و نشر این کتاب ممنوع شده است، زیرا در آن بیان شده که «هر کسی یزید را لعنت نکند، لعنت بر او باد». یا نشر تفسیر سید قطب هم که فردی وهابی است، ممنوع شده است، زیرا گفته وهابیت فقط به درد تخریب قبور میخورد که دائماً این کار را بکند.
وی با بیان اینکه هیچ چیزی بالاتر از مخاطب کلام خدا بودن نیست، اظهار کرد: کسی از امام علی(ع) پرسید که موسی از کجا فهمید که خدا با او حرف میزند؟ امام فرمود چون صدای خدا از همه طرف میآمد، در صورتی که صدای انسان فقط از یک طرف منتقل میشود؛ بنابراین خطاب خدا قرار گرفتن چند نوع است؛ مثلاً رنگ چهره یک نفر نشان میدهد که برای چه قوم و نژاد و منطقهای است. حسن بصری گفته وقتی دیدید خدا فرموده «یا ایهاالذین آمنوا...»، خوب گوش کنید، زیرا میخواهد امری را واجب یا نهی کند؛ در اینجا فرموده صیام بر شما واجب شده است؛ در اینجا خطاب به مؤمنان است، ولی دلیل این نیست که بر دیگران واجب نیست، بلکه چون مؤمن گوش میدهد، او را مخاطب قرار داده است.
عابدی با بیان اینکه در اینجا این سؤال مطرح است که آیا فروعات بر کفار واجب است؟، ادامه داد: فروعات مانند حجاب بر کفار واجب است، ولو اینکه اعتقادی به آن ندارند و در قیامت مورد مؤاخذه قرار میگیرند، بنابراین اگر روزه بر مؤمنان واجب است، بر کفار هم واجب است؛ شیخ طوسی گفته که روزه بر کفار واجب نیست، بلکه فقط بر مؤمنان واجب است. یا در بحث غیبت گفته میشود آیا غیبت کافر گناه است؟ که برخی فتوا دادهاند که حرام و برخی گفتهاند حلال است، در حالی که شروع آیه با تعبیر «یا ایها الذین آمنوا» است.
عابدی بیان کرد: روزه بر مؤمنان واجب شده، همانطور که مسیحیان در رمضان روزه میگرفتند؛ البته مسیحیان الان در ماه رمضان روزه نمیگیرند، زیرا چون ماههای قمری چرخش دارد، مبنای آن را در تاریخ شمسی قرار دادند و روزههای آنها هم 40 عدد است؛ زیرا پادشاهی نذر کرد که اگر بیماری مرا خوب کردی، ده روز، روزه را بر همه واجب میکنم، لذا روزه آنها 40 روز شد.
استاد سطح خارج حوزه افزود: طبق قول حسن بصری، گفتهاند روزه برای ما مسلمین از نماز عشاء تا نماز عشاء بعدی واجب بود؛ برخی گفتهاند از وقت خواب تا خواب فردا بود، یعنی دوساعت اول شب وقت افطار بود و بعد نسخ شد و گفتند از مغرب تا اذان صبح ایراد ندارد و علت روز هم این است که روزه بگیرید تا گناه نکنید که این مطلب را جبائی گفته است. برخی هم گفتهاند روزه بگیرید تا متقی و افراد لطیفی شوید؛ روزه بهترین وسیله برای جلوگیری از گناه است. هشام به امام فرمود که روزه برای چه واجب است و امام فرمود: روزه واجب است تا فقیر و غنی با هم مساوی شوند، زیرا افراد غنی درد گرسنگی را نمیفهمند که به فقیر رحم کنند، مگر اینکه درد گرسنگان را درک کنند و رقت قلب بیابند.
انتهای پیام