سیوهفتمین دوره مسابقات بینالمللی قرآن کریم جمهوری اسلامی ایران که عنوان متفاوتترین دوره تاریخ ادوار مسابقات، برازنده آن است، سرانجام به پایان رسید تا برگزارکنندگان این رویداد با خیالی آسودهتر به استقبال سال جدید روند.
به نظر میرسد به اندازه کافی از برگزارکنندگان مسابقات، به خاطر اهتمام در اجرای این رقابتها در دوران کرونایی، حداقل در کلام، قدردانی شده است، حال که فرصت فراغتی برای دستاندرکاران فراهم شده است، خالی از لطف نخواهد بود، اگر در قالب چند نکته جامانده، نگاهی واقعبینانهتر به این رویداد داشته باشیم، نکاتی که امید میرود، توجه برگزارکنندگان به آن از جنبه مصلحانه و خیرخوانه باشد.
سختیهای برگزاری مسابقات قرآن به صورت مجازی و غیرحضوری به خصوص اگر آن رویداد در ابعادی فراتر از مرزهای کشور برگزار شود، بر کسی پوشیده نیست. هماهنگ کردن ضبط تلاوت و ... در این فضا، که نگارنده به خوبی در جریان آن قرار دارد و نیز پای کار آوردن نهادهایی که مأموریت بینالمللی دارند، سختیهای زیادی دارد و بابت همین هم، بیراه نخواهد بود، اگر بار دیگر به تیم اجرایی مسابقات دست مریزاد بگوییم.
گرچه مدیران امور قرآنی اوقاف، در شرایط ناشی از کرونا در کشور و جهان چارهای جز برگزاری مسابقات به صورت غیرحضوری نداشتند، اما میدانیم که مسابقات غیرحضوری، آن چیزی نیست که بتوان براساس آن تمام خواستهها و آرمانهای نظام، که در شرح اهداف مسابقات مورد اشاره قرار گرفته است، محقق کند. هر چند نقدهای بسیاری بر شیوه تبلیغ آرمانهای نظام در جمع شرکتکنندگان در ادوار گذشته وجود دارد، اما به هر ترتیب باید باور کنیم که بخشی از مسیر تحقق این خواستههای کشورمان از برگزاری مسابقات، صرفاً با حضور شرکتکنندگان در ایران محقق میشود، لذا برگزاری نسبتاً موفق مسابقات بینالمللی قرآن به صورت غیرحضوری نباید مدیران سازمان اوقاف را مصمم کند که این روش را به ادوار آینده هم تعمیم دهند.
علاوه بر این نکات باید به این موضوع نیز اشاره شود که مسابقات بینالمللی قرآن سابقهای نزدیک به چهار دهه برگزاری دارد و همین سابقه طولانی، مسابقات را در شمار قدیمیترین مسابقات قرآن جهان اسلام قرار داده است و باعث شده تا به یک برند برای جمهوری اسلامی ایران در عرصه بینالملل تبدیل شود. برندی که حاصل زحمات جمع کثیری از دلسوزان این نظام است. این برند در صورتی میتواند به رشد خود ادامه دهد که در مسیر خود حرکت کند، در حالی که غیر حضوری شدن مسابقات، میتواند برای این برند به مثابه خارج شدن از مسیر باشد. بر اساس همین تحلیل است که نگارنده سخت معتقد است، مسابقات سیوهفتم نباید برگزار میشد.
نگارنده اعتقاد دارد، مسئولان برگزاری مسابقات مانند بسیاری از کشورها که اقدام به تعطیلی مسابقات کردند، این رقابتها را برگزار نکرده و به جای آن اقدام به برپایی همایشی بینالمللی با موضوع مسابقات میکرد، همایشی که میتوانست موضوعاتی همچون آینده مسابقات قرآن در دنیای اسلام و حتی راهاندازی اتحادیه کشورهای برگزارکننده مسابقات را بررسی و پیگیری کند و دستاوردهای مسابقات قرآن محل کنکاش جدی قرار گیرد.
به نظر میرسد برگزارکنندگان مسابقات بینالمللی قرآن، تمام تخم مرغهای خود را در سبد رسانه ملی چیدهاند، این البته میراثی است که از دوره قبل مدیریتی به مدیران فعلی سازمان اوقاف و امور خیریه به ارث رسیده و مورد بهرهبرداری بیشتر هم قرار گرفته است. نه تنها در این دوره که از چند دوره قبل تمام فضای مسابقات بینالمللی در اختیار عوامل رسانهای قرار گرفته و آنها هستند که اعلام میکنند مسابقه چه زمانی شروع، چه زمانی موقتاً متوقف شود و چه زمانی به پایان برسد. در این میان مدیران امور قرآنی اوقاف نیز در حد کارگزار یک برنامه تلویزیونی ظاهر شدهاند، این در حالی است که در رویدادهایی مشابه با مسابقات بینالمللی قرآن، این عوامل تلویزیونی هستند که در اختیار رویداد قرار دارند. مطمئناً نمونههای مشترک بسیاری از رویدادها در ذهن نگارنده و خوانندگان این سطور نقش بسته است. به نظر میرسد مسابقاتی که به اذعان فعالان قرآنی عظمت و شکوهی در دنیای اسلام پیدا کرده بود به یک لوکیشن ضبط برنامه تلویزیونی تقلیل پیدا کرده است.
به اعتقاد نگارنده زیباترین تعبیری که مهر تأییدی بر این مدعا میزند، صحبتهای مجید یراقبافان، مجری مراسم اختتامیه است، آنجا که خطاب به رئیس مجلس شورای اسلامی و اندک مدیران امور قرآنی حاضر در سالن گفت: «اگر اهتمام رسانه ملی نبود، این مسابقات برگزار نمیشد»، جملهای تاریخی است که نشان میدهد، مسابقات بینالمللی قرآن تا سطح یک برنامه تلویزیونی تقلیل یافته است، شاید عدهای این سوال را مطرح کنند که اگر مسابقات سی و هفتم در سطح یک برنامه تلویزیونی بود، چرا بازخورد خوبی داشته و 400 نفر از حدود 70 کشور برای حضور در آن اعلام آمادگی کردهاند؟ در پاسخ به این ادعا باید گفت مسابقات بینالمللی قرآن، پیشینهای 37 دورهای دارد، مطمئناً اگر این رویداد در سالهای آینده هم در حد یک برنامه تلویزیونی باشد، رفته رفته هویتی که طی 37 سال شکل گرفته بود از بین رفته و برای مخاطبان خارج از مرزها هم محبوبیت گذشته خود را از دست خواهد داد. امید میرود، صحبتهای مجری مراسم اختتامیه و سایر مجریها در ایام برگزاری مسابقات حداقل غیرت سازمانی مدیران سازمان اوقاف را جریحهدار کرده باشد تا شاید از رهگذر آن تلنگری به برگزارکنندگان و سیاستگذاران این رویداد وارد کند که مسابقات بینالمللی قرآن لوکیشن ضبط برنامه تلویزیونی نیست.
قدردانیهای گاه و بیگاه برگزارکنندگان، داوران و مجریهای مسابقات از رسانه ملی برای پوشش مسابقات، گواهی سادهتر بر این مدعای مطرح شده است، اگر قرار بر این است که مسابقات بینالمللی قرآن جمهوری اسلامی ایران به یک لوکیشن ضبط برنامه تلویزیونی تبدیل شود، نمونههای بسیار موفقتری به نام «ان للمتقین مفازا» در سطح بینالمللی و برنامه «اسراء» در سطح ملی وجود دارد که جای خود را به خوبی باز کرده است، با این وجود، بهتر نخواهد بود، اگر به تقویت این دو مسابقه تلویزیونی پرداخته شود تا اینکه یک برنامه تلویزیونی دیگر به نام مسابقات بینالمللی قرآن ایران را داشته باشیم؟
رسانه ملی اگرچه شبکهای گسترده در تمام کشور است، اما همین رسانه در سالهای اخیر رقیبی جدی به نام فضای مجازی هم پیدا کرده است. با وجود اینکه برگزارکنندگان مسابقات تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا فضای مجازی را در این دوره به خدمت بگیرند، اما این کار در ابتداییترین سطح ممکن و بدون هیچ استراتژیای صورت گرفت و برای همین است که احساس رها بودن مسابقات در فضای مجازی به یک احساس مشترک در بین اکثر مخاطبان مسابقات تبدیل شده است.
برگزارکنندگان مسابقات اگر میخواستند فضای مجازی، بستری برای بردن تلاوتها به خانههای مردم شود، میتوانستند با سیاستگذاری سادهای همچون اختصاص حجم رایگان برای دیدن مسابقات و حجم تشویقی برای مشاهده اینترنتی این مراسم معنوی، مردم و جوانان را ترغیب به دیدن مسابقات و بهرهمندی از آن کنند.
اگرچه پخش مسابقات در بستر شبکه شاد، پخش زنده مسابقات از شبکههای اجتماعی و ... صورت گرفت، اما مادامی که دیدن این مسابقات از فضای مجازی مستلزم پرداخت هزینه باشد، هیچ استقبالی از آن صورت نخواهد گرفت.
در ایام برگزاری مسابقات بینالمللی قرآن، بارها از سوی عالیترین مقام سازمان اوقاف و مدیران امور قرآنی این سازمان عنوان شد که ایران، تنها کشور برگزارکننده مسابقات بینالمللی قرآن در دوران کرونایی بوده است، ادعایی که به نظر میرسد چندان به واقعیت نزدیک نباشد، چرا که مسابقات بینالمللی قرآن کشور مصر «پورت سعید» همین ایام در حال فراهم کردن مقدمات برگزاری است و به احتمال بسیار زیاد به صورت حضوری نیز برپا خواهد شد.
علاوه بر این کشور افغانستان نیز چند ماه قبل و در اوج شیوع ویروس کرونا اقدام به برگزاری یک دوره مسابقات بینالمللی قرآن به صورت غیر حضوری کرد. مسابقاتی که اتفاقاً نمایندگانی از ایران در تیم داوری و در بین شرکتکنندگان نیز حضور یافته بود. بنابر این با برگزاری این دو رویداد بینالمللی، نمیتوان مسابقات ایران را تنها رویداد بینالمللی قرآن در دوران کرونایی قلمداد کرد.
با وجود اینکه مراد از ذکر این نکته، صرفاً ارائه اخبار واقعی و صحیح به مدیران امور قرآنی سازمان اوقاف و جامعه مخاطبان است، اما این گمان نیز میرود که شاید برگزارکنندگان مسابقات از جریان مسابقات قرآن در دنیای اسلام اطلاع چندانی ندارند.
در پایان این نوشتار بار دیگر ضمن تقدیر از اهتمام مدیران قرآنی سازمان اوقاف و امور خیریه بر این موضوع تأکید میشود که نکات یادآوری شده صرفاً برای این بوده است که مسابقات در ادوار آینده با قدرت نفوذ بیشتر در بین مردم برگزار شود. نکات بیان شده به هیچ وجه منکر زحمات و تلاشهای شبانهروزی برگزارکنندگان نیست.
یادداشت از تیمور کاکایی
انتهای پیام