به گزارش ایکنا، زنجان بهعنوان شهر جهانی ملیله در فهرست شهرها و روستاهای جهانی صنایع دستی قرار گرفته است، اما بیش از هر چیز در کشورمان، بهعنوان پایتخت شور و شعور حسینی شناخته میشود و حسینیه اعظم نیز نماد معروف این عنوان است، البته همهساله از شب اول تا سیزدهم محرم، مراسم عزاداری در سراسر استان برگزار میشود و مهمترین روز اجرای آن شب تاسوعاست. در ادامه گفتوگوهای «ایران؛ سرای قرآن» به سراغ زنجان رفتهایم تا به بررسی مشکلات و چالشهای فعالیتهای قرآنی در این استان بهویژه بعد از شیوع کرونا بپردازیم.
محمود رنگرز، قاری و مدرس قرآن که اکنون مسئولیت اداره دبیرستان معارف اسلامی صدرای زنجان را دارد و ولیالله رحیمی، مدیر مؤسسه دارالقرآن الکریم زنجان، که حدود چهل شعبه از مؤسسه در این استان دایر کرده است، در این گفتوگو حاضر شدهاند. مشروح سخنان ایشان را در ادامه میخوانید:
ایکنا ـ آقای رنگرز از چه زمانی بهطور جدی وارد عرصه فعالیتهای قرآنی شدید و نزد چه اساتیدی تلمذ داشتید؟
سابقه حضورم در کلاسهای قرآن به سال 56 برمیگردد. برای اولین بار در کلاس قرآنی که در مسجد محله برگزار میشد، شرکت کردم، ولی بعد وقفهای، مجدد از سال 62 بهصورت مستمر در کلاسهای قرآن توفیق حضور داشتم.
اولین بار توفیق داشتم که از محضر مرحوم استاد علیاکبر کفعمی، که در زنجان پایهگذار مکتبالقرآن حسینی بود و حق بزرگی بر گردن اهالی قرآن زنجان دارد، استفاده کنم. بعد از ایشان بهصورت مقطعی از محضر اساتید تهران از جمله دورهای یکماهه نزد استاد سیدمحسن خدامحسینی، در زمانی که مسئول دارالقرآن سازمان تبلیغات اسلامی بود، حضور داشتم. در محضر اساتید علی اربابی، یوسف افراش و بعدها بهروز یاریگل و احمد ابوالقاسمی کسب فیض کردم.
نزدیک به 25 سال در زنجان جلسهداری کردهام، منتظریم، با پایان کرونا، دوباره توفیق خدمتگذاری پیدا کنیم. در حال حاضر که فضا، فضای کروناییست، کلاسهای قرآنمان بهصورت مجازی و گاهاً در قالب محافل قرآنی برگزار میشود.
ایکنا ـ چه اندازه از دانش و اطلاعات قرآنی شما در نهاد آموزش و پرورش رسمی کشور، استفاده شده است؟
دبیر فیزیک بودهام و هماکنون نیز در پست مدیریت دبیرستان معارف اسلامی صدرا خدمتگزار جامعه قرآنی هستم. در آموزش و پرورش تا جایی که امکانش بوده در خدمت دوستانی بودهایم که مطالبهای از ما داشتهاند و در جلسات و محافل قرآنی حضور پیدا کردهام؛ ولی واقعیت امر این است که آن طور که باید و شاید از ظرفیتهای قرآنی استفاده نمیشود. منکر زحمات دوستان نیستیم، ولی جا دارد که بیشتر از ظرفیتهای قرآنی استان استفاده کنند، دوستانی در سطح استان و همینطور در سایر استانها در آموزش و پرورش داریم که از قاریان بسیار خوب کشورند ولی وزارت آموزش و پرورش از ظرفیت این دوستانمان استفاده نمیکند.
ایکنا ـ عملکرد مسئولان اجرایی استان را چطور ارزیابی میکنید؟
منکر زحمات عزیزان نیستیم. نقاط مثبت را اول باید بگوییم. در نظام مقدس جمهوری اسلامی، زحمات فراوانی کشیده شده، مسئولانی که در رأس امور هستند، بهویژه مسئولان فرهنگی دغدغه مسائل قرآنی دارند، اما نگاه ما به قرآن، نگاه عمیقی نیست، واقعیت امر این است که بهتر از این میتوانیم در مسائل قرآنی پردازش داشته باشیم.
حداقل در استان ما تولیت و متولی خاصی برای قرآن پیدا نمیشود، سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان اوقاف و امور خیریه، ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی و جاهای دیگر وظایف ذاتی و اداری خود را که به آنها محول میشود، انجام میدهند، ولی آنطور که بایسته و شایسته است به آموزش قرآن که بتوانیم آن را وارد اجتماع، رفتار، کسب و کارمان، گفتار و روابط اجتماعیمان کنیم، نپرداختهایم، جا دارد که قدری بیشتر پیگیر این قضایا باشیم.
ایکنا ـ تعامل این دستگاههایی که نام بردید رضایتبخش است؟
با یکدیگر همکاری دارند، ولی کارهای موازی نیز انجام میشود. نهادهای فرهنگی بهصورت جزیرهای عمل میکنند، اگر نیروها و انرژیشان با یکدیگر همگرا شوند، تأثیر بیشتری دارد. سازمان تبلیغات اسلامی شرح وظایفی دارد که انجام میدهد، اوقاف و امور خیریه نیز متولی بخشی از مسائل قرآنی است، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز همینطور، ولی اگر با یکدیگر جلساتی برای برنامهریزی داشته باشند، شاید نتیجه بهتری بگیرند.
برنامههای کوتاهمدت و بلندمدت خوبی را برای قرآن ترسیم نکردهایم، بهصورت مقطعی برنامههایی را اجرا میکنیم، بهطور مثال سازمان اوقاف و امور خیریه فقط در بعُد مسابقات وارد شده، سازمان تبلیغات اسلامی در یکسری از مسائل قرآنی مثل آموزش قرآن ورود پیدا کرده است، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز گاهاً برنامههایی را اجرا میکند، ولی اگر همه اینها را جمع کنیم و بودجهای که برای آنها تزریق میشود در یک جا تجمیع کنیم، طبیعتاً نتیجه بهتر و بیشتری خواهیم گرفت.
اخیراً اتحادیههای مؤسسات قرآنی زیر نظر سازمان تبلیغات و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با یکدیگر ادغام شدهاند تا شکل متحدی بگیرند، ولی حدود سه سال است که متأسفانه درگیر مسائلی هستیم که نمیدانیم منشأ آن کجاست و چه کسانی واقعاً سرمنشأ این مشکلات هستند؟ با اینکه ظاهراً ادغام صورت گرفته و مدیرعامل نیز انتخاب شده ولی آنچنان که باید و شاید با یکدیگر همکاری ندارند، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان تبلیغات اسلامی ساز خود را میزنند و در این میان آن کسانی که ضرر میکنند مؤسسات قرآنی هستند که تابه حال متولی خود را نشناختهاند که ارشاد است یا سازمان تبلیغات اسلامی؟ از کجا باید بودجه تزریق شود تا بتوانیم مؤسسات را در مسیری که باید باشند، هدایت کنیم.
به زعم من عدم ادغام به نفع یک عده است، نمیدانم چطور تعبیر کنم، برایم غیر قابل هضم است، در مسائل قرآنی نباید چنین مسائلی داشته باشیم که عده خاصی همه چیز را مصادره کرده و در اختیار خود بگیرند و اگر کسی در این مسیر حرکت نکند، او را از جامعه قرآنی طرد کرده و کنار میگذارند.
آن بخشی که واقعاً دلسوز مسائل قرآنی، از بدنه جامعه قرآنی و جزو اساتید دلسوز هستند، مسئولیتی ندارند. واقعیت این است که در هر بخشی که نگاه کنید همین گونه است، بهطور مثال در فوتبال، کسی مسئولیت قبول کرده که اصلاً فوتبالی نیست، بخش صنعت و کشاورزی و ... نیز همینطور. البته همه را نمیخواهیم زیر سؤال ببریم، بخش قرآن نیز مستثنی نیست، گاهی مشاهده میشود کسانی در مسائل قرآنی تصمیمگیر و تصمیمساز هستند که آن طور که باید در مسائل قرآنی نبودهاند، البته اگر قرآن را فقط در اجرای محفل، کلاس صوت و لحن و کسی که خواننده خوب قرآن و قاری قرآنی هست، بدانیم به نوعی میتوانیم، بگوییم همه اهالی کشور اهالی قرآن هستند، بالاخره هر روز نماز و در آن قرآن میخوانیم، ولی به آن شکل خاصش که ما تعریف میکنیم اینها جزو جامعه قرآنی و بدنه قرآنی نبودهاند و متأسفانه تصمیمساز هم هستند، انتخابات هم صورت گرفته در آن هم رأی میآورند، البته پشت پرده را زیاد نمیدانم و نمیخواهم به آن بپردازم.
ایکنا ـ با توجه به سالها تجربه در امور قرآنی آیا مسابقات قرآن به اهدافش رسیده است؟
خیر، به اهدافی که باید و شاید نرسیده است. نگاهمان به مسابقات، نگاه قهرمانپروری است، متأسفانه عدهای جوان را درگیر مسابقات میکنیم و تمام هم و غمشان کسب مقام در مسابقات میشود تا اسمشان وارد فهرست اعزام به حج و خارج از کشور شود، به مزاح میگویم فهرست تیم ملی. در حالی که در هر استانی اگر بتوانیم یک یا دو نفر مانند عبدالباسط تربیت کنیم، کافی است، بنا نیست همه قاری بینالمللی شوند که فقط خواننده قرآن باشند، خواننده که میگویم منظورم قاری قرآنی است که هنر تلاوت قرآن را میداند. شاید با این سیری که پیش میرویم، دیگر نتوانیم به آنها عنوان قاری اطلاق کنیم، بهتر است بگوییم خواننده قرآن. متأسفانه آنها را به این سمت سوق میدهیم که خیلی خوب میخوانند، این مشکلی هست که باید حتماً دستاندرکاران مسابقات به آن بپردازند. مواجه بودهام با این نگاه که بعضی از دوستان وارد صحنه قرآنی میشوند تا فقط قهرمان در مسابقات شوند و بتوانند مقامی کسب و بعد از آن در محافل شرکت کنند و به نوعی برایشان منبع درآمد شود. این دیگر قاری قرآن نیست، قاری قرآن کسی است که رفتار و سکناتش برای جامعه و دیگرانی که به او نگاه میکنند، الگو باشد و شاخصه مثبتی را در او ببینند. اگر خواننده خوبی باشیم، نیز خوب است، بالاخره قرآن را نشر میدهیم، ولی نَفس بسیار مهم است، نفس قرآنی شخصی که قرآن در قلب و جانش نفوذ کرده طبیعتاً صد برابر تأثیرگذارتر خواهد بود. متأسفانه چهرههایی را داریم که این چنین هستند. نباید کتمان کنیم، باید آسیبشناسی شود. نمیتوانیم بگوییم همه ما مبری و پاک هستیم، نه اینگونه نیست، بعضی، قاری قرآن نیستند، خواننده خوبی هستند که به جای کلمات فارسی، کلمات قرآن را میخوانند، این هم توفیق است ولی به نظرم تأثیرگذاری آنچنانی که باید داشته باشد، ندارد.
ایکنا ـ میزان توجه مردم زنجان به فعالیتها و مسائل قرآنی در چه حد است؟
زنجان به شهر شور و شعور حسینی معروف است و در ایام محرم یکی از باشکوهترین صحنههای عاشورایی را خلق میکنند. مردم زنجان، متدین، قرآن و عترت را دوست دارند و از زمان گذشته ارادتشان زبانزد است.
در دهههای 60 و 70 زنجان نیز مثل سایر استانهایمان شور و نشاط خاصی در مسائل قرآنی داشت، محافل و جلساتمان زبانزد بود. دارالقرآن زنجان برنامههای متعددی را برگزار میکرد و در شمال غرب کشور نمونه بود، ولی در دهههای 80 و 90 متأسفانه همپای سایر جلسات قرآنی کشور افول کردیم، چرا که ذائقه مردم تفاوت پیدا کرد، همراه با ذائقه جوانانمان حرکت نمیکنیم، امروز میطلبد که با یک نوع نگاه و روش دیگر، با فرزندانمان برخورد کنیم.
قرآن فقط روخوانی و روانخوانی نیست که سالیان سال است در آن ماندهایم، درست است که کلید ورود به عرصه قرآنی هستند و باید حتماً آنها را یاد بگیریم، ولی اینکه مسائلی که 40 سال گذشته میگفتیم، هنوز هم بگوییم و در آنها توقف کنیم، درست نیست و در جا زدن است. دشمن در هجمه فرهنگی خود میلیاردها دلار هزینه میکند، به وسیله شبکههای اجتماعی و ماهواره روی ذائقه جوانان کار میکنند، این است که آنطور که باید و شاید نتوانستهایم قرآن را برای جوانان و نوجوانانمان جا بیندازیم.
نوجوانانمان آیندهای را برای یک نفر که قاری و حافظ قرآن میشود، متصور نیستند، باید حتماً نفر اول شوند تا یکسری مزایا بگیرند، برای نفر چهارم و پنجم هیچ مزیتی وجود ندارد. باید یکسال دیگر تلاش کنند تا شاید شانس با ایشان یار شود و در مسابقهای مقامی کسب، و از مزایا استفاده کنند. حتماً باید روش دیگری را انتخاب و اتخاذ کنیم تا جوانانمان را به سمت مسائل، محافل و جلسات قرآنی بکشانیم.
زمانی که آموزش قرآن را در اوایل انقلاب شروع کردیم، به مسجدی میرفتیم که روشنایی، سیستم صوتی و گرمایشی درست و سالمی نداشت، در یک فضای بسیار کهنه و قدیمی قرآن را شروع کردیم، اما جا برای سوزن انداختن نبود، کاسبان بازار به محفل قرآنی میآمدند که الان دیگر حضورشان کم شده است. الان دانشآموز ترجیح میدهد به کلاس گیتار، زبان و ورزش برود، چون تصور میکند با آموزش زبان، آیندهاش بهتر میشود. تا به حال نتوانستهایم در کنکور امتیاز ویژهای به قرآن بدهیم، به طور مثال دانشآموز بداند اگر حافظ 5 جزء است چند تست اضافه از او قبول میشود و رشتهای که در دانشگاه قبول میشود، رشته متمایزی خواهد بود.
نگاه ما به قرآن فانتزی است، قرآن را در محافل و مراسم افتتاحیه میخوانیم و والسلام. نه ارزشی برای قاری و تالی قرآن قائل هستیم. در پستهای مدیریتی از قرآنیان استفاده نمیکنیم، اعضای قرآنی ببخشند چون خودم نیز یک ذره کوچک از این جمع قرآنی هستم، اما فکر میکنیم که قاری و حافظ قرآن، شخصی است بیکار که از روی بیکاری قرآن را حفظ کرده و قرائت قرآن را یاد گرفته است، پس کاری بلد نیست و فقط حفظ و قرائت قرآن را آموخته است، اگر نگاهشان پایین هم باشد که قاری قرآن را در حد یک قاری که در مجلس ترحیم تلاوت میکند، تنزل میدهند. این نگاه، نگاه مثبتی نیست و آیندهای برایش متصور نیست.
تهران و شهرهای برخوردار مثل مشهد را نمیدانم، ولی در شهرستان نگاه این است که من هر چقدر تلاش کنم و شب و روز وقت بگذارم نفر اول نخواهم شد، پس چرا زمانم را برای این چیزها بگذارم. باید نگاه مثبتی به شهرستانها شود. تمام امتیازها را فقط در پایتخت جمع نکنیم، شهرستانها فعالانه در مسائل قرآنی کار میکنند. در استانها نیز نگاهمان فقط مرکز استان نباشد. نقاط و مناطق محروم بسیاری داریم که به آنها کمتر رسیدگی میشود. مسئولان باید با تجدید نگاهشان آنها را در مسیری که باید باشند، قرار دهند.
ایکنا ـ کدام مناطق استان نیازمند توجه بیشتری هستند؟
در شهر زنجان مناطقی داریم که باید نگاه ویژهای به آنها داشته باشیم، مناطقی هستند که شاید سال به سال مجالس و محافل قرآنی در آنها برگزار نشود. مجالس قرآنی که میگویم منظورم فقط خواندن قرآن نیست، قرآن ابعاد مختلفی دارد. اصولیترینش این است که اگر من قاری قرآن زندگیام، رفتارم، گفتارم و نگاهم، تحت تأثیر قرآن قرار نگیرد، هیچ ارزشی ندارد، تأثیری نداشته و تلف کردن وقت بوده است. حتماً باید قرآن در زندگی قاری تأثیر بگذارد.
در مناطق شهری نقاطی داریم که سال به سال محافل و جلسات قرآنی برگزار نمیشود، البته بعضی از نهادهای قرآنی محافلی را در ماه مبارک رمضان اختصاصاً در این مناطق برگزار میکنند که بعد تا ماه رمضان بعدی رها میشود، شهرستانها نیز همینطور. به غیر از زنجان، ابهر، خرمدره و قیدار که جمع قرآنی علاقهمند جمع شده و خودجوش کار میکنند، بقیه مناطق متأسفانه آنطور که باید و شاید نیست و مسائل قرآنی ضعیف است.
ایکنا ـ درخواستتان از مسئولان قرآنی کشور و در سطح استان چیست؟
خواسته و مطالبه ما این است که بودجهای که برای قرآن استان تزریق میشود، در همان مسیر هزینه کنند، گاهاً بودجه قرآنی در بالادست و در سایر موارد و مسیرهایی به غیر از قرآن تقسیم میشود و بودجه قرآنی سر از جای دیگر درمیآورد. کسری جاهای دیگر را پر میکند، البته بودجه بسیار ناچیز است، ضمن اینکه متولی خاصی نیز نمیشناسیم. من که 40 سال است ادعای تلمذ در محضر قرآن را دارم، نمیدانم واقعاً متولی قرآنی کیست؟
دعوای بین اداره ارشاد و سازمان تبلیغات اسلامی آسیب میزند و بسیاری از مؤسساتمان به خاطر عدم حمایت تعطیل شدهاند، مخصوصاً در این فضای کرونایی که طبیعتاً مراجعهکننده کمتر هست، خیلیهایشان تعطیل شدهاند، چرا که نتوانستند اجارهبها را پرداخت کنند. سعی کنیم منابع مولدی را برای مؤسسات تعریف کنیم تا نیاز نداشته باشند که حتماً هر ماه و هر سال پولی به آنها تزریق شود، متأسفانه مؤسسات ما به غیر از چند مؤسسه معروف در سطح کشور، مولد نیستند.
نمیتوانیم مبالغی را از مراجعهکننده دریافت کنیم چون هدف ترویج قرآن است، نمیتوانیم بگوییم پول بدهید تا به شما قرآن آموزش بدهیم، این اصلاً مخالف منویات اسلام است. به همین دلیل آموزشها رایگان است، اما مؤسسه نیاز به تجهیزات، فضا، جوایز و ... دارد که برای آنها نیاز به پول است. فکری برای مؤسسات کنیم که چندین سال زحمت کشیدهاند، نگذاریم تعطیل شوند، حیف است. نگاه ما باید نگاه جاذبه باشد نه دافعه، نگوییم کروناست و تقصیر ما نیست، نه اینطور نیست، یک مقدار حمایت کنیم که مؤسسات در این عرصه باقی بمانند.
امیدوارم همانطور که زنجان شهر شور و شعور حسینی است به عنوان شهر قرآنی نیز در کشورمان شناخته شود و روزی بهعنوان پایتخت اهل بیت(ع) و قرآن بتواند راهگشا باشد. امیدوارم مسئولان دغدغهمند استان با یک حرکت و مدیریت جهادی بیش از پیش کمک حال مسائل قرآنی، مؤسسات قرآنی و اهالی قرآن باشند.
در ادامه به گفتوگو با ولیالله رحیمی، مدیر مؤسسه دارالقرآن الکریم زنجان نشستیم که مشروح آن در ادامه میآید:
ایکنا ـ دارالقرآن الکریم زنجان در چه حیطههایی فعالیت دارد؟
دارالقرآن الکریم زنجان از بدو تأسیس مایه خیر و برکت برای استان بوده و مرکز ثقل آموزشهای عمومی و تخصصی قرآن محسوب میشود به طوری که اغلب قاریان و حافظان قرآن پرورشیافته این مجموعه هستند. تا امروز در خدمت مردم شریف استان زنجان و گاهاً برخی از شهرستانهای همجوار استان بوده است.
برنامههای دارالقرآن الکریم بر اساس اساسنامه در موارد زیر خلاصه میشود؛ روخوانی، روانخوانی، آموزشهای عمومی، آموزش تخصصی قرائت، حفظ، ترجمه و مفاهیم قرآن، در کنار اینها روی محافل عمومی قرآن تأکید شده و در مناسبتهای خاص البته قبل از کرونا محفل انس با قرآن برگزار میکردیم که اکثر قراء کشور شرف حضور داشتند و بعضی از قرای مصری نیز در دارالقرآنالکریم زنجان قرائت میکردند.
نشریات دارالقرآن زنجان را در بحث روخوانی و تجوید داریم، کتابهای تخصصی روخوانی قرآن را زیر چاپ داریم که در مرکز ما و مراکز دیگر نیز استفاده میشود. بحث تلخیص قاموس قرآن را داریم که برای حفاظ بسیار حیاتی است، شش جلد در یک جلد تلخیص شده، اگر چاپ شود برای حفاظ مجموعه مفیدی خواهد بود.
ایکنا ـ فعالیتهای مؤسسه چه فرقی با ایام قبل از کرونا کرده است؟
قبل از ایام کرونا حدود پنج هزار مخاطب داشتیم. چهل شعبه در اقصی نقاط شهر و بعضی از روستاهای محروم و پرجمعیت داریم. در روستاها جای کارهای فرهنگی خالی است و برنامههای مذهبی کم هستند، تمامی ابزارآلات تهاجم فرهنگی از اینترنت گرفته تا ماهواره، آنجا هست، اما نهادهای فرهنگی در آنجا حضور ندارند. بر آن شدیم تا بیشتر در مناطق محروم و روستاهایی که استعداد انجام کار در آنجا هست، کار کنیم، پیش از شیوع کرونا خیلی راحت بودیم و افراد حضوری میآمدند، الان تقریباً 50 درصد از کارهای ما به خاطر عدم دسترسی افراد به امکانات فضای مجازی یا تلاقی با برنامههای مدارس افت کرده است.
ایکنا ـ تعامل دارالقرآن با مؤسسات دیگر استان یا کشور چگونه است؟
این را دوستان باید قضاوت کنند، مبنای ما همکاری و حمایت است، خود را تنها نمیبینیم. وظیفه ما این است که هر چراغی به نام قرآن روشن میشود، اگر میتوانیم روشن نگاه داریم، منتهی بعضاً شاید توانایی و امکانات در ما نیست و چیزی که میخواهیم محقق نمیشود، ولی واقعاً همکاری زیاد است و از تمام قاریانی که دارای مؤسسه هستند یا نیستند، در بدنه دارالقرآن استفاده میکنیم، اخیراً نیز یک برنامه تلویزیونی با عنوان نسیم وحی کار کردیم که مورد استقبال مردم نیز قرار گرفت و در آن از تمام ظرفیتهای قرآنی استان استفاده میکنیم، مؤسسات قرآنی که فعال هستند، معرفی میکنیم، درست است که کار، برای دارالقرآن است ولی بقیه مؤسسات را نیز از طریق رسانه معرفی میکنیم.
ایکنا ـ چه نقدی به عملکرد دستگاههای قرآنی سطح استان دارید؟
چند دستگاه مرتبط با قرآن مثل اداره اوقاف و امور خیریه، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و اداره تبلیغات اسلامی داریم. نقدی به بحث تقسیم وظایف دارم که نمیدانم مصوبه کجاست، تبلیغ و ترویج را به اداره ارشاد، آموزشهای عمومی را به آموزش و پرورش و تحقیق و پژوهش را نیز به دانشگاه محول کردهاند. به نظرم این تقسیمبندی علمی نیست، در دانشگاه در بحث تحقیق و پژوهش، مخاطب دانشگاهیان هستند پس عامه مردم محروم خواهند بود، اگر اعتباری برای بحث تحقیق و پژوهش بیاید قطعاً به دانشگاه اختصاص پیدا میکند که مخاطب آن نیز فقط دانشگاهیان هستند.
آموزشهای عمومی را به آموزش و پرورش محول کردهاند، چه محصولات بیشتری در آموزش و پرورش ایجاد شده است؟ فرقی با گذشته نکرده است، چه چیزی اضافه شده است؟ آیا معلم و امکانات اضافه شده؟ در عمل چیزی نمیبینیم که یک حرکت ماندگار و اساسی در رابطه با بحث مسائل قرآنی از طریق آموزش و پرورش باشد. یا تبلیغ و ترویج را گفتهاند که وظیفه اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی است. از دستگاههای قرآنی گلایه نداریم، محدودیتهای آنها را نیز درک میکنم، اما آن چیزی که انتظار است، محقق نمیشود.
ایکنا ـ درباره فعالیت اتحادیه بگویید. تعامل اتحادیه با مؤسسات را در سطح استان چگونه ارزیابی میکنید؟
اتحادیه دل ما را خون کرده، مشکل از مرکز است. در زنجان مشکلی نداشتیم، هر دو اتحادیه با هم کار میکردند و رقابتی هم نبود، تعامل داشتیم و دوست بودیم، گفتند که باید ادغام شود، ادغام کردیم و جزو اولین اتحادیههایی بودیم که بدون هیچگونه کدورت و درگیریای ادغام شدیم. اتحادیه کشوری ادغام را لغو کرد و چندین بار همایش برگزار کردند و... . از ادغام دو اتحادیه گلایه داریم، اگر درست بود چرا در مرکز با اختلاف روبهرو شدند؟ چرا لغو و دوباره ادغام کردند؟ در زنجان مشکلی نداشتیم، الان نیز مشکلی نداریم، اگر بگویند ادغام شوید ادغام میشویم، اگر بگویند منفک شوید منفک میشویم، اما گلایه ما از مرکز است، یک چیز متحد و منسجم از مرکز ندیدیم و این به استانها تسری پیدا کرده، اختلاف مرکز به استانها کشیده شده است.
ایکنا ـ فعالیتهای قرآنی سطح استان را چگونه ارزیابی میکنید؟
اگر بگویم در حال احتضار حرف بیراهی نیست، تمام مؤسسات قرآنی تعطیل یا نیمه تعطیل هستند، مؤسسه دارالقرآن الکریم نیز که تعطیل نشده به دلیل عامالمنفعه بودنش است و گاهاً کمکهای مردمی نیز داریم، وقتی قرآنآموز و دانشآموز نباشد، مجموعه نیز استیجاری باشد، قطعاً یا تعطیل شده یا خواهد شد.
ایکنا ـ از وضعیت بودجههای قرآنی سطح استان و نحوه هزینهکردشان بگویید.
بودجههای قرآنی را در استان نمیبینیم. چند سال قبل در جلسه شورای توسعه فرهنگ قرآنی، 49 میلیون تومان برای کل استان بودجه تعیین شده بود، این 49 میلیون به دانشگاه، سازمان تبلیغات اسلامی، ارشاد، اوقاف و آموزش و پرورش رفت و به مؤسسات چیزی نرسید، یک میلیون یا کمتر به مؤسسه ما تخصیص پیدا کرد، یک میلیون واقعاً بودجه نیست، ما بودجه دولتی استفاده نمیکنیم، البته جای تشکر از اوقاف است، با این نهاد همکاری خوبی داریم و حمایتهای خوبی میشود، دو گروه سرود داریم که مورد تأیید و تأکید مقام معظم رهبری بوده، حدوداً 100 نفر را در قالب دو گروه سرود سازماندهی کردهایم. کارهای فرهنگی و قرآنی در دل این گروه سرود که اسمش سرود مفاهیم قرآنی است، انجام میشود. گاهاً اوقاف از ما در قالب تفاهمنامه حمایت میکند، اما در مورد بودجه دولتی تا به حال، چیزی که دستمان را بگیرد، یک میلیون و دو میلیون بوده که آن هم هزینه چای دارالقرآن در یک سال نمیشود.
ایکنا ـ کدام مناطق استان را میتوان به عنوان مناطق محروم قرآنی نام برد؟
هفت شهرستان داریم. در خدابنده افراد کنندهکار هستند، در ابهر و سلطانیه نیز خوب است، اما شهرستانهای ماهنشان و طارم، شهرستانهای محروم در امور قرآنی ما هستند که خیلی در آن شهرستانها فعالیتهای قرآنی ندیدهایم.
ایکنا ـ فعالیتها و مسائل قرآنی استان زنجان در چه بحثی دچار کمبود هستند؟
در زیرساختها کمبود داریم. اگر زیرساختهای مؤسسات قرآنی درست ریلگذاری شود، خروجیاش نیز درست میشود. در بحث سیاستگذاری کلی قرآنی با مشکل روبهرو هستیم، از مرکز برنامه مدونی نیست، اگر برنامه مدونی هم بدهند پشتیبانی نیست، ممکن است کسی به من ایراد بگیرد که برنامه هست؟ برنامه خشک و خالی که برنامه نیست، برنامهای که پشتوانه نداشته باشد، قابلیت اجرایی ندارد، وقتی اتحادیهای، مؤسسهای یا مرکز قرآنی میخواهد بخشنامهای را ایجاد و ابلاغ کند، قطعاً باید پشتوانهای نیز داشته باشد. قرارگاه خاتمالاوصیا(عج) کارهای فرهنگی و قرآنی انجام میداد، مدتی خیلی خوب کار کردند و در نهایت رها شد، مؤسسات قرآنی نیز چون از لحاظ مادی و امکانات غنی نیستند، تا حدودی میتوانند کار کنند، بعد از آن وابسته به شهریهها هستند و حقالزحمه مربیان و اجارهها باید تأمین شود، همه چیز به بحث زیرساختهای قرآنی برمیگردد.
دولت، حداقل از مؤسسهای که واقعاً فعال است و به دنبال سود و زیان نیز نیست، حمایت کند، مکان و زمینی به آنها اهدا شود تا دارالقرآنی تأسیس کنند، آن موقع میتوان گفت این فرد کنندهکار هست یا نه، الان هر چه بگوییم، فایده ندارد، من توانمند هستم، میتوانم کار کنم، ولی با کدام امکانات؟
ایکنا ـ به نظر شما جای چه اقداماتی از سوی مسئولان اجرایی در حوزه امور قرآنی خالی است؟
از مسئولان قرآنی کشور خواهش میکنم که دست قرآنیان و مؤسسات را بگیرند، ما نمیتوانیم هر کاری را انجام دهیم، شاید قیاس معالفارق باشد، اما یک مؤسسه موسیقی دستش باز است و میتواند هر کاری کند و واقعاً هم خودگران باشند، اما مؤسسات قرآنی نمیتوانند این کار را کنند، پس نیاز است که از لحاظ مادی، معنوی و برنامهای حمایت شوند.
اکثر مؤسسات قرآنی پیشدبستانی دارند، در حقیقت فعالیت اصلیشان پیشدبستانی است، اسم دارالقرآن و مرکز قرآنی را دارند، اما فعالیتشان پیشدبستانی، مهد کودک یا مهد قرآنی است، اینها آسیب است، تمام ظرفیت و توان خود را به پیشدبستانی و مهد کودک تخصیص میدهند نه قرآن، البته مجبور هستند و باید از جایی تأمین شوند.
ایکنا ـ و سخن پایانی ...
اگر به ساحت مقدس مسئولان کشوری و مخصوصاً اتحادیه جسارت نشود اختلافاتشان را بین خود حل کنند و نگذارند به استانها و شهرستانها کشیده شود، منهای من و مجموعهمان، کارکنان مؤسسات ضمیرها و انگیزههای پاکی دارند، وقتی میشنوند که در فلان حوزه اختلاف ایجاد شده میگویند مگر میشود قرآنیان اینقدر اختلاف داشته باشند؟ مگر اینجا چه نفعی هست که اینها جنگ میکنند، چون پیش آنها چیزی نیست و با نیت خالص کار میکنند. اگر الان به من بگویند شما از اتحادیه برو، میگویم چشم و بیرون میروم چون هیچ منفعتی در آنجا ندارم، یا من بگویم آقا یا خانم فلان، مصلحت است که از فردا دیگر شما در اتحادیه نباشید میگوید چشم، چرا؟ چون آنجا هیچ منفعت شخصی نداریم، اما وقتی این همه بیانیه و جنگ و جدال هست حتماً پشتش چیزهایی هست. انشاءالله که نیتشان خدمت است، اگر بحث خدمت باشد که خیلی خوب است ولی باز آن هم به نظرم صلاح نیست که به رسانهها و به استانها کشیده شود.
از مسئولان محترم تقاضا میکنم که به مؤسسات قرآنی و اهل قرآن همردیف هنرهای دیگر نگاه کنند. به طور مثال بودجهای که وزارت ارشاد برای مسائل هنری دارد، آیا برای قرآن نیز دارد؟ یا ندارند یا اگر هم داشته باشند ما خبر نداریم و تا به حال ندیدهایم ولی در بحث انجمن موسیقی، انجمن هنرمندان و ... میشنویم که مشکل بودجه ندارند، نمیگویم ما را بیشتر ببینند، حداقل همردیف آنها ببینند.
گفتوگو از لیلا شرف
انتهای پیام