حجتالاسلام والمسلمین غلامرضا رئیسیان، رئیس دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد در گفتوگو با ایکنا از خراسان رضوی، در خصوص اعلامیههای جهانی حقوق بشر و حقوق بشر اسلامی اظهار کرد: فلسفه این تدوینها و تصویبها به دلیل سامان دادن به روابط انسانی و کنترل رفتار افرادی است که در جوامع ملی و فراملی، قانونشکنی میکنند، رفتاری متناقض دارند و حقوق دیگران را نیز زیر پا میگذارند. با وجود این اعلامیهها امیدواریم که همگی به این قوانین پایبند باشند تا آسایش و رفاه کامل بر سر جامعه بشری سایه اندازد. در واقع منظور از حقوق، آن دسته از اختیارات، تواناییها، قابلیتها، قانون، شرع، عرف و قرارداد است که برای انسانها مصوب و تعریف میشود و انسانها را با یکدیگر در روابط فرمانبران در حقوق عمومی تنظیم میکند.
رئیسیان با اشاره به کرامت انسان و اینکه همواره انسان مورد تکریم خداوند قرار گرفته است، گفت: تکریم الهی یا به عبارتی کرامت انسانی منشأ حقوقی برای انسان شده است. از این رو برای اینکه کرامت انسانی که مورد تکریم الهی قرار گرفته حفظ شود باید حقوقی برای او در نظر گرفته میشد و بر همین اساس سران کنفرانس اسلامی با استفاده از آموزههای قرآن و روایتهای پیامبر(ص) این قوانین را جهت تکریم انسان تدوین کردهاند.
رئیس دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد بیان کرد: در آیه 7 سوره اسراء خداوند میفرماید: «وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا؛ و محققا ما فرزندان آدم را بسیار گرامی داشتیم و آنها را (بر مرکب) در برّ و بحر سوار کردیم و از هر غذای لذیذ و پاکیزه آنها را روزی دادیم و آنها را بر بسیاری از مخلوقات خود برتری و فضیلت کامل بخشیدیم»، در این آیه کرامت انسان را میتوان مشاهده کرد. در واقع تکریم خداوند مقام خلیفةاللهی را به انسان داده است و میفرماید: «وَهُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلَائِفَ الْأَرْضِ».
وی اضافه کرد: کرامت به دو دسته ذاتی و اکتسابی تقسیمبندی میشود، کرامت ذاتی از کراماتی است که خداوند فارغ از نژاد، دین و ... به بشر بخشیده است. یکی از کرامات ذاتی اعطای عقل به آدمی که وسیله خیر و شر است شمرده میشود در واقع افرادی که حقوق بشر جهانی را تدوین کردند، از هیچ اندوخته دینی برخوردار نبودند اما از عقلی که خداوند به آنها داده است، استفاده و این قوانین را تصویب کردند؛ بنابراین عقل را میتوان یکی از نمودهای تکریمهای الهی نسبت به انسان دانست که همین موضوع وجه تمایز انسان از سایر موجودات بهشمار میرود، در حالی که در روایتی آمده که خداوند برای انسان دو حجت فرستاده، یکی حجت و رسول درونی که عقل است و دیگری هم حجت و رسول بیرونی که انبیای الهی هستند.
رئیس دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد مطرح کرد: اینها نمونههایی از کرامتهای ذاتی انسان هستند که خداوند صرف نظر از اینکه انسان چه ویژگیهای شخصیتی، دینی و ... دارد به او عطا کرده است. در واقع این تکریم و کرامت الهی اقتضا میکند که حق و حقوقی برای بشر در نظر گرفته شود. اما در این میان نیز علاوه بر کرامت ذاتی انسان میتوان کرامت اکتسابی نیز برای او در نظر گرفت که ملاک ارزشگذاری انسان بوده و تفاوت انسانها با یکدیگر را نشان میدهد که اگر انسان این کرامات الهی را در راه عبودیت، طاعت و بندگی خداوند گام بردارد، از کرامت خاصی نیز برخوردار خواهد شد.
رئیسیان بیان کرد: در حقیقت معیار کرامت اکتسابی انسان، تقواست که در بخشی از آیه 13 سوره حجرات «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّاللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ» خداوند به آن اشاره دارد و با این وجود میتوان گفت مبنا، اصل و اساس حقوق بشر همین معیار است و با توجه به اینکه انسان مورد تکریم الهی قرار گرفته است، از این رو باید توسط جامعه و دیگر افراد نیز تکریم شود. یک روایت زیبا از پیامبر اکرم(ص) وجود دارد که میفرماید: «ای مردم پروردگار شما و پدر شما یکی است، پس آگاه باشید که هیچ برتری برای شخص عرب بر غیر عرب و هیچ برتری هم برای غیر عرب بر عرب نیست، سرخپوست بر سیاهپوست هم برتری ندارد و سیاهپوست نیز بر سرخپوست هیچگونه برتری ندارد». از این رو پایه و اساس حقوق بشر «تقوا» است که پیامبر اکرم(ص) نیز به آن اشاره فرمودهاند و این نشان میدهد که ملاک حقوق بشر، رنگ، نژاد و زبان نیست و ما انسانیم و انسانی که در مسیر عبودیت و بندگی خداوند قرار میگیرد ملاک برتری و فضیلت است و همگی در برابر خداوند یکسان و مساوی هستیم.
رئیسیان با اشاره به اشتراکاتی که میان حقوق بشر اسلامی و حقوق جهانی بشر وجود دارد، اظهار کرد: اشتراکاتی در اعلامیه جهانی حقوق بشر و حقوق بشر اسلامی دیده میشود از جمله حق حیات داشتن، کرامت داشتن، تعلیم و تربیت، حق آزادی و مساوات در برابر قانون و مقررات، ممنوعیت بردهداری و شناسایی حق مالکیت از جمله موارد مشترکی است که در این دو حقوق ملاحظه میشود و وجود دارد. البته حقوق بشر جهانی در 20 ماده و حقوق بشر اسلامی در 25 ماده تنظیم شده است و دلیل این اختلاف این است که سران کنفرانس اسلامی آن دسته از حقوقی را که در حقوق بشر جهانی آمده و با مبانی ما سازگار نیستند حذف کرده و موارد دیگری را به این حقوق افزودهاند.
وی با بیان اینکه این دو حقوق با وجود اشتراکاتی که دارند، تفاوتهایی نیز با یکدیگر دارند، گفت: تفاوت اساسی این دو حقوق، بعد معنوی است که در حقوق بشر اسلامی وجود دارد، بدین منظور که در اعلامیه جهانی حقوق بشر حقوقی که در نظر گرفته شده است، حقوق مادی هستند و بعد معنوی و روحانی در آن به چشم نمیخورد. از این رو عمدهترین تفاوتی را که میتوان میان این دو حقوق دانست خدامحوری بودن حقوق بشر اسلامی است؛ چراکه در نگاه اسلامی، محوریت، خدای متعال و خالق هستی است. در حالی که عمدتاً در تفکر غربیها انسان محور اصلی است و اصطلاحی را با عنوان اومانیسم به کار میبرند که برای آنها از اهمیت زیادی برخوردار است.
رئیسیان اظهار کرد: همچنین تفاوت دیگری که میان این دو وجود دارد این است که در اعلامیه حقوق اسلامی بشر توجه ویژهای به تربیت روحیه معنوی و بالا بردن سبک اخلاق، معنویات و فضائل انسانی شده، اما این مباحث در اعلامیه جهانی حقوق بشر پرداخته نشده است. حتی آزادی که در اعلامیه جهانی حقوق بشر لحاظ شده، مطلق و رهاست، اما در اعلامیه اسلامی حقوق بشر مشروط است، مشروط به اینکه در رفتار فردی و اجتماعی که ناشی از حقوق مردم در جامعه است اخلالی وارد نشود، بهعنوان مثال ممنوعیت استعمارگری، حق زندگی در محیطی پاک و به دور از مفاسد اخلاقی، امنیت دینی یا حتی تکریم و حرمت به جنازه انسان از جمله این حقوق است و یا حتی مسائلی در مورد جنین انسان و سقط آن که باید با شرایط خاصی باشد نیز در حقوق اسلامی بشر توجه ویژهای شده که در اعلامیه جهانی حقوق بشر هیچگونه اشارهای نشده است. همچنین از دیگر مواردی که در اعلامیه حقوق اسلامی بشر توجه شده میتوان به حفاظت از افراد بیگناه، زنان، کودکان و سالمندان در جنگ اشاره کرد که در حقوق جهانی بشر نیامده است. البته گفته شده که بعدها در معاهدات ژنو مورد توجه قرار گرفته شده اما در اعلامیه جهانی حقوق بشر از این موارد سخن به میان نیامده است.
رئیس دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به عواملی که میتواند کرامت انسانی را تغییر دهد و منجر به این شود که جوامع اسلامی نیز مطابق با این تغییرات رفتار کنند، ادامه داد: در واقع تضعیف و خدشهدار شدن کرامت انسانی به عامل درونی فرد بازمیگردد که انسان ممکن است کرامت نفسانی و انسانی خود را با پیروی از هواهای نفسانی، زیر پا گذاشتن قوانین الهی و با ارتکاب گناه خدشهدار کند.
وی تصریح کرد: در واقع اگر کسی به کرامت خود توجه داشته باشد و نفسش نیز نزد خودش بزرگترین باشد و برای خود ارزش قائل شود شهواتش به همان ترتیب در نزد او خار و ذلیل خواهد بود؛ لذا به خواهشهای نفسانی که خارج از محدوده شریعت است تن نمیدهد و خود را به هر عملی آلوده نمیکند. در حالی که شهید مطهری نیز در این خصوص گفته است که انسان وقتی جایگاه خود را پیدا کند و بداند که مورد تکریم الهی قرار گرفته، نفس او در نزدش عزیز خواهد بود و هیچ گاه او را آلوده نخواهد کرد؛ بنابراین، این کرامت انسانی گاهی توسط خود شخص مورد خدشه قرار میگیرد، تضعیف میشود و از بین میرود و گاهی نیز توسط افراد بیرونی ممکن است این کرامت خدشهدار شود و اینجاست که انسان باید از کرامت خود با تکیه بر حقوقی که برای او تعیین شده، دفاع کند.
رئیس دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد گفت: در واقع به دلیل اینکه انسان مورد تکریم خداوند قرار گرفته پس این شخص حقوقی دارد و این حقوق در حقیقت باید رعایت شود و رعایت حقوق نیز به معنای تکریم انسان است و اگر حقوق انسان توسط اشخاص، حاکمیت و نظام ضایع شود، این فرد حق دارد در مقام تکریم خود که خداوند او را مکرم کرده است، حضور پیدا کرده و از حقوق خود دفاع کند. در واقع انسان باید از کرامت و حقوقش دفاع کند، از جمله حق آزادی بیان و عقیده در چارچوب قوانین تعیین سرنوشت، تعلیم و تربیت و حق برخورداری از زندگی شرافتمندانه و امنیت روحی و روانی که همگی حقوقی برگرفته از اسلام و قرآن و روایات هستند.
انتهای پیام