یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در روزهای اخیر از تهیه طرح دوفوریتی نمایندگان مجلس برای تغییر نام فرودگاه بینالمللی مهرآباد به نام فرودگاه بینالمللی شهید سپهبد قاسم سلیمانی خبر داد.
ماده 156 آییننامه مجلس شورای اسلامی اعلام دوفوریت را برای «ضرورت جلوگیرى از وقوع خسارت احتمالى و فوت فرصت» ذکر کرده است.
سؤال اول این است که نسبت این طرح با تعریف دوفوریت چیست؟ سؤال دوم این است در حالی که کشور و مردم دچار مشکلات عدیده اقتصادی ناشی از تحریم، شیوع کرونا، بیتدبیریها و مفاسد اقتصادی هستند و انتظار دارند مجلس جدید در گامهای آغازین خود براساس وعدهها و شعارهای زیادی که از قبل مطرح کرده بود، در مسیر ارائه طرحهای شفاف و عملیاتی برای حل این مسائل قدم بردارد، آیا طرحهای اقتصادی نباید در اولویت قرار گیرند؟
چندی پیش نیز یکی دیگر از نمایندگان در نطق میان دستور خود بیان کرد که باید نام مجلس یازدهم به مجلس سردار سلیمانی تغییر پیدا کند؛ «در این مکان و تریبون مقدس برای اولین بار میخواهم اعلام کنم، نام این دوره از مجلس شورای اسلامی را نه دوره یازدهم بلکه دوره سردار سلیمانی بنامیم و به آن افتخار کنیم.»، دیگری عکس این سردار بزرگ را بر روی میز نمایندگی خود قرار داده بود و نماینده دیگر از رئیس فعلی مجلس به سلیمانی دوم یاد کرده بود. قطعا تعظیم شعائر و گرامیداشت شهدا از جمله شهید بزرگ سپهبد قاسم سلیمانی امری واجب و ضروری است اما مهمتر از آن تنظیم اعمال و رفتار ما براساس الگوی رفتاری آنهاست؛ الگویی که بیش از سخن گفتن بر عمل کردن مؤثر، خالصانه و بیسروصدا و بیحاشیه برای خدمت به مردم، نظام و انقلاب تأکید داشت.
متأسفانه به نظر میرسد برخی نمایندگان بیش از اینکه بخواهند سلیمانیوار عمل کنند تنها به دنبال دم زدن از نام ایشان و خرج کردن از این اسم بزرگ و ماندگار هستند. تجربه نیز ثابت کرده خرج کردنهای بیرویه از اسم بزرگان این کشور آسیبهای فراوانی داشته و مانع از آن شده که از ظرفیت بزرگ این شخصیتها برای تقویت وحدت ملی و اعتلای ارزشهای انقلاب اسلامی در طولانیمدت بهره کافی برده شود.
تشییع پیکر مطهر سپهبد قاسم سلیمانی نشان داد که مردم اتفاقاً قدر قهرمانان واقعی این مرز و بوم که مخلصانه و بیحاشیه وظیفه تخصصی خود را به خوبی انجام میدهند و بیش از آنکه در مقابل دوربین و تریبون باشند در پشت صحنه در جهت تأمین امنیت و ثبات این کشور و امت اسلامی جهادگونه کار میکنند، بهتر از همه میدانند و در موقع مقتضی باشکوهترین مراسم را برای گرامیداشت آنها برگزار میکنند و البته این پیام را هم به مسئولان کشور میدهند که چه نوع مسئول و کارگزاری را در تراز انقلاب اسلامی میدانند.
امروز هم مجلس یازدهم به مثابه یک کل واحد اگر مدعی پیروی از سردار سلیمانی است باید براساس این الگوی رفتاری، که هم در دسترس است و هم مورد اقبال مردم بوده، عمل کند و نگذارد بیان برخی سخنان شعاری از سوی تعدادی از نمایندگان به پای کل مجلس نوشته شود.
بهترین اقدام مجلس برای تعظیم نام سردار سلیمانی، عمل کردن مطابق سیره آن شهید گرانقدر است و در آن حالت است که بدون اینکه کسی بخواهد و اعلام کند نام این مجلس خودبهخود به مجلس سردار سلیمانی تغییر مییابد وگرنه با این اقدامات شعاری و بیارتباط با مشکلات واقعی و فراوان جامعه به ویژه در حوزه اقتصادی، نه تنها این مجلس یادآور سردار سلیمانی نخواهد شد بلکه ممکن است خدشهای، هرچند کوچک، به نام سردار دلها، در ذهن بخشی از افکار عمومی وارد شود؛ امری که مجلس و مجموعه نمایندگان به شدت باید از آن مراقبت کنند تا نام بلند و وحدتآفرین سردار سلیمانی خرج طرحها و سخنان شعاری و غیرکارشناسی برخی از نمایندگان نشود.
به نظر میرسد مجلس یازدهم با توجه به تغییرات زیادی که در نمایندگان انجام گرفته و نمایندگان دور اولی زیادی وارد آن شدهاند نیازمند استفاده از نظرات مشاوران دلسوزی است تا وظایف و جایگاه نمایندگی را تشریح کنند تا خدای ناکرده مجلس گرفتار آفت و بیماری شعارزدگی و سخنان داغ به ظاهر انقلابی بدون عمل نشود.
سردار سلیمانی یا کاری را انجام نمیداد یا براساس عقلانیت و تدبیر و به دور از شعار کارهای بزرگ، مانند نابودی داعش در عراق، را انجام میداد. پس نمایندگان مجلس یازدهم نیز اینگونه عمل کنند تا مجلس یازدهم مصداق مجلس شهید سلیمانی شود.
مهدی مخبری
انتهای پیام