به گزارش خبرنگار ایکنا، ماهنامه خیمه تازهترین شماره خود را به پرونده ویژهای با عنوان «روایت وداع» به سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی اختصاص داده است.
حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا زائری در سرمقاله این شماره با عنوان «این پاداش کدامین خدمت بود» نوشته است: «عظمت سردار سلیمانی در آن بود که ضرورتهای این خدمت خالصانه را در عرصههای عمل میشناخت و میدانست که در کنار این آرمانگرایی اعتقادی باید لوازم تحقق آرمان را در میدان زندگی واقعی محقق کند، یک بار او برای تبیین دیدگاه خود نسبت به توجیه افکار عمومی، رویکرد نظامی خود را در آزادسازی مناطق تحت اشغال در عراق و سوریه چنین شرح میداد که (نقل به مضمون) وقتی ما مثلاً یک پل یا جاده استراتژیک را آزاد میکنیم، بلافاصله به محیط پیرامونی آن منطقه میپردازیم، زیرا مردم ساکن آن منطقه هستند که باید بعد از ما آن را حفظ کنند. اگر مردان آنها دچار مشکلات اقتصادی باشند یا دشمن افکار جوانانشان را مسموم کرده باشد، کار ما سخت است و دشمن میتواند از همین نقطه ضعف استفاده کند و از همین جا به ما ضربه بزند.»
عناوین مطالب دیگر این شماره بدین شرح است: به اشعار سبکسرانه در شأن اهلبیت(ع) نیست، تبریزیان، کتابسوزی و یک مشکل معرفتی، چاقوی کسی را تیز نمیکرد، سوال و جواب با امام(ره) در خواب، عشق «دیجِی» به حاجی، آنکه شجاعتر است تصمیم بگیرد، سونامی پوچگرایی با تلاشهای فقهی متوقف نمیشود، میخواستند پسرم را اخراج کنند و شیخ عباس قمی و دینداری به زبان مردم.
بیژن عبدالکریمی در گفتوگویی درباره نواندیشی دینی و چالشهای دنیای مدرن گفته است: «متأسفانه جریانات بسیار عقبافتادهای داریم که حتی به ارزشهای خودشان هم وفادار نیستند، اما مدعی وفاداریاند و فقط صحنه اجتماعی ما را آلوده میکنند و به خودشان اجازه میدهند که به هر تفکر تازهای که میتواند راهگشا باشد، حمله کنند و انگ بزنند. نیروهای اصیل اجتماعی که به سنت تاریخی ما وفادار هستند، امروز باید کسانی که از این سنت معنوی، سنت دینی و سنت حکمی بد دفاع میکنند را از صحنه پاک کنند و اجازه دهیم صداهای دیگر نیز شنیده شود و در پرتو شنیدن صداهای دیگر ما بتوانیم مسیری برای مقاومت در برابر نیهیلیسم جهان کنونی پیدا کنیم.»
در نکتههای خواندنی از آیتالله رسولی محلاتی درباره امام خمینی(ره) آمده است: «از وقتهای مردهشان، خیلی استفاده میکردند. مثلا لابلای کارهای روزانهشان به نگارش میپرداختند. یکی از خصوصیات حاجآقا این بود که نه از دفتر حضرت امام و نه از دفتر حضرت آقا، حقوق دریافت نمیکردند. ایشان از هیچیک از مشاغل دولتیای که بر عهده داشتند، هیچ وقت حقوقی دریافت نکردند، مگر اینکه خود حضرت امام، مثلاً یک عیدی به ایشان میدادند که ربطی به حقوق نداشت. این کار را به صورت داوطلبانه انجام میدادند و میفرمودند: برای من، حقوق معلمی و تألیفاتم جذابتر است و دوست دارم زندگیام از این قِبل تأمین بشود. صبحها میآمدند و کارهای مالی دفتر را انجام میدادند و حتی اگر پنج دقیقه وقت اضافی گیر میآوردند، مشغول مطالعه و نگارش میشدند و همیشه چهار پنج کتاب روی میزشان باز بود.»
چهره ماه این شماره به حجتالاسلام والمسلمین شیخ علی اسلامی اختصاص دارد که درباره وی میخوانیم: «شیخ علی اسلامی عنصری پرتلاش و مخلص با روحیهای ترویجی و کاربردی بود که از نام و نان گذشته بود و این کار هر کسی نیست. او فقط به ترویج ثقلین فکر میکرد. او برای اینکه کارهایش به درستی پیش برود، هرگز خود را رسانهای نکرد. کارهای او بسیار متنوع بود. از خانهسازی برای شیعیان نیازمند در حومه بندرعباس تا یک مدرسه علمیه که ابتدا با یک کانکس ساخته شد. از ایجاد حوزه علمیه الزهرا(س) برای بانوان و تأسیس بنیاد غدیر تا ایجاد مرکز احیای دعا و مرکزی برای احیای متون کهن در قم، همگی از ایدههای حاج شیخ علی بود. آنقدر کارها و ایدههای او زیاد بود که گاهی برخی از کارهای او ناتمام میماند.»
نگاهی به اشعار آیینی و عاشورایی در گفتوگو با سیدعلی موسوی گرمارودی نیز بخش دیگری از مطالب ماهنامه خیمه را تشکیل میدهد که وی در این باره گفته است: «وقتی به مجالس سوگواری میرفتم، آن طوری که دلم باز شود، نمیتوانستم در جمع گریه کنم و وقتی به منزل برمیگشتم؛ در کنج تنهایی خود، سوگواری میکردم. در حقیقت «خط خون» را وقتی سرودم که از یک مجلس سوگواری در یک شب عاشورایی به منزل برگشته بودم و در خلوت خود شروع کردم به سوگواری و این شعر را گفتم. حال من آنقدر خاص بود که حتی به فکر ضبط کردن نبودم و کسانی که در منزل بودند متوجه حال من شدند و آن را ضبط کردند.»
انتهای پیام