مجید ابهری، آسیبشناس و رفتارشناس اجتماعی، در گفتوگو با ایکنا؛ از سازماندهی قوی برای سوء استفاده از کودکان در خیابانهای ایران سخن گفت و ضمن هشدار درباره اینکه کودکان خیابانی در آینده بزهکارانی حرفهای خواهند شد، اظهار کرد: در طبقهبندی آسیبهای اجتماعی، کودکان کار در چهارمین گروه قرار میگیرند.
وی با تفکیک کودکان کار از کودکان خیابان، گفت: کودکان کار در هنگام صبح برای کار از خانواده جدا میشوند و شب به خانه بازمیگردند، ولی کودکان خیابان در خیابان کار و زندگی میکنند.
کودکان خیابانی کودکان کار نیستند
ابهری با ابراز تأسف از اینکه کودکان خیابانی، کودکان کار قلمداد میشوند، ابراز کرد: کودکانی که در خیابانها هستند، کودکان کار نیستند چرا که کودکان کار، اصلاً در مقابل چشم مردم نیستند، بلکه در کارگاههای زیرزمینی و غیرمجاز یا کوره پزخانهها و ... کار میکنند؛ بچههایی که از کودکی به پیری میرسند و اصلاً دوره جوانی را تجربه نمیکنند و زندگی این بچهها در کارگاههای زیرزمینی سپری میشود. کودکان کار هم به کودکان کارهای واقعی و کودکان مشاغل کاذب تقسیم میشوند. کودکان مشاغل واقعی مردان کوچکند که مخارج خانواده را تأمین میکنند و پدر و مادر معتاد و یا مریض و خواهر و برادر کوچک دارند و درآمدشان صرف خانوادههایشان میشود. این بچهها از مرحله کودکی به پیری میرسند و دچار انواع بیماریهای پوستی، گوارشی، ارتوپدی، تنفسی و ... هستند و اغلب مورد آزار جنسی بزرگترها نیز قرار میگیرند و با هر آسیبدیدگی جسمی هم آنها را از محل کارشان بیرون میکنند. این بچهها، دو برابر بزرگترها کار میکنند و نصف آنها حقوق میگیرند و به شدت مورد سوء استفادههای مختلف قرار میگیرند. روش برخورد با کودکان کار از منظر قانونی و حمایتی با بچههای خیابانی باید متفاوت باشد و به حمایتهای ویژهای نیاز دارند اما متأسفانه آنقدر که به بچههای خیابانی توجه میشود به بچههای کار توجه نمیشود.
وی در تشریح دلایل توجه نمایشی عدهای به کودکان خیابانی، گفت: به بچههای خیابانی که در معرض دید مردم هستند توجه میشود چرا که عدهای نام و نانشان در توجه به این بچههاست. عدهای به خاطر اهداف شخصی به این بحث ورود کردهاند ولی اقدامات آنها نمایشی است و کارهایی که انجام میدهند هیچ تغییر و بهبودی در وضع کودکان خیابانی ایجاد نمیکند.
ابهری با اشاره به اینکه بخش قابل توجهی از بچههای خیابانی اتباع کشورهای همسایه هستند که دزدیده و یا خریداری شدهاند، تصریح کرد: برخی دیگر از کودکان اتباع نیز با این وعده که در ایران بچههای آنها کار کرده و درس خواهند خواند با رضایت والدینشان به ایران آورده میشوند.
این آسیبشناس کشورمان از باندهایی که این کودکان را خرید و فروش میکنند سخن گفت و تشریح کرد: اکنون دلالهایی در خیابان مولوی هستند که این بچهها را خرید و فروش کرده و یا کرایه میدهند و محل کار بچهها را تعیین میکنند. سود اصلی از این تجارت را هم دلالهایی میبرند که هر چهار ساعت به سراغ بچهها رفته و پولهایی را که بچهها کار کردهاند را از آنها میگیرند.
کودکان مناطق مرزی ایران اتباع خارجی نیستند
وی ضمن هشدار درباره اینکه بچههای روستاهای محروم مناطق مرزی به دلیل خشکسالی به تهران آورده میشوند، گفت: 60 تا 70 درصد بچههای خیابانی اتباع خارجی هستند. برخی میگویند بیش از 90 درصد این بچهها متعلق به کشورهای همسایه هستند. دلیل این اختلاف آمار این است که برخی مسئولان بچههای ایرانی که در شهرهای مرزی زندگی میکنند را هم جزو بچههای اتباع به حساب میآورند در حالی که آنها ایرانی هستند. تعداد زیادی از این بچهها متعلق به روستاهای مرزی مثل روستاهای شهر زابل هستند که دچار خشکسالی شدهاند و به طرف شهرها آمدهاند. برخی از این بچهها تابستان در مناطقی مثل شمال که مردم برای تفریح در این مناطق حضور دارند میروند، زمستانها در شهرهای بزرگ حضور دارند و ایام عید در مناطق گردشگر؛ یعنی هر فصل در مناطق مختلف کشور جابهجا میشوند.
ابهری درباره اعتیاد بچههای خیابانی نیز بیان کرد: یکسری از این بچهها برای اینکه از اربابان خود حرفشنوی دائمی داشته باشند، معتاد شدهاند و برای خردهفروشی مواد از آنها استفاده میشود. با یک سازماندهی قوی در اداره بچههای خیابانی مواجه هستیم. سازمانی به اسم «گ ت ت؛ گدایان تهران و توابع» وجود دارد که این سازمان میزان سرقفلی هر محل را برای حضور بچههای خیابانی و در اصل گدایی آنها مشخص میکند، هر سردستهای این سرقفلیها را پرداخت و بچهها را به آنجا میبرد، مسئول بچهها هم هر چند ساعت یکبار، پولهایی که مردم به بچهها دادهاند را از آنها میگیرد. البته گدایانی هم هستند که جزء این سازمان نیستند و در کوچه پس کوچهها گدایی میکنند و اگر گیر دار و دسته این سازمان بیفتند به شدت کتک خواهند خورد.
وی با انتقاد شدید از اینکه بانک اطلاعاتی در خصوص آسیبهای اجتماعی در کشور وجود ندارد و علی رغم اینکه 40 سال است که صاحبنظران خلأ آن را اعلام میکنند، هنوز هم اقدامی در جهت ایجاد آن انجام نشده است، گفت: وقتی بانک اطلاعات آسیبهای اجتماعی نداریم چطور و براساس کدام اطلاعات میخواهیم برای رفع آسیبها اولویتبندی و برنامهریزی کنیم. مبنای هر برنامهریزی و سیاستگذاری اطلاعات، اعداد و ارقام صحیح است که فاقد آن هستیم.
برخوردهای سلیقهای و سیاسی
ابهری برخوردهای سلیقهای و سیاسی را دلیل وضعیت موجود دانست و ادامه داد: 22 سازمان و نهاد مداخلهگر و متولی در امر آسیبهای اجتماعی با میلیاردها میلیارد بودجه وجود دارد و اگر کسی میگوید بودجه نیست باید او را به خدا واگذار کرد؛ بودجههای کلانی در این بخش دریافت میشود ولی مشکل عدم تمرکز در مدیریت و سیاستگذاریهای سلیقهای و مقطعی است.
وی در پاسخ به این سؤال که برای رفع مشکل کودکان کار چه باید کرد؟ گفت: باید یک سازمان متولی معین وجود داشته باشد. سازمان متولی در حال حاضر بهزیستی است اما بهزیستی با این همه وظایف و امکانات محدود توان این کار را ندارد. باید سازمانهای متولی دور هم جمع شوند و یک تشکل ایجاد کنند که پاسخگوی مردم و دولت باشد و امکانات لازم را در اختیار آن سازمان قرار دهند تا کودکان اتباع را به خارج از کشور بازگردانند.
کودکان خیابان امروز، بزهکاران زندانی آینده
ابهری با تأیید این مسئله که اگر خانواده اتباع مجاز بچه خود را مجبور به حضور در خیابان کنند باید رد مرز شوند، اظهار کرد: متأسفانه این بچهها تبدیل به ابزار کار برای خانوادههایشان شدهاند. بسیاری از پدرها و مادرهای این بچهها معتاد هستند و یا در خانه نشستهاند و کار نمیکنند و بچه خود را برای کار به خیابانها فرستادهاند. جالب اینکه همسایههای ایرانی این خانوادهها هم وقتی میبینند بچههای اتباع پول در میآورند، بچههای خود را راهی خیابانها میکنند و این رفتار در حال عادی شدن برای بخشی از خانوادهها است و عدم مقابله با این مسئله باعث مجاز شدن این رفتار شده است.
وی در پایان هشدار داد: بچههایی که بچگی نکرده و مدام مورد سوء استفاده قرار گرفتهاند، بزهکاران آینده هستند. یعنی زندانها در آیندهای نه چندان دور مملو از این بچهها خواهد بود. اکنون سن بزهکاری کاهش پیدا کرده، به خاطر اینکه این بچهها در خیابان با انواع بزه آشنایی و در انجام انواع بزهکاریها مهارت پیدا میکنند و هیچ کس هم به فکر نیست. این بچهها را یک سازمان مخوف اداره میکند پس باید با این سازمان هم بسیار جدی مقابله شود.
انتهای پیام