محمدرضا یوسفی، نویسنده کودک و نوجوان و نامزد دریافت جایزه «هانس کریستین اندرسن» در گفتوگو با ایکنا درباره وضعیت آشفته بازار ترجمه کتاب کودک و نوجوان گفت: در طول چهل سال گذشته این مسئله وجود داشته و ناشرانی که بیش از پیش بر این بازار اثر میگذارند، به دنبال سودآوری خود هستند و از بین ناشران فقط تعداد اندکی برای اخذ کپیرایت یک اثر اقدام میکنند و اغلب حق تألیف و حق تصویر نمیپردازند. البته این وضعیت در مقوله سود و سرمایه در کشورمان رایج است و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این زمینه مسئول است و باید جلوی چنین مسائلی را بگیرد.
وی افزود: وقتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نظارت کافی ندارد و این مسئله را به ذهن متبادر میکند که وزارت ارشاد هم در این موضوع ذینفع است و اینها دایرههای جدا از هم نبوده، بلکه حلقههای به هم پیوستهاند.
رقابت ناشران برای ترجمه کتابهای پر فروش
نویسنده «عکس یادگاری بگیریم» با بیان اینکه ما صد در صد به ترجمه و آثار وارداتی نیاز داریم، اما باید ترجمه خوبی از یک اثر ارائه شود، بهعنوان مثال از کتاب «شازده کوچولو» 20 ترجمه وجود دارد و طبیعی است که همه این ترجمهها وزین و فاخر نیستند و اولین ضربه را به فرهنگ ملی میزنند. وقتی یک کتاب خارجی در کشور مبدأ اثر خوب و پرفروشی است، با ترجمه ضعیف وارد بازار نشر ایران میشود و رقابت شدیدی بین مترجمان و ناشران وجود دارد که زودتر کتاب مورد نظر را ترجمه و منتشر کند.
یوسفی با بیان اینکه اثری که در آن سوی مرزها اثر پرفروش و خوبی هستند، لزوماً نمیتواند برای جامعه ما نیز مناسب باشد، ادامه داد: غالباً یک دانشجو این کتابها را ترجمه میکند و در نهایت یک ویراستار تغییراتی در متن ایجاد کرده و سپس منتشر میشود و این سیستم به چرخه خود ادامه میدهد.
خانوادهها باید برای فرهنگ تلاش کنند
وی در ادامه بیان کرد: جامعه به سمتی پیش رفته است که خانوادهها خودشان باید در راستای اشاعه فرهنگ تلاش کنند، زیرا وزارت ارشاد در این زمینه خود را مسئول نمیداند و همین بیمسئولیتی آسیب بسیاری به حوزه فرهنگ و نشر وارد کرده است. در حالی که در حوزه ممیزی خود را مسئول میداند، هر چند این ممیزی نیز اصول و معیار سنجیدهای ندارد و سلیقه در این زمینه دخالت بیشتری دارد. چه بسا در دورههای گوناگون مدیریتی کشور، سلیقههای ممیزی بسیار تغییر کرده است؛ بهعنوان مثال کتابی که دورهای در کانون چاپ نمیشد، امروز اجازه انتشار یافته است.
این نویسنده تصریح کرد: مصیبت واقعی برای آثار تألیفی است، زیرا بررس کتاب دست خود را در بررسی و اصلاح محتوای کتاب باز میبیند و مسیر چاپ و انتشار این آثار به راحتی طی نمیشود، اما برای آثار ترجمهای این اتفاق نمیافتد و سریعتر از آثار تألیفی مجوز نشر پیدا میکنند.
وی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه ذهن دست نخورده کودک باید با چه آثاری پرورش یابد، بیان کرد: اگر از یک روانشناس یا جامعهشناس بپرسید ممکن است پاسخ مشخصی برای آن داشته باشد، اما در حوزه هنر این موضوع تعریف مشخصی ندارد و هیچ چارچوبی هم وجود ندارد که نویسنده و مترجم در همان چارچوب اقدام کند، خود نویسنده باید نیازهای کودکان و نوجوانان را شناسایی کند.
نویسنده «ماه منیر» گفت: به نظرم کتابی که تخیل و خلاقیت کودکان را پرورش و گسترش دهد، برای کودک مناسب است، هر چند همه این موارد تعریفهای متفاوتی دارند، زیرا من نویسنده یا مترجم یک تعریف از این موضوع دارم و آموزش و پرورش تعریف یا دیدگاه متفاوتی دارد. از این رو باید شرایطی را به وجود آوریم که همهگونهها بتوانند با در نظر گرفتن نیازها زمینه خلاقیت و تخیل را فراهم کنند.
یوسفی تصریح کرد: مخاطب امروز ما متفاوت از مخاطبان 10 سال گذشته و پیشتر از آن است و نویسندهها مجبورند به این تفاوتها توجه کنند؛ از این رو کتابی میماند که عنصر خلاقیت در آن وجود داشته باشد. سالهای سال است درهای آموزش و پرورش به روی ناشران واقعی بسته است و نمایشگاههای کتاب بسیاری در مدارس برگزار میشود که کتابهای متناسب در آنها بسیار اندک است.
انتهای پیام