یکی از موضوعاتی که طی سالهای اخیر در میان قراء کشور مشاهده میشود این است که اغلب قاریان در هنگام تلاوت در محافل و مجامع تمایل دارند تا اوج صدای خود را به نمایش گذارند که متأسفانه برخی از قراء در این راه بدون آنکه متوجه باشند دست به ایجاد اوجهای تصنعی میزنند که کاملاً غیرعلمی است و حتی در محدوده حقیقی صدای آنان نیز قرار ندارد.
حال اینکه اوج صدای قاریان مختلف چگونه باید ادا و در چه فواصل صوتی ارائه شود، موضوع بسیار مهمی است که باید از منظر کاملاً علمی و موسیقایی بررسی شود تا قاریان و تالیان بدانند که بالا بردن صدا در هنگام تلاوت و اوجهای تصنعی نه تنها به زیبایی تلاوت ایشان اضافه نمیکند، بلکه گاه باعث آزردگی مستمعان نیز میشود.
در این راستا خبرنگار ایکنا مصاحبهای با رضا روانبخش، از کارشناسان حوزه موسیقی و مدرس آواز اصیل ایرانی، انجام داده که مشروح آن را در ادامه میخوانید؛
روانبخش اظهار کرد: اولین موضوعی که باید در رابطه با اوجخوانی در هنر تلاوت بدان پرداخت، ارائه تعریف صحیحی از اوجخوانی است. تعریف منطقی و علمی اوجخوانی در خوانش به ویژه در هنر تلاوت، خواندن در محدوده صداهایی که فرکانس صوتی بالایی دارند، است. پس محدوده صدایی با فرکانس بالای صوت هر فرد اوج نام دارد. محدوده صوتی هر فرد وسعت خاصی دارد که به واسطه این امر میتوان خواندن در فرکانس و نتهای بالای صدا را تعریف اوج در خواندن نامید.
وی افزود: البته گاه عموم مردم اوج را به معنای شدت صوت به کار میبرند که این مسئله چندان موجه نیست. عموم مردم تصور میکنند هنگامی که شدت صوت را بالا میبریم، به اوج صدا رسیدهایم در صورتی که اینطور نیست، بلکه فرکانس صدا با شدت، قدرت و حجم صوت متفاوت است. برای مثال میتوانیم دو صدا تولید کنیم که هر دو در یک فرکانس ثابت قرار داشته باشد ولی حجم، قدرت و شدت آنها با هم تفاوت داشته باشد. به همین دلیل تنها بالا بودن فرکانس صوتی را اوج مینامند.
ضرورت بررسی جایگاه کمی و کیفی اوجخوانی
این کارشناس موسیقی بیان کرد: مسئله بعدی بررسی جایگاه اوجخوانی از لحاظ کمیت و کیفیت است. یعنی اوجخوانی مطلوبی که همگان انتظار شنیدن آن را دارند، در دو بخش اوجخوانی کمی و اوجخوانی کیفی بررسی میشود. بحث کیفیت اوجخوانی بیشتر به موضوع صوت، صداسازی، بحثهای تقویت صوت و نحوه ایجاد صوت مطلوب در هنگام خواندن باز میگردد که برای خود اسلوب و روشها و تمرینهای مختلفی دارد که به صورت آکادمیک در مکاتب گوناگون در کل دنیا مطرح میشوند. اگر بخواهیم به لحاظ کیفی نظر دهیم، خواننده و قاری قرآن که در فرکانسهای بالا میخواند، اگر صوت مطلوب که با توجه به تمرینهای صداسازی و ... تولید شده را ارائه دهد، این صوت مطلوب در اوج برای مستمع و مخاطبی که صدا را میشنوند نیز خوب و دلنشین خواهد بود.
روانبخش تصریح کرد: بحث دیگری که در مورد اوجخوانی مطرح میشود، در رابطه با موضوع کمیت تلاوت است. ما باید یک تناسبی در خواندن خود به لحاظ فرکانسی در هنر تلاوت ایجاد کنیم. اگر بخواهیم به طور کلی تقسیمبندی کنیم، تلاوتی که هر قاری انجام میدهد، در سه بخش بم، توسط و اوج خلاصه میشود. به لحاظ کمی برای مثال حدود 50 درصد یا بیشتر یک تلاوت 10 تا 15 دقیقهای در توسط خوانده میشود. یعنی 50 درصد تلاوت یک قاری با پردههای متوسط وسعت صوتی ادا میشود. همچنین، حدود 20 درصد یا کمتر تلاوت قاری با صدای بم یا پایین و حدود 20 درصد یا کمتر نیز با صدای اوج اجرا میشود.
وی ادامه داد: وسعت صدای هر فرد و یا خاستگاه صوت در صداسازی و خواندن هر فرد در سه بخش کلی صدای سینه، صدای میانی و صدای سر قرار دارد که از آن به عنوان سبک صدا نام برده میشود. اگر ما وسعت صدای هر فرد را برای مثال دو اکتاو در نظر بگیریم، حدود نصف این صدا که شامل یک اکتاو است، به لحاظ وسعت در محدوده صدای سینه قرار دارد و نصف صدای دیگر نیز که تقریباً یک اکتاو است، به دو بخش صدای میانی و صدای سر تعلق دارد.
این مدرس آواز اصیل ایرانی افزود: در بررسی مسئله اوجخوانی میتوانیم اوج را در همان سه تا چهار نت آخر صدای سر در نظر بگیریم. یعنی اگر ما دو اکتاو را در نظر بگیریم، 15 نت را شامل میشود که حدود هفت نت ابتدایی آن صدای سینه و هفت نت بعدی نیز شامل چهار صدای میانی و چهار صدای سر خواهد بود. عموما به نتهای صدای سر صدای اوج و اوجخوانی گفته میشود. برای مثال در یک صدای باریتون مردان، وسعت صوتی از نت «لا» اکتاو دوم با فرکانس 110 هرتز آغاز و تا نت «لا» اکتاو چهارم با فرکانس 440 هرتز ادامه دارد. میتوان گفت در این وسعت صوتی سه یا چهار نت آخر این وسعت که حدودا شامل نتهای «می، فا، سل و لا» است، اوج صدا نامیده میشود که در حقیقت همان وسعت صدای سر است.
روانبخش تصریح کرد: این وسعت در صداهای زیر یا تنور و نیز صداهای باس یا بم تفاوت دارد و دو اکتاوی در این وسعتهای صوتی در نظر گرفته میشود، با دو یا سه پرده بالاتر(در صدای زیر یا تنور) و یا پایینتر(در صدای باس یا بم) اجرا میشوند.
تأثیر شگرف جنس صدا در اوجخوانی
این کارشناس موسیقی گفت: موضوع بعدی که بسیار مهم است، مسئله جنس صدا است که بایدها و نبایدهای اوجخوانی در این قسمت تبلور زیادی پیدا میکند. جنس صدا در میزان اوجخوانی یعنی به لحاظ کمی خیلی مهم است. صداهایی که تنور هستند و اوج صدایشان بالا است، طبیعتا صدای بالا را بیشتر در تلاوت استفاده میکنند. برای مثال صدای مرحوم حصان از نوع تنور بود و به همین دلیل بیشتر مانورهای وی در صدای بالا قرار داشت. مرحوم شحات محمد انور، هنگامی که نتهای صدای سر را در یک تلاوت نیم ساعته اجرا میکند، بیشتر از سه یا چهار نفس نیست ولی مرحوم حصان اینطور نبود؛ چراکه صدای وی تنور بود و در صداهای تنور میزان اوجخوانی و استفاده از نتهای صدای سر بیشتر است تا در صداهای باریتون و یا بم.
وی بیان کرد: مسئله بعدی داستان ردیف در موسیقی است. ما در موسیقی ایرانی بحث مهمی به نام ردیف داریم که ترتیب چینش ملودیها و گوشهها در کنار یکدیگر است که در کل شامل یک دستگاه یا آواز میشود. بیشتر خوانشها حتی در آوازهای ایرانی در حوزه صدای متوسط قرار دارد که این موضوع در چینش ملودیها و گوشهها در ردیف موسیقی ایرانی نیز کاملا جلوهگر است. برای مثال دستگاه شور در ردیفهای مختلف اساتید موسیقی چندین گوشه و ملودی دارد که این ملودیها از گوشه درآمد به عنوان اولین گوشه این دستگاه به شکل بالارونده به سمت گوشههای دیگر (متوسط و اوج) میرود و در گوشه درآمد، محوریت با نتهای پایینی است. اغلب گوشههایی که درهر دستگاه وجود دارد، در صدای متوسط و با محوریت درجات میانی است.
روانبخش افزود: گوشههایی که در قالب هر مقام یا دستگاهی خوانده میشود، خود خواص ذاتی دارند که باید در هنگام خواندن خیلی مورد توجه قرار گیرد. بعضی گوشهها هستند که بهتر و موجهتر است که در اوج صدا خوانده شوند. هر گوشه و هر ملودی را میتوان در هر پردهای خواند، ولی برخی گوشهها ذاتا گویی نوعی خلق شدهاند که در اوج خوانده شوند. البته به لحاظ موسیقایی هیچ محدودیتی برای خواندن آنها وجود ندارد ولی در اوج خواندن این گوشهها خیلی مطلوب است. برای مثال نت شاهد گوشه حسینی در دستگاه شور درجه هشتم گام (اکتاو) است که میتوانیم این گوشه را در همان درجه اول و صدای پایین نیز بخوانیم ولی چیدمان این گوشه در اوج خیلی موجهتر است. در حقیقت خواننده باید درست و دقیق انتخاب کند که چه گوشههایی را در بم، توسط یا اوج صدا اجرا کند.
تشابه انتقال درجات موسیقایی در تلاوت و آواز
این مدرس آواز اصیل ایرانی گفت: در بحث تلاوت نیز این جریان وجود دارد. برای مثال هنگامی که بیات را در تلاوت آغاز میکنیم، بعد از دو یا سه نفس که قسمتهای پایینی مقام را تلاوت میکنیم، سپس، بیات نوا آغاز میشود که درجه چهارم بیات است. همچنین، در ادامه به حسینی در درجه پنجم و سپس، در فضاهای بالاتر که به اکتاو میرسیم.
وی ادامه داد: بیشتر مشکلات خوانندگان به ویژه قاریان قرآن کریم در نحوه تولید صدا از صدای سینه و بالاتر آغاز میشود؛ چراکه تکلم ما بیشتر در محدودههای بم و صدای توسط است و عموما هنگامی که خوانندگان و قاریان قصد دارند تا از صدای بم به سمت صدای سینه و سپس، صدای سر حرکت کنند، با مشکلاتی مواجه میشوند. اگر کمی دقت کنیم، بیشتر نکات کارشناسان در رابطه با اوج افراد است و گاه شنیدیم که میگویند اوج فردی خراب است. علت این است که ما دائماً با صدای تکلم و بم صحبت میکنیم. لذا حوزههایی که در آن تکلم میکنیم خیلی راحتتر اجرا میشود. ولی از صدای سینه به بالاست که مشکلات شروع میشود که همین بحث اوجخوانی را شامل میشود؛ چرا که صدایی است که کاملاً مشهود است و اگر اوج صدای فردی کیفیت لازم را نداشته باشد، این مسئله خیلی واضح میشود.
روانبخش بیان کرد: کسانی که عموماً صدای بم دارند، بیشتر در محدودههای بمخوانی تلاوت میکنند. همچنین، کسانی که صداهای باریتون(متوسط) و تنور(زیر) دارند نیز بیشتر در محدوده صوتی خود تلاوت میکنند. برای مثال مرحوم شحات محمد انور بیشتر در صدای متوسط میخواند؛ چون صدای باریتون دارد و مرحوم عبدالباسط به دلیل اینکه از صدای تنور برخوردار است، بیشتر در اوج میخواند. همچنین، مرحوم متولی عبدالعال چون از صدای باریتون برخوردار است، بیشتر در حوزه صدای متوسط تلاوت میکند. اگر صداسازی توسط قاری قرآن به درستی انجام شود، قطعاً اوج مطلوب را خواهیم داشت.
وی در پایان تصریح کرد: این مهم است که صوت باید در مرحله اول کیفیت داشته باشد. اصلاً ضرورتی ندارد که نتهای بالا را با کیفیت پائین بخوانیم. متأسفانه طی سالهای اخیر موضوعی در میان قاریان ما حالت اپیدمی به خود گرفته که همه قصد دارند تا بدون رعایت کیفیت، اوجخوانی کنند. متأسفانه حس میکنم جریانی در میان قراء کشور به وجود آمده که قاریان دوست دارند تا اغلب با نتهای بالای صدای خود که اغلب در حوزه صوتی ایشان نیست، بخوانند که این مسئله نوعی اوج غیرطبیعی است. خیلی از قاریان به دنبال داد زدن هستند و قصد دارند تا تصنعی صدای اوج ایجاد کنند که این کار خوبی نیست و کیفیت تلاوت را پایین میآورد و برای مستمع نیز هیچ جذابیتی نخواهد داشت.
صوت این گفتوگو را اینجا بشنوید.
انتهای پیام