اعظم پرچم، عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان، در گفتوگو با ایکنا؛ به آسیبشناسی پژوهشهای قرآنی دانشگاهی پرداخت. به اعتقاد او سیاستگذاری معاونت آموزش عالی از جمله موانع رشد و ارتقای پژوهشهای دانشگاهی در کشور است. پرچم با انتقاد از سختگیریهای معاونت پژوهش دانشگاهها برای تصویب پروپوزال و برگزاری دفاع، این موضوع را از آسیبهای پژوهشهای قرآنی در کشور قلمداد کرد. در ادامه مشروح این گفتوگو از نظر میگذرد؛
پرچم در ابتدا اظهار کرد: روند پژوهشهای قرآنی در کشور باید براساس مقاطع تحصیلی تحلیل شود. در مقطع کارشناسی ارشد همه چیز به سیاستگذاری آموزش عالی بازمیگردد. آموزش عالی زمان محدودی برای تدوین پایاننامه کارشناسی ارشد تعیین کرده است و در غیر آن صورت، دانشجو را جریمه میکند. به همین دلیل پایاننامههای این مقطع کیفیت چندانی ندارد.
وی افزود: در مقطع دکتری دانشجو فرصت کافی در اختیار دارد و مدرک دکتری برای کسی که میخواهد در آینده تدریس کند مانند جواز کسب میماند و به همین دلیل اهمیت دارد. با وجود این در این مقطع هر دانشگاه یکسری مقرراتی تعیین کرده است که دانشجو نمیتواند به نحو مطلوب به فعالیت پژوهشی خود بپردازد.
این پژوهشگر قرآنی درباره وضعیت تحقیقات علمی کشور توضیح داد: وضعیت پژوهش در دانشگاههای کشور خیلی خوب نیست و این ضعف به دلیل تصمیماتی است که معاونت آموزش عالی اتخاذ میکند. باید در آموزش عالی تغییراتی ایجاد شود. در حال حاضر وضعیت چنین است که دانشجو یک مقاله مینویسد، آنگاه حجم مقاله را زیاد میکند و تبدیل به رساله میکند. این قدر که دانشجویان دغدغه مقاله دارند دغدغه پایاننامه ندارند؛ چراکه دانشجویان دهه شصت به مقطع دکتری هجوم بردهاند و تعداد دانشجویان بسیار زیاد است؛ از طرفی تعداد نشریات نیز محدود است. به همین خاطر وقتی که دانشجو مقاله خود را مینویسد تا منتشر شود، سپس پایاننامه را به هر نحو تکمیل میکند تا به مرحله دفاع برسد.
وی تأکید کرد: در روند تصویب پروپوزال نیز وسواسهایی در خصوص نوشتن اهداف و فرضیات و ... وجود دارد که تأثیر نامطلوبی در پی دارد. دانشجو در ابتدا ایدهای در ذهن دارد، اما وقتی این وسواسها اعمال میشود وجهه کاربردی از پژوهش او گرفته میشود. فرایند تصویب پروپوزال مانند هفت خوان رستم است. برای نمونه معاونت پژوهشی دانشگاه اصفهان دانشجویان را ملزم کرده است که مقالات خود را در نشریات ممتاز منتشر کنند. اگر یک دانشجو مقاله خود را در یک نشریه ۴ امتیازی منتشر کند، هر چند موضوعش کاربردی باشد، به اثر او بها داده نمیشود و اثر او کانلم یکن تلقی خواهد شد و به او اجازه دفاع نمیدهند.
وی ضمن ابراز نارضایتی از وضعیت پژوهشی دانشگاهها، اظهار کرد: متأسفانه همه ذهنیتها محدود به مجلات است. اگر به معاونت پژوهشی اعتراض شود، میگویند مقالاتی که شما در مجلات ایران منتشر کردهاید به درد معاونت نمیخورد و امتیازی برای ما ندارد؛ چراکه مقالاتی در سطح محالات «کیو ۱» و «کیو ۲» میخواهیم تا رتبه علمی دانشگاه در کشور ارتقا پیدا کند. ما هم مجبوریم به دانشجویان آموزش بدهیم که مقالات خود را در نشریات انگلیسیزبان در سطح «کیو ۱» و «کیو ۲» منتشر کنند. البته باید توجه داشت که در وضعیت تحریم، وقتی دانشجو با نام ایران مقاله خود را عرضه میکند اصلاً مقاله را از او نمیپذیرند. نشریات «کیو ۳» و «کیو ۴» را هم دانشگاه قبول ندارد. نتیجه اینکه اصلاً به پژوهشهای نظری و کاربردی بها داده نمیشود و این از مشکلات دانشجویان دکتری است.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان در ادامه گفت: مشکلی که در کشور داریم این است که مقاله از پایاننامه مهمتر است. نکته دیگر اینکه شرایط پذیرش مقاله در هر مجله با مجله دیگر متفاوت است. یعنی انتشار مقاله وابسته به این است که داور مجله فرایند پژوهشی مقاله را تأیید کند؛ والا تمام هزینههایی که دولت برای هر دانشجو هزینه میکند به ثمر نمیرسد. اینکه داور نشریه مقاله را تأیید میکند یا خیر وابسته به سلیقه شخصی اوست. مثلاً مقالهای داشتیم که دو داور تشخیص دادند علمی ــ پژوهشی است، اما سردبیر گفته است اصلاحات مقاله را نفرستید چراکه حجم مقالات ما زیاد است. نتیجه اینکه پایاننامه در دست دانشجو میماند و اجازه دفاع داده نمیشود. با این وضعیت چگونه از کاربردیسازی پژوهشها سخن بگوییم؟
اعظم پرچم ضمن انتقاد از وضعیت نشریات علمی تصریح کرد: به ثمر رسیدن تلاشهای دانشجو در جهت تدوین پایاننامه محتاج نظر و سلیقه شخصی داور یا سلیقه شخصی سردبیر است. مضاف بر این، باید اشاره کنم که در کشور ما مافیای مجلات وجود دارد. متأسفانه برخی نشریات برای چاپ مقاله هزینه دریافت میکنند و در کنار آن ارتباط سردبیران مجلات نیز به این امر دامن میزند. واقعاً این درد دانشجویان است که من بیان میکنم و شاید هم به ضررم تمام شود. دانشجوی دکتری یک سال زحمت کشیده و مقاله نوشته و مقاله به مدت ۵ ماه در اختیار نشریه قرار داشته است. داوران تشخیص دادهاند مقاله علمی ــ پژوهشی است، اما نیازمند بازنگری کلی است. با این حال سردبیر میگوید که اصلاحات را برای ما نفرستید. این دانشجو الآن نمیتواند فارغالتحصیل شود.
وی افزود: اگر من استاد در فلان مجله قدرت نداشته باشم و با آن ارتباط نداشته باشم، مقالهام پذیرفته نمیشود. این وضعیت برای پژوهشهای قرآنی آسیب است. خلاصه کلام اینکه سیاستگذاریهای آموزش عالی در فرایند پژوهشها یکی از مهمترین آسیبها و مشکلات پژوهش در کشور است. آموزش عالی به دانشگاههای مادر اختیار سیاستگذاری داده است. نتیجه این اقدام این است که مثلاً یک دانشجوی دانشگاه اصفهان براساس شرایطی که معاونت پژوهشی دانشگاه تعیین کرده است، نمیتواند از پایاننامه یا رساله خود دفاع کند، اما اگر این دانشجو در دانشگاه تهران یا دانشگاه دیگری بود میتوانست دفاع کند.
وی در خصوص کیفیت روش پژوهشهای دانشگاهی یادآور شد: هر گروهی در هر دورهای روشهای خود را نو میکند. ما در دانشگاه اصفهان شاهدیم که فرایند پژوهشها رو به رشد و رو به اصلاح است. در آن زمانی که خودمان رساله دکتریمان را نوشتیم در مقایسه با سالهای بعد که رساله دانشجویان را راهنمایی کردیم شاهدیم که پژوهشها رو به رشد است. ولی عموماً پایاننامههایی که ناظر به پژوهشهای نظری و معناشناسی است بیشتر مورد توجه قرار میگیرد و موضوعات کاربردی را در سطح دکتری نمیپسندند و میگویند این موضوعات در سطح فوق لیسانس است.
پرچم درباره عدم توجه دانشگاهها به پژوهشهای کاربردی توضیح داد: دلیلش این است که مخاطبان پژوهشها و مقالات دوره دکتری عموماً طیف خاص متخصص است، در حالی که مخاطبان موضوعات کاربردی طیف وسیعتری را دربرمیگیرد؛ لذا پژوهشهای دکتری معطوف مباحث نظری شده است و مباحث اجتماعی و کاربردی در دوره دکتری مورد استقبال قرار نمیگیرد.
وی ادامه داد: یکی دیگر از مشکلات پژوهش که باید به آن اشاره کنم این است که خوانندگان این حجم وسیع مقالات دانشجویان دکتری چه کسانی هستند؟ به هر حال برای این نشریات هزینه میشود و استادان بسیاری باید وقت بگذارند و این آثار را داوری کنند. مضاف بر آن دانشجویان نیز باید ساعات زیادی را صرف و این مقالات را تدوین کنند. اختصاص این همه وقت و هزینه برای یکسری مقالات نظری و غیرکاربردی چه فایدهای دارد؟ خوانندگان این مقالات چه کسانی هستند؟ اصلاً این پژوهشها در زندگی خود دانشجو چه تأثیری دارد؟ نتیجهای که از صرف این همه وقت و هزینه به دست میآید صرفاً افتخار نگارش یک پایاننامه یا رساله است.
پژوهشگر مطالعات قرآنی در ادامه به انتقاد از وضعیت کاربردیسازی پژوهشهای قرآنی پرداخت و گفت: متأسفانه آموزش عالی اصلاً به این موضوع فکر نکرده است. مقالاتی تهیه میشود که هیچ تأثیری در زندگی خود شخص ندارد. شما میتوانید مجلات علمی ــ پژوهشی قرآنی را بخوانید. مقالاتی که نویسندگان آنها دانشجویان هستند عموماً معطوف به مباحث نظری است. نتیجه این است که بسیاری از دانشجویان دکتری که با آنها ارتباط داریم در زندگی خود با مشکلات و مسائلی زیادی دست و پنجه نرم میکنند. خیلی از آنها درگیر تنشهای خانوادگی و طلاق هستند؛ با وجود اینکه مثلاً مقالاتشان راجع به مباحث نظری روانشناسی است.
وی ادامه داد: یک دانشجوی دکتری که دو سال وقت صرف کرده است تا رساله خود را تدوین کند، ولی خودش درگیر طلاق و مشکلات خانوادگی است، این پژوهشی که انجام داده است به چه درد او میخورد؟ متأسفانه اگر رساله کاربردی داشته باشیم، وقتی از رساله دفاع میشود استادان استقبال چندانی از آن نمیکنند و احساس میکنند این رساله در حد مقطع دکتری نیست.
وی اضافه کرد: استفاده از مباحث کاربردی در کلاسهای تفسیر دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد خیلی مفید است. برای مثال روابط زوجین، اصول مدیریت خانواده و نگرشهای فرزندپروری از موضوعات کاملاً مفید است، اما در سطح دکتری به آنها توجه نمیشود و نمره رساله دانشجویانی را که در این زمینه پژوهش میکنند پایین میدهند. ضمن اینکه معاونت پژوهشی به دانشجو اجازه نمیدهد با دانشگاه تسویه کند، مگر اینکه یک مقاله «کیو ۱» ارائه بدهد. باید ببینیم در فرایند پژوهش به چه سمتی حرکت میکنیم؟ آیا دنبال این هستیم که پژوهشهایمان در نشریات خارجی منتشر شود یا اینکه مشکلی را از جامعه رفع کند. به همین دلیل دانشجویانی که پژوهشهای کاربردی انجام میدهند از همه سو تحت فشار قرار میگیرند و به نتیجه کار آنها توجه شایانی نمیشود.
انتهای پیام