به گزارش خبرنگار ایکنا؛ هفتم مهرماه، یادآور رشادتها و دلاورمردی مردانی در مبارزه با آتش و سختی است، روزی که در تقویم کشورمان با نام ملی آتشنشانی و ایمنی نامگذاری شده است.
مصادف با همین روز در سال 59 پالایشگاه آبادان در جنگ ایران و عراق مورد حمله هوایی ارتش بعثی قرار گرفت که تعدادی از آتشنشانان به همراه هموطنانمان در آبادان برای خاموش کردن آتش و اطفای حریق رفتند، اما در حین این عملیات، اتفاق عجیبتری افتاد، بمباران دوباره این پالایشگاه توسط رژیم بعثی عراق و شهید شدن تعداد زیادی از آتشنشانان و همچنین هموطنانمان، لذا طی سال 79 با پیشنهاد ستاد هماهنگی امور ایمنی آتشنشانی کشور و بههمت و تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی این روز بهمنظور پاسداشت و یادآوری رشادت آن روز این مردان غیور بهعنوان روز ملی آتشنشانی و ایمنی نامگذاری شد.
در این روز و پیرو یکی از اهداف این خبرگزاری در راستای معرفی چهرههای قرآنی در مناسبتهای مختلف بهسراغ یکی از حافظان قرآن آتشنشانی رفتیم، منصور رنجبر، کارشناس قرآنی ـ فرهنگی سازمان آتشنشانی که دارای مدرک کارشناسیارشد علوم قرآن و حدیث است که حدود 16سال سابقه فعالیت هم در بخش عملیاتی و هم در بخش اداری این سازمان را دارد، در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید؛
ایکنا: در ابتدا خود را معرفی کنید.
متولد سال 1361، دارای سه خواهر و سه برادر و من فرزند سوم خانواده هستم.
ایکنا: مشوق اصلیتان برای ورود به عرصه قرآنی چه کسی و یا کسانی بودهاند؟
پدرم به ویژه مادرم و اساتیدم چون اسفندیاری، هاشمی و جهانبخش فرجی بودند که با انگیزه دادن، من را تشویق بهحفظ آیات کلام وحی میکردند.
ایکنا: از چه سنی با جلسات قرآن و چگونه آشنا شدید؟
هنگامی که در پایه اول مقطع ابتدایی مشغول بهتحصیل بودم در جلسه قرآن، مسجد محلهمان، مسجد جامع رسول اکرم(ص)، محدوده خلیج فارس، روخوانی و روانخوانی را فراگرفتم. خاطرم هست، معلم این جلسه، فردی باعنوان «دانا» بود، اما کار اصلی حفظم را از سال اول راهنمایی اما نه بهصورت متناوب و پیوسته، شروع کردم. همچنین در سال 73 نیز در جلسه آموزش قرآن آقای غفاری شرکت کردم که این هم در ثابت قدمیام در این راه بیتأثیر نبوده است.
ایکنا: از کجا متوجه علاقهمندیتان به حفظ آیات شدید؟
اساتید در این زمینه خیلی اثرگذار بودند. ابتدای کار که شروع کردم با دید حافظ کل شدن شروع نکردم، خاطرم هست حدود 11سال داشتم، یک شب به مسجد رفته بودم و دیدم یکی از دوستانم حدود 90 آیه از سوره مبارکه بقره را حفظ است، شنیدن قرائتش و جلسات پرسش و پاسخی که او با معلمش داشت، برایم خیلی لذتبخش بود با وجود همه سختیهایی که داشت.
حفظ قرآن بهصورت مداوم و متناوب نبود، میان آن وقفه نیز داشتم، خب در دوران نوجوانی بود، دورهای که پرتلاطم بود، البته حدود سهسال و نیم آن مداوم بود. باید بگویم از ابتدا هنگامی که پایه اول راهنمایی بودم، حفظ آیات قرآن را شروع کردم آن هم در تعطیلات تابستان که اوقات فراغت بیشتری داشتم و بعد تابستان تمام شد و دوباره تابستان بعد حفظم را با حضور در جلسات قرآنی که بهصورت سیار با تدریس استاد اسفندیاری برگزار میشد از سر گرفتم.
سپس سال 75 حفظ قرآن را دوباره شروع کردم و توانستم تا 10 جزء از قرآن را حفظ کنم، اما دوباره وقفهای افتاد و محفوظاتم را فراموش کردم تا اینکه از حدود 16- 17 سالگی بهصورت مداوم و با گامهای قویتر و استوارتر شروع به حفظ قرآن کردم و توانستم طی یکسال، 15جزء از قرآن را حفظ کنم و 15جزء دیگر را طی دوسالونیم حفظ کردم. اما باید بگویم پیگیریهای استاد اسفندیاری در زمینه حافظ کل قرآن شدنم، بیتأثیر نبوده است.
در این راه هدفم را بهصورت جدیتر دنبال کردم و این لطف خدا و دعای مادر و پدرم و تشویقهای مادرم با آن زبان و لهجه آذری و با وجود کمسوادیاش بود که خیلی کمکم کرد و الحمدلله دوستان خوبی در این دارالقرآنها پیدا کردم که در تشویقم اثرگذار بودند با وجود اینکه سخت بود، اما لذتبخش بود.
ایکنا: درباره شیوه حفظتان بگویید.
در ابتدا خط خط آیات را حفظ میکردم، روزی چهار خط و سپس به یک صفحه رسید و توجه بهمفاهیم و ترجمه آیات داشتم، اما چون زبان عربیام قوی بود، تسلط بر آیات داشتم و دارم و حدود 70 تا 80 درصد آیات را معانیاش را میدانم.
ایکنا: تدریس را از چه سنی آغاز کردید؟
از سن حدود 17-18 سالگی بود که در جلسات قرآنی که بهصورت سیار در خانهها برگزار میشد به تدریس میپرداختنم و شاگردانی نیز داشتم و دارم و حدود 50 شاگرد قرآنی دارم که توانستهام بیش از 20 نفر از آنها را حافظ کل قرآن کنم.
ایکنا: شیوه خاصی برای تدریس دارید؟
شیوه خاص و ویژهای برای تدریس ندارم، بلکه جلسات را سعی میکنم با هدف احیای جلسات سنتی قرآن به آن سبک و سیاق اداره کنم. از سوی دیگر چون طی آن سالها فاصله سنی من با شاگردانم خیلی کم بود و مثلا سه تا پنج سال فاصله سنی داشتیم با هم مثل دوست بودیم تا رابطه معلم و شاگردی و به لطف خدا این ارتباط، تاکنون ادامهدار بوده و تا الان بیش از 15سال است که در محضر قرآن هستم و افتخار این را دارم که خدمتگزار قرآن باشم.
همچنین فعالیت دارالقرآنهایی با عنوان امام حسن مجتبی(ع) و مسجد رسول اکرم(ص) در محدوده محله خلیج فارس و دارالقرآن پیروان وحی را در 17 شهریورشادآباد با همکاری دوستان آغاز کردیم که در حال حاضر نیز در آن جلسات قرآن و سخنرانی نیز دارم.
ایکنا: بهترن روش برای حفظ قرآن به نظر شما چه روشی است؟
تکرار، تمرین و مرور 10 درس آخر است. حفظ آیات، حتما باید با استاد و طرح و برنامه باشد. باید در کنار فردی باشد که خودش این مسیر را رفته و بتواند بهدرستی راهنمایی کند.
ایکنا: چهسالی ازدواج کردید و چند فرزند دارید؟
در سال 86 ازدواج کردم و دو فرزند دارم، پسرم علیرضا چهارساله و دخترم فاطمه دوساله است.
ایکنا: همسرتان چه میزان در استواری در این راه مؤثر بوده است؟
قبل از اینکه ازدواج کنم، حافظ قرآن بودم و با تشویقهای من نیز همسرم تعدادی از سورههای اصلی قرآن را حفظ کرده است و در کنار آن نیز در روخوانی، تجوید و ترتیلخوانی قرآن نیز پیشرفت خوبی داشته است.
ایکنا: از چه سالی وارد آتشنشانی شدید؟
از سال 83 به آتشنشانی وارد شدم و با احتساب دو سال سربازی بیش از 16 سال سابقه کار دارم که حدود 11سال در بخش عملیات بودم و حدود پنج سال است که در بخش اداری فعالیت میکنم.
ایکنا: از استعانت گرفتن از قرآن در هنگامی که در بخش عملیات آتشنشانی بودید، بگویید.
هنگامی که در بخش عملیات و نجات بودم، بارها و بارها آیات گوناگون قرآن را باخودم مرور و تکرار میکردم و حافظ قرآن بودن خودش رنگ و بوی خدایی به کار میدهد، یعنی اگر جایی بود که بهسختی فردی را از چاه بیرون میکشیدیم و یا بدن یک مصدوم را از زیر آسیب تصادفات خارج میکردیم و اگر در حریقی ورود پیدا میکردیم و جان فردی را نجات میدادیم، بارها میشد که رنگ کمک بهمردم، برایم رنگ خدایی میشد و آن را حس میکردم و مادام آیات قرآن در ذهنم میآمد، حتی عملیاتهای حریقی بود که هنگامی که برای مأموریت میرفتم، میگفتم شاید زنده بیرون نیایم و مرگ را بهچشم خود میدیدم و آن هنگام بود که آیات قرآن در ذهنم تداعی میشد و بهمن آرامش میداد. حافظ قرآن بودن در فرد خیلی اثرگذار است و بهکار من زیاد ارزش میدهد، یعنی ارزش نجات جان و مال مردم را در ذهنم بالا میبرد و همین به من کمک میکرد.
ایکنا: از برکات حفظ قرآن در زندگیتان بگویید.
هرچه دارم از قرآن است وهمه چیزم را مدیون قرآن هستم. بارها و بارها گفتهام من حافظ قرآن نبودم و قرآن حافظ من بوده است و به جای اینکه من قرآن را حفظ کنم، قرآن من را از گناه و معصیت حفظ کرده است. بهعبارتی هم در مسائل مادی و هم مسائل معنوی دست من را گرفته و در همه خطرات من را حفظ کرده است. کمکهای قرآن در زندگیام زیاد بود.
ایکنا: آیا در مسابقات رتبه کسب کردهاید؟
بله طی سهسال در مسابقات قرآن سراسری شهرداری حائز رتبه برتر در رشته حفظ 20 جزء شدم که دو سال آن در کنار جوایز اهدا شده، کمک هزینه سفر بهمشهد مقدس بههمراه خانواده نصیبم شد. همچنین در مسابقات قرآن نیروی زمینی ارتش در رشته حفظ کل حائز رتبه سوم شدم. البته در دیگر مسابقات ملی و دستگاهها نیز در رشته حفظ 20 جزء و کل، حائز رتبههایی شدم.
ایکنا: صحبت پایانی؛
من هم این روز را خدمت سایر همکارانم که با جان و دل در هنگام عملیاتها به مردم خدمترسانی میکنند، تبریک میگویم و از همه میخواهم که مؤانستشان با کلام وحی را بیشتر کنند، چون آرامشی که همراهی با قرآن بهافراد میدهد، چیز دیگری نمیدهد.
انتهای پیام