مسعود دریس، مدیر امور استانهای ستاد نماز کشور در گفتوگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از قم، گفت: هر انسانی بر اساس فطرت خود، خواهان کمال و تعالی است و کمال یعنی خروج از محدودیتهایی مانند جهل و عجز و نیستی و از طرفی خروج از محدودیت یعنی اتصال به نامحدود و بی نهایت و از سویی دیگر تنها موجود نامحدود و بینهایت خداست.
وی افزود: وقتی جملات کلیدی و اساسی فوق الاشاره را با هم جمع میکنیم این نتیجه حاصل میشود که نماز مهمترین راه اتصال به نا محدود یعنی خداست؛ هر انسانی میل به نامحدود بودن را در خود مییابد و هیچ میلی از امیال فطری انسان نیست مگر آن که پاسخ آن نیز موجود است.
مدیر امور استانهای ستاد نماز کشور بیان کرد: متاسفانه پس از سالها تجربه و فرصت سوزی و تضییع سرمایه با کوله باری از استرس، اضطراب، نگرانیها و پریشانیها و پشیمانیها مواجه میشود و خسارتهای عمدتا جبران ناپذیری را متحمل میشوند.
وی افزود: در صورتی که خروج از محدودیتها و اتصال به نامحدود و بینهایت یعنی ذات مقدس پروردگار فقط از طریق اقامه واقعی نماز صورت میگیرد، یعنی نماز است که انسان را از خاک تا افلاک عروج میبخشد و او را از دام تعلقات دنیوی میرهاند و به او اوج میبخشد.
دریس اظهارکرد: نماز پر رنگترین جلوه و نهاد عبودیت است؛ در حقیقت وجه عبادی نماز از سایر عبادات قویتر و روشنتر است؛ چه از جهت ظاهر حرکات موجود در نماز اعم از قیام و رکوع و سجود و چه از جهت باطن و محتوا به طور کلی نماز جلوگاه بندگی، نماد تمام عیارعبودیت خدا و تمرین خاکساری است.
این فعال فرهنگی نماز کشور بیان کرد: البته این را هم باید گفت که حقیقت عبودیت و نتیجه آن خداگونگی است یعنی خدایی شدن است؛ یکی از راههایی که باعث میشود ما این میل فطری را به درستی شناخته و پاسخ صحیحی به آن دهیم این است که در شناخت خود( خود شناسی) تجدید نظر کرده و در قرائت پیشین خود بازنگری کنیم.
دریس اظهارکرد: از امام حسین (ع) پرسیدند که ای فرزند رسول خدا حالتان چطور است؟ حضرت در پاسخ فرمودند، خدایی دارم که ناظر بر من است، آتش دوزخ در پیش رو، مرگ نیز مرا به خود میخواند، حساب و کتاب مسلط بر من و من در گرو عمل خویشم، آنچه می خواهم را ندارم و مرا قدرت دفع آنچه نمیخواهم نیست، کارها همگی به دست خداست، اگر بخواهد عذابم نموده و اگر اراده نماید از جرمم خواهد گذشت با چنین حالی، کدام فقیر از من فقیرتر است.
وی یادآورشد: هر ضعیفی برای جبران ضعف خود، محتاج قدرتی است، قدرتی که خود به هیچ وجه دچار ضعف نباشد، هرچه ضعف فزونی گیرد احتیاج به قدرت نیز افزایش خواهد یافت؛ اگر انسان نمازگزار به احتیاج خود نسبت به خداوند آگاه نباشد، راهی به سوی کشف حقیقت نماز نخواهد داشت احساس فقراست که انسان را سوار بر مرکب نماز به سمت معراج کشیده و به سوی خداوند سوق میدهد.