أبوالحسن علاءالدین علی بنابیالحرمالقَرَشیالدمشقیملقب به ابننفیس اولین بار به توصیف گردش ریوی خون پرداخت. وی به سال ۶۰۷ هجری در قَرَش (نزدیک دمشق) به دنیا آمد و در «بیمارستان نوری» دمشق فعالیت کرده و علاوه بر طب، علوم فقه، ادبیات و الهیات را نیز آموخت. وی در سال 687 قمری فوت کرد.
ابننفیس در شرح کتاب تشریح ابنسینا فرایند گردش ریوی خون میان قلب و ششها را توضیح داد و باورهای جالینوسی و یونانی در این زمینه را تصحیح کرد. وی با قاطعیت دیدگاه جالینوس مبنی بر جریان خون ازبطن چپ قلب به سوی بطن راست را رد میکند. آگاهی او از گردش ریوی یا گردش کوچک خون است که نشان میدهد باید در انتساب این کشف به میگل سروتو که در سده ۱۶ میلادی، سه سده پس از ابن نفیس میزیسته است، تردید کرد و باید وی را از بزرگترین پیشگامان ویلیام هاروی دانست.
ابننفیس دمشقی و تجربه در تاریخ اسلام
اهمیت ابننفیس در تاریخ اندیشه اسلامی شاید در این باشد که او یکی دیگر از دانشمندانی است که در پیشبرد علوم تجربی در جهان اسلام تاثیر به سزایی داشته است و این در حالی است که اروپاییان سالها بعد به روش تجربی روی خوش نشان دادند.
ابننفیس یکی از بسیار داشمند اسلامی است که علاوه بر ورود بر دانشهای عقلی و اسلامی به دانشهای تجربی نیز ورود داشت. وی با کشف بزرگش نشان داد که مسلمانان در پیشبرد علم و استفاده از روش تجربی پیشقدم بودهاند، هرچند در خلال تاریخ اسلام از آن فاصله گرفته و عقب ماندند.