به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خراسان جنوبی، اسلام روح تعاون و همکاری را میان افراد جامعه گسترش داده و عاطفه خیر و صلاح را در قلبها برانگیخته است، به همین خاطر است که میبینیم انواع معاملهها و داد و ستدهایی را که این اصل همکاری را محقق سازد، مباح و جایز قرار داده است و هر آنچه که رابطه الفت و محبت را بگسلاند و منجر به دشمنی و کینهتوزی شود حرام و ناروا گردانیده است، از جمله معاملاتی که اسلام در تحریم آن بهشدت تأکید کرده و از گناهان کبیره قرار داده است، «رباخواری» است.
نظام ربوی منفورترین پدیدهای است که امروزه با شیوههای مختلف در جوامع اسلامی گسترش یافته و باعث عدم پیشرفت متعادل بین انسانیت شده است و از نظر دیگر، این معامله در داد و ستدها و معاملات جهانی جزء لاینفک و لازم اقتصاد قرار گرفته که نجات از مشکلات آن به ظاهر دشوار و مشکل میباشد. سیستم بانکداری در سراسر جهان بر اساس ربا بنیانگذاری شده و سرمایه آزاد هم، با بیرحمی و ستمگری فراوان هر روز این استعمار ظالمانه اقتصادی را توسعه و شیوع میدهد، بهگونهای که تأثیر ربا بر تمام معاملات مشاهده میشود.
ربا در لغت بهمعنای زیاد شدن و نمو کردن است و در اصطلاح شریعت به هر آن زیادتی گفته میشود که در مقابل آن عوضی نباشد. از این تعاریف معلوم شده که درصد سود هر چند هم اندک و کم باشد باز هم حرام است.
در حدیثی پیامبر(ص) ربا و رباخواری را یکی از عوامل نابودکننده در دنیا و آخرت بهحساب آورده و آن را بهدنبال قتل نفس قرار داده است، چنانچه میفرماید: «از هفت گناه هلاککننده اجتناب کنید، پرسیدند: گناهان مهلک کدامند؟ فرمودند: شرک به خدا، سحر قتل انسانی به ناحق، رباخواری، خوردن مال یتیم، گریز از معرکه جنگ و تهمت زدن به زنان پاکدامن و مؤمنه».
نابودی تمدن و برهم ریختن زندگی؛ از مهمترین آثار ربا
نتیجه ربا نابودی و فنای عدهای بیچاره و تمرکز ثروت در دست طبقه دیگری است که از مزایای ثروت و سرمایه؛ به حد کافی بهرهمند میباشند. طبقه فقیر روز به روز بر بارشان افزوده و طبقه رباخوار بر قطر و وسعت سرمایههایشان اضافه میشود، تا آنچه بخواهند بکنند و به هر طوری که اراده کنند با اموال، و حتی نیروی کار مردم بازی کنند و نیروهای خلاق و قدرت کار و فعالیت افراد را در راه سیر کردن اشتهاهای سیرناشدنی خویش بهکار اندازند و در نتیجه طاقت و تحمل طبقه وامانده و بیچاره از حد گذشته، برای دفاع از خویش و انتقام بهپاخیزند و به مبارزه با طبقه دیگر اقدام میکنند و بالاخره پایان این کار به هرج و مرج و بینظمی عجیبی خاتمه پیدا میکند و اثر نهایی این درهم پاشیدگی و هرج و مرج، نابودی تمدن و برهم ریختن زندگی و نظام اجتماعی است.
خداوند متعال در آیه 276 سوره بقره میفرماید:« یَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَیُرْبِی الصَّدَقَاتِ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ کُلَّ کَفَّارٍ أَثِیمٍ: خداوند، ربا را ناچیز میگرداند و صدقات را افزونی میدهد و هیچ کفران کننده گنهکار را دوست ندارد.
تراکم ثروت و ظهور مکتبهای کمونیستی
کسانیکه وارد بحث در مسائل اقتصادی میشوند، آگاهند که تنها سبب شیوع کمونیسم و انتشار افکار گمراهکننده و پیشروی مرامهای اشتراکی، همان تراکم فاحش و خارج از اندازه سرمایه و ثروت است که نزد پارهای از افراد متمرکز میشود و آنان را در مظاهر زندگی و استفاده از مزایای حیات بر دیگران مقدم میدارد و میان افراد جامعه فاصلههای بزرگی ایجاد میکند و در مقابل سه دسته دیگر از در دست داشتن احتیاجات زندگی و اولیات ادامه بقا، محروم میشوند، آنان همه چیز دارند و اینان فاقد همه چیزند.
این محرومیت، عقده بزرگی در دلها ایجاد میکند و سینهها را از کینه و عداوت مملو مینماید که در نتیجه بهدنبال هر آهنگی که(ولو به دروغ ) به نام رفاه طبقه رنج کشیده برخیزد، محرومان روانه میشوند، به امید اینکه دردی از دردهای آنان را علاج کنند و مشکلی از مشکلاتشان را بگشایند.
آزادی، عدالت اجتماعی و برابری تنها الفاظ تبلیغاتی است
کمونیستها از اینگونه محرومیتها استفاده شایانی میبرند و اصولاً میکروب کمونیسم جز در محیط تنگدستی و فضای فقر، جای دیگری رشد و تولیدمثل نمیکند، در جو و فضای اختلاف طبقاتی است که آنان الفاظ زیبا و فریبنده تمدن و آزادی و عدالت اجتماعی و تساوی و برابری را میتوانند بهانه کرده، در سایه آن، افکار خویش را در مغز افراد رنج کشیده جای دهند، ولی حقیقت کار برخلاف گفتههای آنان است. آنان از این الفاظ استفاده میکنند، ولی تمام ارتباط آنها با این الفاظ و معانی آن، فقط همان استفاده تبلیغاتی است و بس.
طبقات فقیر با شنیدن این آهنگ که از حلقوم کمونیسم بیرون میآید، میپندارند دریچه نجاتی گشوده شد و راه سعادتی بازگشت، ولی چیزی نمیگذرد که میفهمند این صدا لالایی بود که میخواستند بهوسیله آن، اعصاب فرسوده آنها را در خواب عمیقی فرو برند و خود از نتیجه نیروی عظیم آنان استفاده کنند. آن بیچارگان زمانی بیدار میشوند که زنجیر اسارت بهصورت دیگری دست و پای آنان را بسته و هر گونه حرکت و جنبش آزاد را از آنها گرفته است.
ربا؛ جنگ با خداوند و جریان هستی
آری خداوند جهان بر همه اسرار هستی آگاه است و نتایج سوء زندگی بر باده ربا و تراکم غلط و نا بهجای سرمایه را میداند که چگونه به جمع شدن میلیونها ثروت در دست عدهای منجر شده و در بانکها از جریان افتاده و از اثر آن عدهای بیکار بر اریکه راحتی تکیه زده، به عیاشی و تنپروری میپردازند و در مقابل، گروهی از همه چیز محروم میشوند و از حق مشروع خود، یعنی استفاده از نتیجه کار خویش که فطرت انسانی، آن را اصلی مسلم میشمارد، محروم میشوند. عدهای برخلاف فطرت، بدون کار زندگی میکنند و گروهی از اثر محرومیت حتی با نیروی کار و فعالیت خود قادر به ادامه زندگی نخواهند بود. از اینرو است که قرآن مقدس به شدت با ربا مبارزه کرده و با اساس این مبادله ظالمانه جنگیده و آن را جنگ با خداوند دانسته است.