به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، نخستین روز از کنفرانس بینالمللی فلسفه دین معاصر که امروز دوشنبه، 23 دی ماه در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد با شش پنل تخصصی همراه بود.
بنا بر این گزارش، در دومین پنلی که در سالن حکمت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با عنوان «معرفتشناسی دینی ـ تجربه دینی» برگزار شد، منصور نصیری، استادیار دانشگاه تهران با موضوع «حجیت معرفتشناختی تجربه دینی؛ بررسی نزاع آنتونی کنی و جف جوردن» و رضا اکبری، استاد دانشگاه امام صادق(ع) با موضوع «امکان بازسازی نظریات فیلسوفان مسلمان در مسئله علیت خداوند و جهان از منظر تجربه دینی» به سخنرانی پرداختند.
منصور نصیری در ارائه مقاله خود با بیان این که آنتونی کنی، بر آن است که تجربههای دینی حجیت معرفتشناختی ندارند، اظهار کرد: استدلال کنی در این زمینه بر تحلیل ماهیت تجربه دینی مبتنی است. از نظر او تجربه دینی یا ادراک حسی است و یا ادراک غیرحسی، و با توجه به این که نمیتوان تجربه دینی را ادراک حسی دانست، لاجرم باید ادراک غیرحسی باشد.
نصیری با بیان این که ادراک غیرحسی دانستن تجربه دینی، مستلزم آن است که نحوهای از وحی باشد، ادامه داد: بر اساس مطالبی که بیان شد نتیجه این خواهد بود که لازمه وحی دانستن تجربه دینی، فرض وجود خدا پیش از تحقق تجربه دینی است.
وی با اشاره به مخالفت جف جوردن با استدلال کنی، عنوان کرد: جوردن معتقد است استدلال کنی راه به جایی نمی برد؛ زیرا مهمترین مقدمات استدلال کنی عبارتند از این که تجربههای دینی ادراک حسی نیستند و اگر هم این تجربهها ادراک غیرحسی باشند، به تنهایی نمیتوانند باور به خدا را توجیه کنند. از نظر جوردن مقدمه اول صادق نیست و مقدمه دوم نیز فقط در صورتی صادق است که دیدگاه گزارهای درباره وحی، صادق و دیدگاه غیرگزارهای کاذب باشد اما هیچ دلیل قانعکنندهای در این مورد وجود ندارد.
نصیری در ادامه به بررسی این نزاع پرداخت و با نقد ادله جوردن به رد آنها پرداخت.
رضا اکبری نیز در ارائه مقاله خود با اشاره به اهمیت تعیین ماهیت تجربه دینی در مسائل مربوط به این مبحث، عنوان کرد: افرادی همچون سوئین برن و آلستون در میان ادراکی انگاران تجربه دینی قرار میگیرند و در مقابل میتوان از افرادی همچون شلایرماخر و گاتینگ نام برد که تجربه دینی را احساسی تلقی میکنند.
اکبری ادامه داد: شلایرماخر ماهیت تجربه دینی را احساس تعلق به بینهایت میداند و گاتینگ آن را احساس نیاز و درک این که موجودی خیرخواه به فکر انسان است و او را در سختیها کمک میکند تلقی کرده است.
وی با بیان این که در آیات قرآن به این که انسان در سختیها به یاد موجودی میافتد که توان نجات او را داراست اشاره شده است، عنوان کرد: توجه به این احساس نیاز، پل ارتباط دین با اندیشه فیلسوفان و متألهانی است که تجربه دینی را از این منظر تحلیل کردهاند.
اکبری با اشاره امکان ارائه چنین تحلیلی از منظر فیلسوفان اسلامی نسبت به تجربه دینی از طریق بررسی منظر آنان نسبت به علیت خداوند، عنوان کرد: در سنت فلسفه اسلامی، فیلسوفانی همچون ملاصدرا، سهروردی و ابنسینا به این احساس نیاز به موجودی خیرخواه و بی نهایت، از منظری فلسفی نگریستهاند و توجه به این نکته نشان میدهد که میتوان نظریات فیلسوفان مسلمان درباره رابطه علیت خداوند با جهان را از منظر تجربه دینی بازسازی کرد و به نگاه آنان به بحث تجربه دینی دست یافت.