امامان معصوم(ع) هرکدام متناسب با شرایط اجتماعی، سیاسی و فکری زمان خود راهبری امت را برعهده گرفتند و در این میان امام محمدباقر(ع) در دورانی میزیست که جامعه اسلامی دچار بحران معرفتی و شکاف فکری عمیقی شده بود. پس از واقعه کربلا، حکومت اموی برای بقای خود به تحریف دین، گسترش جهل و ترویج ظواهرگرایی دینی روی آورده بود که آن حضرت با دوری از درگیریهای نظامی و تمرکز بر بازسازی فکری، اقدام به تأسیس نهضتی فرهنگی کرد که ریشههای تشیع را در عمق جامعه اسلامی مستحکم کرد.
امام محمدباقر(ع) بهجای تقابل آشکار، مسیر تقابل علمی را برگزید؛ پاسخی عقلانی به هجمه جهل. این رویکرد، بهویژه برای نسل امروز که با بمباران اطلاعات و شبهات مواجه است، الگویی روشن بهشمار میرود. آن حضرت نه تنها عالم دین، که معمار فرهنگی آینده تشیع و اسلام حقیقی بود؛ امامی که با قلم و زبان، شمشیری علیه انحراف کشید.
لقب «باقرالعلوم» بهمعنای شکافنده دانشها، تنها وصفی شعاری نیست، بلکه توصیف دقیق جایگاه علمی امام محمدباقر(ع) است. در روزگاری که علوم اسلامی با بدعتها و انحرافات فراوان مواجه شده بود، این امام بزرگوار، با صبر، دقت و ژرفنگری، به تبیین درست اصول دین، تفسیر قرآن و تصحیح باورهای مردم پرداخت. ایشان علوم قرآن، فقه، کلام، اخلاق، و حتی طب را تدریس کرد؛ آن هم نه در قالب مجامع رسمی و درباری، بلکه در حلقههای مردمی و با حضور دانشجویانی از اقشار مختلف. نکته مهم در این میان، نگاه دقیق امام به نیازهای واقعی مردم و پاسخگویی متناسب با زبان و فهم مخاطب بود؛ ویژگیای که امروزه در تبلیغ دین و گفتمان دینی مورد غفلت قرار میگیرد.
این نگرش، الگویی کاربردی برای فعالان فرهنگی و معلمان امروز ماست که باید مانند امام باقر(ع)، درک عمیق از زمانه داشته باشند و با زبانی روشن، حقیقت را عرضه کنند.
در شرایط سخت سیاسی خلافت اموی، امام محمدباقر(ع) با بهرهگیری از فضای نیمهآرام پس از قیامهای خونین، مدرسهای در مدینه تأسیس کرد که هسته اولیه تمدن شیعی را شکل داد. این مدرسه، نهتنها محل آموزش علوم دینی، بلکه مرکزی برای گفتوگوهای کلامی، مناظرات بینفرقهای و اصلاح معرفت دینی جامعه بود.
ایشان حلقههای درسی را با تربیت انسانهای متفکر و پرسشگر اداره میکرد؛ رویکردی که کاملاً با آموزش محفوظات و تقلید بیچونوچرا متفاوت بود که امروزه ما در حوزه تعلیم و تربیت، بیش از هر زمان دیگر نیازمند بازگشت به این الگوی تمدنساز هستیم.
مدرسه امام باقر(ع) مدرسه ایمان عقلانی و دینباوری آگاهانه بود. آن حضرت با این روش، زیرساخت معرفتی نهضت علمی امام صادق(ع) را فراهم کرد و نسلی را پرورش داد که ستونهای فرهنگ تشیع را بنا نهادند.
امام باقر(ع) در مواجهه با مخالفان فکری، هرگز از تحقیر یا طرد آنان بهره نگرفت. شیوه ایشان، گفتوگو، مناظره علمی و ارائه دلیل روشن بود. همین روش باعث جذب بسیاری از اهل سنت، معتزله، مرجئه و حتی خوارج بهسوی علم اهل بیت(ع) شد. نمونههایی از مناظرات ایشان با دانشمندان و متکلمان زمان در منابع تاریخی آمده است که نشان میدهد آن حضرت چقدر به عقل، استدلال، و ادب در بحث اهمیت میدادند.
آن حضرت نشان داد که یک عالم دینی باید هم مقتدر در اندیشه و هم مهربان در بیان باشد. این سیره، زمینهساز همزیستی دینی و رشد تفکر در جامعه شد؛ همان چیزی که امروز جامعه ما سخت نیازمند آن است.
یکی از ویژگیهای بارز امام محمدباقر(ع) توجه به اصلاح دین از درون بود. ایشان به دنبال نوسازی دین نبود، بلکه بازسازی ایمان مردم بر مبنای قرآن و سنت نبوی را در دستور کار قرار داد و انحرافاتی مانند تحجر، ظاهرگرایی، سوءاستفاده از حدیث، و کتمان فضایل اهل بیت(ع) را افشا کرد و با ارائه روایاتی مستند، مسیر فهم صحیح دین را روشن کرد.
در کنار این، به مسائل اجتماعی نیز نگاه جدی داشت؛ از اخلاق اجتماعی تا حقوق خانواده، از عدالت اقتصادی تا نقش مؤمن در جامعه. به همین دلیل، اصلاحات علمی ایشان بهمرور به تحولات اجتماعی نیز انجامید و این پیوند میان علم و جامعه، الگویی زنده برای نخبگان امروز است.
در سیره امام محمدباقر(ع) مؤمن، انسانی گوشهنشین یا منزوی نیست، بلکه فردی فعال، مؤثر و دارای مسئولیت اجتماعی است. آن حضرت بارها فرمودند: «أَفضَلُ العِبادَةِ إنتِظارُ الفَرَجِ» یعنی بهترین عبادت، امید به اصلاح و آمادگی برای ایفای نقش در جامعه است. در روایتی دیگر میفرمایند: «مَن عَمِلَ بِما یَعلَمُ عَلَّمَهُ اللهُ ما لَم یَعلَم»؛ هر که به آنچه میداند عمل کند، خداوند آنچه نمیداند به او خواهد آموخت. در نگاه ایشان، علم بدون عمل و ایمان بدون مسئولیت، ارزشی ندارد.
امام باقر(ع) در ساختار فکری خود، تربیت را به انتظار پیوند داد. منتظر، در نگاه ایشان، کسی است که بیدار، مؤمن، باسواد، متخلق، و منتظر اصلاح حقیقی است. امروز هم ما اگر بخواهیم نسل منتظر واقعی تربیت کنیم، باید به روش تربیتی آن حضرت رجوع کنیم؛ روشی که بر پایه علم، مسئولیت، اخلاق و فهم زمانه استوار بود. نه نسلی ناامید و منزوی، نه نسل پرخاشگر و افراطی، بلکه نسلی امیدوار، اهل گفتوگو، مؤمن، و پیشرو؛ این، میوه سیره امام باقر(ع) است.
در مدرسه باقری، کسی صرفاً شنونده نیست؛ دانشجو باید محقق، کاوشگر و دغدغهمند باشد.
از امام محمدباقر(ع) احادیثی ناب در زمینه عقل، علم، اخلاق، تربیت و اجتماع به یادگار مانده است که گنجینهای برای زندگی فردی و اجتماعی ماست.
از جمله اینکه میفرمایند: «الْعِلْمُ نُورٌ یَقْذِفُهُ اللَّهُ فِی قَلْبِ مَنْ یَشَاءُ»؛ علم نوری است که خدا در دل هرکس بخواهد قرار میدهد. «إیّاکَ وَ الْکَسَلَ وَ الضَّجَرَ، فَإِنَّهُما مِفْتاحُ کُلِّ شَرٍّ»؛ از تنبلی و بیحوصلگی بپرهیز که کلید هر بدیاند. «لا یَدخُلُ الجنّةَ سَبّابٌ»؛ دشنامگو وارد بهشت نمیشود.
«لا تَستَحیوا مِن طَلَبِ العِلمِ»؛ از فراگیری علم شرم نداشته باشید. این سخنان، نه تنها پیامهای فردی دارند، بلکه میتوانند محور برنامههای تربیتی و رسانهای ما باشند.
سپیده قلندری
انتهای پیام