کد خبر: 3982487
تاریخ انتشار : ۱۶ تير ۱۴۰۰ - ۱۰:۲۴
درسی از دفتر توحید / ۳

سوره کهف و مفاهیمی برای هجرت از سرزمین گناهان

استاد حوزه علمیه خراسان‌جنوبی با تفسیر سوره کهف، مهم‌ترین موضوع پرداخته شده در این سوره را هجرت بیان کرد و گفت: هجرت از گناهکار و گناهان و سعی در تغییر شرایط برای رفتن به سوی انسانیت و خداوند؛ از اصلی‌ترین اصول زندگی یک مسلمان است.

سوره کهف و مفاهیمی برای هجرت از سرزمین گناهانحجت‌الاسلام سیدرضا هاشمی، استاد حوزه علمیه خراسان‌جنوبی، در تبیین معنوی و اخلاقی آیات سوره مبارکه کهف در گفت‌وگو با ایکنا از خراسان‌جنوبی، اظهار کرد: در سوره کهف سه داستان بیان شده است که شامل ماجرای اصحاب کهف، موسی و خضر و ماجرای ذوالقرنین است.

وی با بیان اینکه در هرکدام از این سه داستان برای یک هدفی هجرت اتفاق افتاده است، افزود: اصحاب کهف از دربار پادشاه ظالم زمانشان به کوهی در خارج از شهر هجرت کردند و این سفر با هدف توحید و حفظ ایمان انجام شد.

این مدرس با بیان اینکه موسی بن عمران (ع) به سوی جناب خضر(ع) هجرت کرد با هدف تحصیل علم، اظهار کرد: ذوالقرنین هجرت کرد به سوی قومی که به استضعاف کشیده شده بودند با هدف رفع محرمیت و دفاع از مظلومان. هجرت، از توصیه‌های مورد تأکید دین اسلام است و مسلمانان نیز دو هجرت داشتند، هجرت از مکه به حبشه، دوم هجرت از مکه به مدینه. یکی از اصحاب امام حسین(ع) در کربلا و در روز عاشورا رجز می‌خواند و خود را این‌گونه معرفی می‌کند: «یا رب انی للحسین ناصروا و لابن سعد تارک و هاجروا؛ خدایا من حسین(ع) را یاری می‌کنم و از ابن زیاد هجرت می‌کنم »؛ این فرد یزید ابن زیاد مهاجر است.

وی بیان اینکه چند نوع هجرت داریم، تصریح کرد: هجرت جغرافیایی؛ یعنی اگر نمی‌توانید دین خودتان را حفظ کنید، محل و محدوده گناه را ترک کنید، همانند اصحاب کهف، همانند یوسف پیامبر(ع) که زندان را برای رهایی از توطئه‌های زلیخا انتخاب کرد.

هاشمی اظهار کرد: هجرت اعتقادی وقتی اتفاق می‌افتد که انسانی اعتقادش درباره توحید، معاد، نبوت، امامت، اصول عقاید صحیح نبوده و اکنون خود و اعتقادش را اصلاح می‌کند؛ هجرت از خود گناهکار و گناهان و سعی در تغییر شرایط برای رفتن به سوی انسانیت و خداوند؛ از اصلی‌ترین اصول زندگی یک مسلمان است. هجرت اخلاقی زمان حادث می‌شود که انسانی صفات ناپسند اخلاقی در او زیاد شده مانند دروغ، حسادت، بخل، کینه و... که اینها را برای خدا ترک می‌کند. هجرت سیاسی نیز زمانی است که انسانی تاکنون از یک جریان و خط سیاسی حمایت می‌کرده، اما اکنون می‌بیند که به حق عمل نمی‌کنند از آنها جدا می‌شود و اعلام برائت می‌کند.

 استاد حوزه علمیه خراسان‌جنوبی با بیان اینکه برای تمام این موارد می‌توان نمونه‌هایی را در تاریخ ذکر کرد، افزود: در مورد هجرت جغرافیایی؛ دو هجرت مسلمانان به حبشه و مدینه، هجرت اعتقادی؛ ماجرای همسر فرعون، مشرکین مکه و بت‌پرستانی که مسلمان شدند یا اهل کتابی که ایمان آوردند، هجرت اخلاقی مانند مرد شامی که به امام حسن مجتبی(ع) دشنام داد، اما با رفتار کریمانه آن امام توبه و خود را اصلاح کرد، یا دستوراتی که پیامبر(ص) به تازه مسلمان‌ها در خصوص رعایت اخلاق و ادب اجتماعی بیان می‌فرمودند. هجرت سیاسی مانند اصحاب امام حسین(ع) که در جریان عاشورا از سپاه عمر سعد جدا شدند و به امام(ع) ملحق شدند یا کسانی که در انقلاب اسلامی ایران ابتدا با نظام طاغوت همراه بودند، اما با انقلاب اسلامی از طاغوت برائت جستند و با نظام اسلامی همراه شدند.

هاشمی در مورد کلمه ذوالقرنین که در سوره کهف بیان شده، گفت: در اینکه ذوالقرنین چه کسی بوده، نام اصلی او چیست و در کجا بوده است اختلاف نظرهای بسیاری وجود دارد.

امنیت؛ بزرگترین و جامع‌ترین نعمت 

وی افزود: یک نکته مهم در ماجرای ذوالقرنین اینکه در سوره کهف آیه 77 در داستان موسی و خضر(ع) می‌خوانیم: «فَانْطَلَقَا حَتَّى إِذَا أَتَيَا أَهْلَ قَرْيَةٍ اسْتَطْعَمَا أَهْلَهَا فَأَبَوْا أَنْ يُضَيِّفُوهُمَا فَوَجَدَا فِيهَا جِدَارًا يُرِيدُ أَنْ يَنْقَضَّ فَأَقَامَهُ ۖ قَالَ لَوْ شِئْتَ لَاتَّخَذْتَ عَلَيْهِ أَجْرًا؛ باز با هم روان شدند تا وارد بر شهری شدند و از اهل آن شهر طعام خواستند، مردم از طعام دادن و مهمانی آنها ابا کردند؛ آنها هم از آن شهر به عزم خروج رفتند تا در نزدیکی دروازه آن شهر به دیواری که نزدیک به انهدام بود رسیدند و آن عالم به استحکام و تعمیر آن پرداخت. باز موسی گفت: روا بود که بر این کار اجرتی می‌گرفتی».

این مدرس حوزه بیان کرد: در داستان ذوالقرنین در آیه 94 سوره کهف می‌خوانیم که « قَالُوا يَا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِنَّ يَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجًا عَلَى أَنْ تَجْعَلَ بَيْنَنَا وَ بَيْنَهُمْ سَدًّا؛ آنان گفتند: ای ذوالقرنین، قومی به نام یأجوج و مأجوج در این سرزمین (پشت این کوه) فساد (و خونریزی و وحشیگری) بسیار می‌کنند، آیا چنانچه ما خرج آن را به عهده گیریم سدی میان ما و آنها می‌بندی که ما از شر آنان آسوده شویم». در برخی نقل‌ها آمده منظور از یأجوج و مأجوج قوم مغول و تاتار بوده که ظالم و خون‌ریز بودند؛ پیام این دو آیه آن است که ارزش امنیت بسیار مهم‌تر و بالاتر از تهیه خوراک و مسکن است و نعمت امنیت آنقدر لازم و با ارزش است که انسان‌ها برای رسیدن به آن حاضر می‌شوند هرچه دارند بدهند تا به امنیت برسند.

هاشمی در پایان یادآور شد: امروز در ایران اسلامی به برکت خون شهدا و به خصوص سیدالشهدای جبهه مقاومت؛ شهید حاج قاسم سلیمانی امنیت پایداری داریم که برای آن خدا را شکر می‌کنیم و قدردان حافظین آن هستیم؛ امنیت که اگر نباشد باقی نعمت‌ها نیز دیده نمی‌شود.

انتهای پیام
captcha