یوسف سالاری، حافظ کل قرآن کریم در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خراسان جنوبی، گفت: یکی از مهمترین بخشهای سوره مبارکه انبیاء به روایت زندگی پیامبران اختصاص دارد که در اوج مشکلات نیز خدای خویش را فراموش نکردند.
وی بیان کرد: یکی از انبیاء الهی که خداوند در این سوره درباره او سخن گفته حضرت ایوب است که خداوند میفرماید:« أَیُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَکَشَفْنَا مَا بِهِ مِن ضُرٍّ وَآتَیْنَاهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُم مَّعَهُمْ رَحْمَةً مِّنْ عِندِنَا وَذِکْرَى لِلْعَابِدِینَ و ایوب را یاد کن هنگامى که پروردگارش را ندا داد که به من آسیب رسیده است و تویى مهربانترین مهربانان پس دعاى او را اجابت نمودیم و آسیب وارده بر او را برطرف کردیم و کسان او را به وى عطا کردیم تا رحمتى از جانب ما و عبرتى براى عبادتکنندگان باشد» انبیاء/83 و 84»
این حافظ کل قرآن کریم اظهار کرد: این ارتباط عمیق حضرت ایوب با پروردگار بود که موجب شد ایشان در برابر مشکلات(از بین رفتن سلامتی و دارایی و فرزند) صبوری پیشه کنند و خداوند نیز در برابر این همه صبری که در برابر سختیها داشتند دعایشان را مستجاب کرد و و رنجها را از ایشان دور کرد.
سالاری گفت: یکی دیگر از مؤمنان موحدی که در این سوره از ایشان یاد شده است حضرت یونس(ذالنون) است که وقتی بیتوجهی قوم خود را نسبت به فرامین دیدند بر اثر خستگی و غصه از قوم خود فاصله گرفتند و اما بعد از این ماجرا توبه کردند.
و خدایی که مؤمنان را از اندوه میرهاند
وی ادامه داد: خداوند در آیات 87 و 88 سوره انبیاء در این باره میفرماید:« وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَیْهِ فَنَادَى فِی الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَکَذَلِکَ نُنجِی الْمُؤْمِنِینَ؛ ذوالنون را یاد کن آنگاه که خشمگین رفت و پنداشت که ما هرگز بر او قدرتى نداریم تا در [دل] تاریکیها ندا درداد که معبودى جز تو نیست منزهى تو راستى که من از ستمکاران بودم پس دعاى او را برآورده کردیم و او را از اندوه رهانیدیم و مؤمنان را نیز چنین نجات مىدهیم»
حافظ کل قرآن کریم با بیان اینکه خداوند در سوره انبیاء ماجرای حضرت زکریا را نیز روایت میکند که همسرشان نابارور بود و صاحب فرزند نمیشد، اظهار کرد: حضرت زکریا اینگونه خدا را صدا میزند« وَزَکَرِیَّا إِذْ نَادَى رَبَّهُ رَبِّ لَا تَذَرْنِی فَرْدًا وَأَنتَ خَیْرُ الْوَارِثِینَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ یَحْیَى وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ کَانُوا یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَیَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَکَانُوا لَنَا خَاشِعِینَ و زکریا را [یاد کن] هنگامى که پروردگار خود را خواند پروردگارا مرا تنها مگذار و تو بهترین ارث برندگانى پس [دعاى] او را اجابت نمودیم و یحیى را بدو بخشیدیم و همسرش را براى او شایسته [و آماده حمل] کردیم زیرا آنان در کارهاى نیک شتاب مىنمودند و ما را از روى رغبت و بیم مىخواندند و در برابر ما فروتن بودند» انبیاء/89 و 90
تفاوت استفاده از واژه المراه و زوجه در قرآن
سالاری بیان کرد: یکی از نکات مهم این آیه استفاده از واژه زوجه برای همسر حضرت زکریا است در حالی که در آیاتی دیگری از قرآن مانند آیه 40 سوره آل عمران از واژه امراه برای حضرت زکریا استفاده شده است.
وی افزود: این نشان می دهد که امراه مقامی پایین تر از زوجه است و زوجه زمانی محقق میشود که زن و شوهر از هر لحاظ با یکدیگر برابر باشد زوج یکدیگرند و همسر حضرت زکریا نیز وقتی به اذن خدا توان باروری او محقق شد و برابر با همسرش شد زوجه به او اطلاق گردید.
این حافظ کل قرآن کریم افزود: به همین دلیل است که در قرآن از حضرت آسیه همسر فرعون امراه فرعون و از همسران لوط و نوح نبی نیز امراه نوح و لوط یاد شده چرا که با همسران خود برابر نبودند تا واژه زوجه استفاده شود.
سالاری یادآوری شد: این استجابت دعا فقط مخصوص انبیاء و اولیاء الهی نیست بلکه هر کس با خلوص نیت معبود خود را بخواند رب العالمین دعایش را به استجابت میرساند.