حجتالاسلام والمسلمین حسین یوسفی، استاد علوم قرآنی حوزههای علمیه بیرجند در گفتوگو با ایکنا از خراسانجنوبی به بررسی چالشهای
تفسیر قرآن کریم در دوران معاصر پرداخت و گفت:
قرآن کریم کتاب هدایت است و باید در همه زمانها این هدایت را ارائه دهد. برای رسیدن به این هدف، نیاز به روشهای جدید و تعامل بین مفسران داریم تا کتابهای تفسیری با توجه به نیازها و چالشهای زمانه تدوین شود و پویایی قرآن کریم در ساحت تفسیر حفظ شود.
این استاد حوزه علمیه با بیان اینکه برای درک چالشهای تفسیر قرآن لازم است وضعیت دنیای معاصر را بشناسیم و تغییراتی که در آن اتفاق افتاده است را مورد توجه قرار دهیم، افزود: این چالشها میتواند شامل چالشهای روششناختی و شناخت مفاهیم قرآن باشد، مفسران با توجه به داشتههای خود و رویکردهای مختلفی که دارند، ممکن است در انتخاب روش تفسیری متفاوت عمل کنند. برخی ممکن است رویکرد کلامی داشته باشند و برخی دیگر رویکرد روایی یا خود قرآنی.
وی افزود: در تاریخ، روشهای سنتی براساس روایات و سیره ائمه(ع) شکل گرفتهاند و این روشها دارای اعتبار و پایگاه اجتماعی قوی هستند. اما با توجه به تغییرات زمانه، روشهای نوین و تفاسیر اجتماعی نیز بهوجود آمدهاند که فهم عمیقتری از قرآن ارائه میدهند و با شرایط زمانه تطابق بیشتری دارند.
یوسفی تأکید کرد: اگر بتوانیم بین این دو روش جمع کنیم و تلفیقی از تفسیر سنتی و نوین ارائه دهیم، تفسیر ما قویتر خواهد بود، استفاده از علوم انسانی و تاریخی میتواند به تحلیل بهتر مفاهیم قرآن کمک کند و تفسیر ما را مستحکمتر کند.
این استاد حوزه علمیه در پاسخ به اینکه آیا استفاده از علوم جدید در تفسیر قرآن ضروری است، گفت: چالشهای موجود در آیات متشابه از قدیم وجود داشته و ممکن است افرادی به نفع خود از آیات قرآن استفاده کنند. بنابراین، ایجاد ضابطهای برای استفاده از علوم جدید در تفسیر قرآن ضروری است.
وی بیان کرد: امروزه دنیا از حالت تکبعدی و انفرادی خارج شده و مردم به سمت اجتماعی زیستن حرکت کردهاند، افراد از زندگیهای محدود جوامع کوچک خارج شده و وارد جوامع بزرگتر شدهاند، اگرچه در ابعاد شخصی هنوز فاصلههایی وجود دارد، اما در ساختار کلان زندگی، وابستگی بیشتری بین افراد شکل گرفته است.
یوسفی با اشاره به اینکه در حوزه دینداری نیز با پدیدهای نوین مواجه هستیم که در گذشته بیشتر جنبه فردی داشت، گفت: در کتابهای فقهی، فقها بیشتر به فقه فردی توجه میکردند و زمینهای برای فقه اجتماعی وجود نداشت، اما اکنون با ظهور حکومت اسلامی، تفاسیر اجتماعی نیز بهوجود آمدهاند که از علوم مختلفی مانند زبانشناسی، تاریخ، جامعهشناسی و روانشناسی بهره میبرند.
سپیده قلندری
انتهای پیام