حاج قاسم سلیمانی، یکی از شخصیتهای برجسته تاریخ معاصر ایران، نه تنها به عنوان یک فرمانده نظامی، بلکه به عنوان یک الگوی اخلاقی و انسانی در جبهه مقاومت شناخته میشود.
او با تلاشهای بیوقفه و فداکاریهایش در راستای دفاع از مظلومان و مبارزه با ظلم، به قهرمان ملی و اسلامی تبدیل شد.
در این گفتگو با حجت الاسلام هابیل خسروی، مدیر حوزه علمیه بیرجند، به بررسی ابعاد مختلف شخصیت و پیامهای حاج قاسم سلیمانی پرداخته میشود.
این گفتگو به تحلیل تأثیرات عمیق حاج قاسم سلیمانی بر جبهه مقاومت و جامعه اسلامی میپردازد.
بر اساس آموزههای دینی انسان با اختیار آفریده شده و با اراده خویش، مسیر پیش رویش را انتخاب میکند و در کشاکش این انتخابها، از همان ابتدا، مبارزهای همیشگی، هم در درون جان انسانها و هم در سطح جامعه بشری بین حق و باطل شکل گرفت.
خدای تعالی برای حقمداران عالَم در تمام دورانها یک وظیفه مشترک تعیین کرده و آن مقاومت در برابر باطلگرایان و ظالمان و ستمگران است.
با مطالعه تاریخ درمییابیم که در هر دورهای، گروهی از انسانها این نقش مهم را ایفا میکردهاند و این پرچم را بر دوش کشیدهاند؛ در عصر ما حضرت امام رحمهاللهتعالی با دمیدن روح مقاومت بر ملّت قدرشناس ایران، انقلابی عظیم در درون جان آنها ایجاد کرد و نتیجه انقلاب درونی ایرانیها، انقلاب اسلامی ایران شد.
او با ارائه این الگوی مقاومت انقلابی، بذر مقاومت را در دل سایر ملّتهای مسلمان و مستضعفین عالَم کاشت و خلف صالح ایشان، مقام معظم رهبری مدظلهالعالی هم چونان باغبانی حکیم، آن بذر کاشته شده را پرورش داد و امروز ثمرات آن را بهسان پاجوشهای درخت تنومند انقلاب اسلامی مشاهده میکنیم که بعضاً خود به درختهایی مثمر و قوی تبدیل شدهاند.
شکلگیری جبهه مقاومت در عصر حاضر محصول این حرکت عظیم امامین انقلاب بود و بدیهی است که نقش یاران رهبری در حصول نتیجه بیبدیل است و حاج قاسم سلیمانی از بارزترین و شاخصترین یارانی است که گوشبهفرمان مقام معظم رهبری در عصر حاضر نقشی بسیار تأثیرگذار در شکلگیری مقاومت مردمی در منطقه ایفا کرد. نقش مستشاری او در بیدار کردن قلوب انسانها و پیوند دادن آنها با فرهنگ مقاومت مهمترین کاری بود که آن شهید بزرگوار در طول فعالیت چند دههای خود در منطقه انجام داد که نمونه آن تشکیل و سازماندهی «الحشد الشعبی» در عراق و «قوات الدفاع الوطنی» در سوریه است.
او این دو تشکیلات را با الگوگیری از سازمان بسیج مستضعفین ایران، از نیروهای مردمی آن دو کشور تشکیل داد؛ آنها را با فرهنگ مقاومت آشنا کرد و نرمافزار مقاومت و الگوی مبارزه با استکبار را به آنها تعلیم داد و روح پایداری و پایمردی و ایثارگری و فداکاری در عرصههای مختلف را در جان آنها زنده کرد.
لذا میبینیم که در تحولات مهم منطقه در عراق و سوریه مخصوصاً در نابودی داعش و آزادسازی این دو کشور از شرّ آنها نقش این دو تشکیلات، بسیار پررنگ است.
البته در عرصههای دیگر خدمت مانند کمک به سیل زدگان و سایر خدمات اجتماعی هم نقشآفرینی بیبدیلی داشتند.
مقام معظم رهبری مدظلهالعالی در طول سالهای بعد از شهادت سردار دلها حاجقاسم سلیمانی نکات مختلفی پیرامون شخصیت ایشان بیان کردهاند.
ایشان شهید سلیمانی را دارای خصوصیات برجستهای میدانند که خدمات فراوانی به ملت ایران و امت اسلامی داشته تا جایی که به قهرمان ملّت ایران و امّت اسلامی تبدیل شده و الگوی جوانانِ امت اسلام قرار گرفته است. ایشان شهید سلیمانی را یک مکتب، یک راه، یک مدرسهی درسآموز معرفی میکنند که در عرصههای مختلف میتوان از این شهید عزیز درس گرفت.
او خصلتهای برجستهای داشت که در طول عمر بابرکتش آنها را بهوضوح میبینیم و باید از آن الگو بگیریم.
زندگی شهیدانه او، مجاهدت خالصانه او، وظیفهشناسی و تلاش و خستگیناپذیری او، شهادتطلبی او، شجاعت و تدبیر توأمان او، مراقبت او از حدود شرعی حتی در میدان جنگ از مهمترین درسهایی است که میتوانیم از زندگی این شهید بزرگوار بیاموزیم.
شاخصههای مهمی در زندگی فردی و اجتماعی شهید سلیمانی میتوان یافت که او را به الگویی کمنظیر تبدیل کرده است که به برخی از آنها اشاره کردیم و مقام معظم رهبری مدظلهالعالی بر اساس همین شاخصها، بهدرستی عنوان «مکتب سلیمانی» را درباره او به کار بردند.
او ذوب در انقلاب بود و ایمان خویش را با عمل صالح و حرکت جهادی همراه کرده بود و به تعبیر مقام معظم رهبری در سن بالا هم بهسان یک جوان اهل مجاهدت بود، او همه رنجها و دردهای مجاهدت را بر خود هموار کرده بود و صادقانه، بدون خدعه و تقلب و تردید، برای رسیدن به آرمانهای انقلاب تلاش میکرد.
اگر بخواهم یک شاخصه را در زندگی شهید سلیمانی برجسته کنم به وظیفهشناسی او در قبال ملّت ایران و امّت اسلامی اشاره میکنم.
شهید سلیمانی همه عمرش را وقف خدمت به اسلام و نظام اسلامی و جبهه مقاومت کرده بود.
او ولایتمداری کامل بود و وظیفهای را که از طریق سلسله ولایت بر دوش او گذاشته شده بود، بیخدعه و تلقب و تردید و به احسن وجه انجام میداد.
بهنظرم این پویش از دو جهت مناسبت دارد اول اینکه به وصیت آن شهید بزرگوار اشاره دارد که در نامه به همسرش فرموده بود بر روی قبرم بنویسید «سرباز قاسم سلیمانی» اما جهت مهمترش این است که با این انتخاب این عنوان برای پویش، وظیفهشناسی و ولایتمداری در اذهان مجسم میشود؛ چیزی که شهید سلیمانی با قطره قطره خونش و در لحظه لحظه عمرش آن را ثابت کرد.
مهمترین شاخصه سرباز وظیفهشناسی و تبعیت از فرمانده است.
سرباز واقعی نه زمان میشناسد و نه مکان؛ فقط در فکر انجام وظیفهای است که فرمانده برای او تعیین کرده است و اگر این فرهنگ در جامعه گسترش یابد و همگان بدانند که مأمور به انجام وظایفی هستند که در بُعد فردی و اجتماعی از سوی فرمانده حقیقی این عالم یعنی خدای متعال برایشان تعیین شده و در انجام آن بکوشند یقیناً دنیایی بسیار متفاوت با دنیای کنونی و بهمراتب بهتر از وضع موجود خواهیم داشت.
سرتاسر زندگی بابرکت شهید سلیمانی حکایت از ایستادگی آن مرد خدا در برابر ظلم و ستم دارد و او پیام ظلمستیزی و دفاع از حقوق مظلومین را با عمل خویش به همگان آموخت و زندگی او به نوعی الهامبخش برای کسانی است که به دنبال عدالت و آزادی هستند.
او به عنوان یک فرمانده و شخصیت بینالمللی، همواره بر وحدت و همبستگی مسلمانان و ملتهای تحت ستم تأکید داشت و این سخنان شهید سلیمانی تأثیرات عمیق و گستردهای بر جامعه و مردم داشت و انگیزه و امید را در دلهای آنها زنده میکرد و این احساس را در آنها ایجاد میکرد که مسئولیت دارند تا در برابر ناعدالتیها و ظلمها ایستادگی کنند.
او همچنین به تقویت روحیه ملی و وحدت در میان مردم کمک میکرد و بسیاری از جوانان و نسلهای جدید با الهام از پیامهای او به فعالیتهای اجتماعی و سیاسی روی آوردند و تلاش کردند تا در راستای عدالت و آزادی انسانها گام بردارند.
گفت و گو از سپیده قلندری
انتهای پیام