روایت نیم قرن از زندگی قرآنی یک معلم

امروز روز معلم است و معلم قرآن در میان باقی معلمان جایگاه ویژه‌ای دارد، چراکه سخن خدا را ترویج و تدریس می‌کنند. در شهر نمونه این معلمان کم نیستند که گاهی از زندگی روزمره خود برای تدریس معارف نایب الهی گذشته‌اند. رفعت وریدی، معلم قرآنی است که نیم قرن از زندگی خود را به تلاش برای ترویج معارف ناب الهی گذرانده و حتی تا تأسیس یک مکتب قرآنی پیش رفته است.

رفعت وریدی، معلمی که 50 سال در حوزه آموزش معارف و قرآن فعالیت دارد در گفت‌وگو با ایکنا از خراسان‌جنوبی گفت: چهارم خرداد 1320 در روستای درخش در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمدم و تا سال ۱۳۲۵ محل سکونت آبا و اجدادی و خانواده ما این روستا بود. مرحوم پدرم مشیت‌الله وریدی کاسبی معمولی بود و با ملکی که داشت معیشت خانواده را تأمین می‌کرد.

وی با بیان اینکه مرحومه مادر سیده‌زهرا محمدزاده بانویی متدین و خانه‌دار بود که مدیریت زندگی ساده و باصفا را به عهده داشت، افزود: ارادت به خاندان رسالت و ترویج شعائر مذهبی به‌ویژه در ماه‌های محرم، صفر و ماه مبارک رمضان و مراسم سنتی طی سال‌های متمادی همیشه در خانه ما به‌عنوان یک رکن بود.

این معلم قرآن با بیان اینکه منزل پدر پذیرای روحانیونی بود که برای تبلیغ و روضه‌خوانی به روستا می‌آمدند؛ در سال ۱۳۲۵ بنا به ضرورت و نیاز فرزندان به ادامه تحصیل با خانواده به بیرجند مهاجرت کردیم، تصریح کرد: در بیرجند هم این توفیق سلب نشده و ارادت به علما و مجتهدین شهر با میزبانی برخی از علما که از مشهد و قم به بیرجند می‌آمدند، ادامه داشت.

وریدی بیان کرد: حاصل این ارتباطات و مراودات از حدود سال‌های 1334 و 1335 شکل گرفته بود، احداث بنای مسجد صاحب‌الزمانی خیرآباد نو و حسینیه جنب آن با حمایت مرحوم آیت‌الله تهامی و کمک‌های متدینین خیر بود که مرکزی پربار برای گسترش تبلیغات و نشر معارف قرآن و اهل بیت(ع) شد.

وی اظهار کرد: من تا کلاس ششم ابتدایی در بیرجند تحصیل کردم، اما با توجه به جو مذهبی خانواده و اوضاع دبیرستان دخترانه در آن زمان با وجود استعداد سرشار، علاقه‌ای به ادامه تحصیل نداشته و خانواده هم موافق نبودند، اما در عوض به مطالعه متون دینی و آموختن قرآن و زبان عربی علاقه وافری داشتم و از فرصت‌های مناسب استفاده می‌کردم تا اینکه در یکی از سفرهای زیارتی که با خانواده به مشهد مشرف شدیم در سال ۱۳۴۷ توفیقی دست داد که با عالمه فاضله مرحومه خانم خاموشی(طاهایی) آشنا شده و با شرکت در چند جلسه و کسب فیض ارادت خاصی پیدا کرده و آنچه را به دنبالش بودم یافتم.

عضو هیئت مؤسس مکتب نرجس(س) بیرجند تصریح کرد: در دوران خفقان شاهنشاهی به‌ویژه در دهه 40 و نیمه اول دهه ۵۰ تشکیل جلسات مذهبی و روشنگری برای بانوان به جهاتی بیشتر از آقایان ضرورت و اهمیت داشت و لذا با کسب اجازه از پدر و مادر از آن مرحومه تقاضا شد که سفری به بیرجند داشته باشد که مورد قبول قرار گرفت.

وریدی ادامه داد: در بیرجند بانوان مؤمنه‌ای بودند که انسی با قرآن و اهل بیت(ع) داشته و با نفرتی که نسبت به رژیم داشتند، تشنه معارف ناب بودند؛ در اولین سفر خانم طاهایی به بیرجند که توفیق میزبانی از ایشان را داشتیم چند روز در محل منزل ما، مقابل مسجد خیرآباد که نسبتاً فضای مناسبی داشت جلسات سخنرانی ایشان آغاز شد و با توجه به جاذبه و نفوذ کلام و بهره معنوی وافر رو به رشد و توسعه گذاشت و در سفر بعدی تصمیم برای احداث بنای مکتب نرجس(س) گذاشته شد که پدر و مادرم، احمد ناصری و عفت ناصری به‌عنوان هیئت مؤسس انتخاب شدند.

خانواده‌ای که پا به پایم آمدند 

وی افزود: پدرم که از قبل با مرحوم تقدمی از معماران معرف مشهد دوست بود، براساس این دوستی ایشان را به بیرجند دعوت کرده و در دو قطعه زمین خریداری و نقشه و طرح مکتب پیاده شد و با عنایت خاص حضرت ولیعصر(عج) و توجه خیرین بنای این مکتب به اتمام رسید.

عضو هیئت مؤسس مکتب نرجس(س) بیرجند بیان کرد: این مکتب در سال 1350 مصادف با ولادت باسعادت امام علی(ع) افتتاح شد؛ اگرچه حدود سال‌های ۵۴ و ۵۵ که مرحوم سیدجلال‌الدین طاهایی همسر خانم طاهایی از طرف ساواک دستگیر و زندانی شدند وقفه‌ای در کار مکتب به‌خصوص در مشهد پیش آمد، اما با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و توجهات حضرت بقیة‌الله(عج) برکات برای همه مکاتب شروع شد که اکنون نیز رو به رشد و کمال است.

وریدی با بیان اینکه اکنون این مکتب‌ها با توجه به امکانات، تعلیم و تربیت اسلامی بانوان و دختران جوان و دفاع از ارزش‌های انقلاب نقش مؤثری دارند، اظهار کرد: در سال‌های 54 و 55 مکتب نرجس در مشهد توسط ساواک بسته شد و از ما هم خواستند تا تابلوی مکتب نرجس را برداشته و تنها به تدریس قرآن اکتفا شود؛ لذا دروس حوزوی را با خانم ناصری در محضر استاد شیخ محمدحسن ناصری در منازل خود فراگرفتیم.

وی افزود: از آن سال تا پیروزی انقلاب خانم طاهایی به بیرجند نیامدند، اما فعالیت‌هایشان به‌صورت جلسات تدریس و دعوت از اساتید حوزه و انقلابیون در منازل افراد انقلابی برگزار می‌شد که من نیز در مهر و آبان این جلسه شرکت داشتم؛ در همین زمان راهپیمایی‌ها و تظاهرات و اعتصابات در مشهد در حال اوج‌گیری بود که خوشبختانه توفیق حضور نصیبمان شد.

وریدی با تأکید بر اینکه مقام معظم رهبری نسبت به خطر شبیخون فرهنگی دشمن و نفوذ دشمن هشدار دادند، ادامه داد: اگر متولیان فرهنگی در رابطه با مسائل و معضلات اجتماعی به فرمایشات رهبری توجه می‌کردند، این اتفاقاتی که امروز شاهد آن هستیم رخ نمی‌داد.

آرزویی از یک معلم قرآن 

وی با بیان اینکه بدانیم که ایران و نظام جمهوری اسلامی حرم بوده و مقدس است، تصریح کرد: به پدران و مادران یادآور می‌شود همان‌گونه که به فکر غذای جسم فرزندان هستند از غذای روحی نیز غافل نشوند؛ امروز که مقام معظم رهبری جهاد تبیین واجب فوری بیان کردند، وظیفه آحاد مردم متدین اطاعت از ولی امر مسلمین در جهت روشنگری و بیان واقعیت‌هاست که معلم قرآن نیز از این امر مستثنی نیست.

وریدی با بیان اینکه نشان دادن افق روشن آینده و پشت سر گذاشتن ظلمت‌ها نیز باید مدنظر معلم قرآن است، تصریح کرد: آرزو دارم مکتب که براساس تقوا ساخته شد همچنان بماند و پایگاهی برای منتظران غیبت باشد تا بتوانیم معارف ناب اسلامی را با کمک مربیان در این مکتب پیاده کنیم.

وی با بیان اینکه اساس مکتب را براساس تقوا ساختیم، تصریح کرد: این مکتب تأسیس شد تا بانوان و دختران مکانی برای طرح مسائل و نیازهای دینی و عقیدتی خود داشته باشند و به آن‌ها پاسخ داده شود، چراکه آموزش‌های دینی لازمه زندگی هر فرد است.

ان معلم قرآن بیان کرد: آرزو دارم از تدریس قرآنی در این مکتب، جامعه به سمت معارف ناب الهی برود و آنچه در مکتب هر روز جاری است در جامعه نیز به سمت آن برویم؛ هر زمان به این سمت رفتیم اساس کار معلم قرآن اجرایی خواهد شد.