به گزارش ایکنا، سلسله کارگاههای «آمادگی برای ازدواج» با موضوع «خود را بشناسیم» با سخنرانی انسیه برومند، استاد و پژوهشگر حوزه و دانشگاه، از isqa.ir پخش شد. این سلسله درسگفتارها از سوی دبیرخانه رویداد فرهنگی ـ هنری چهارفصل قرآنی مستقر در سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور برگزار میشود.
در ادامه قسمت چهارم از کارگاه «خود را بشناسم» با ارائه انسیه برومند و موضوع «من در میانسالی» را ببینید و بخوانید.
افرادی در دوره چهارم رشد هستند که دوره اول بلوغ را طی کردهاند؛ دوره سوم دوره رشد عقلی بود که مطرح شد، افرادی که در انتهای دوره سوم قرار میگیرند مدل یک فرد عاقل را دارند بنابراین با سرمایه و کوله باری از عقلانیت وارد دوره چهارم رشد خود میشوند تا در دوره چهارم به بلوغ ویژهتر دست پیدا کنند که بلوغ در روابط، جمعسازی، قرار گرفتن در جمع و حفظ جمع است که یک توانمندی شگفتانگیز در حوزه تعاملات در این دوره به وجود میآید و اینکه انسان یک موجود اجتماعی است که در این دوره به صورت شکوفا خود را نشان میدهد.
بنابراین در حوزه ادراکات، ادراکات این افراد جمعی است یعنی وقتی فکر میکنند به بقیه فکر میکنند و تنها به خود فکر نمیکنند و از مدل تفکر فردی بسیار فاصله گرفته و مدل ادراک جمع محور دارند؛ بنابراین طوری فکر میکنند که اگر جمع آنها دو نفره است، یا چند نفره یا صد نفره افرادی را که عضو گروه آنها هستند را در نظر میگیرند که نسبت من با نفر دوم، دهم یا صدم چیست و چگونه فکر کنم تا نه تنها نیازهای خودم بلکه مجموع نیازهای جمع تأمین شود. مدل فکری این گروه فاصله گرفتن از خود محوری و نزدیک شدن به جمع محوری است و خودشان را در جمع میبینند.
در حوزه عمل هم طبعاً هر کسی فکر جمعی داشته باشد در حوزه عمل نیز جمعی عمل خواهد کرد، یعنی کاری که میکند کار جمعی است. البته منظور این نیست که اهل کار گروهی است، خیر؛ منظور ما بالاتر از این حد است یعنی حتی اگر کار فردی انجام میدهد هم جمع را در نظر دارد و کار فردی در نظر چنین انسانی بیمعناست و اگر در خانه و خلوت خود کاری را انجام میدهد، در نظر میگیرد که این کار در خلوت هم اثر جمعی دارد. چون این کار جزو وجود آن فرد میشود و آن فرد میشود همان کسی که وارد جمع میشود و چطور ممکن است فردی کاری را در خلوت خود انجام دهد و آن کار بر روی او، شخصیتش و تعاملاتش با دیگران اثر نگذارد.
افراد در چنین دوره رشدی تا جایی که ممکن باشد طوری رفتار میکنند که به جمع آسیب نزنند و دیگرخواه هستند. به تعبیر فرهنگ ما اهل ایثار و گذشت بوده و دیگران را به خود ترجیح میدهند و حواسشان به دیگران است.
در حوزه احساسات هم طوری احساساتشان را مدیریت میکنند که ارتباطاتشان گسترش پیدا کند، یعنی اگر به این نتیجه برسند که ابراز ناراحتی آنها موجب میشود که فرد سومی که با او ارتباط دارد از ابراز ناراحتی او ناراحت شود، احساساتشان را بروز نمیدهند.
فرد در دوره چهارم رشد، مدیریت ویژهای بر احساسات خود دارد تا ارتباطاتش را گسترش دهد. معمولاً دایره ارتباطی افرادی که در این دوره قرار دارند، بسیار گسترده، متنوع و مرتبهدار است و با آدمها در لایههای متفاوت ارتباط دارند؛ با برخی از این جهت که احتیاجات خودشان و دیگران برطرف شود ارتباط دارند، با برخی به این دلیل که ما انسان هستیم و در انسانیت با هم مشترک هستیم و به دور از هر گونه منفعتطلبی میتوان با انسانهای دیگر ارتباط گرفت، ارتباط دارند.
همچنین با برخی از این جهت که فامیل و خانواده هستند، با برخی از این جهت که دوست هستند و با برخی از جهت ایمانی ارتباط دارند و بالاتر از همه با برخی از جهت اینکه در نظام ولایی قرار میگیرند ارتباط برقرار میکنند. یعنی در تشخیص لایههای ارتباطی و رعایت هر کدام از این لایهها و حق و حقوق هر لایه آدم بسیار هوشمندی است. میزان و نحوه ارتباط و به طور کلی هنری که به صورت ویژه در این فرد دیده میشود مدیریت ارتباطات است.
در گفتار هم این گروه از افراد چون احساسات و رفتار خود را طوری مدیریت کردهاند که ارتباطات آنها گسترش پیدا کند و موجب رنجش دیگران نمیشوند، افرادی هستند که گفتار آنها اصلاحی و پیشبرنده است و مدام به این فکر میکنند که چه حرفی را بزنند و چگونه مسائل را مطرح کنند که افرادی که رابطه آنها به هم خورده، روابطشان را از سر بگیرند و یا چه کار کنند که رابطه خودشان با دیگری ارتقا پیدا کند و این بار بازخورد عاطفی بهتری داشته باشند.
چنین فردی نهایت دقت را در کلماتش دارد و بیشترین میزان استفاده از کلماتی را دارد که نشان میدهد هدفش اصلاح است و دوست دارد ارتباطات بیشتر شکل بگیرد و ادبیات جمع گرایانه دارد.
دوره چهارم رشد، دوره باشکوهی است که موضع حقیقی ابراز آن بعد از ازدواج است. تفاوت این دوره با دورههای قبل این است که دورههای قبلی با محور آمادهسازی برای ازدواج بررسی شد اما این دوره انسان را در اولین قابی که به صورت واقعی ترجیح دادن دیگران به خود را میبیند و تجربه میکند، نشان میدهد.
در حوزه ادراکات جمعی، اگر بینش ما این باشد که به فکر دیگران هستیم و فهممان مبتنی بر در نظر گرفتن دیگران و نقاط قوت و ضعف دیگران است(پدر، مادر، همسر، برادر، خواهر و ... را در نظر میگیرد)، فهممان مراتبی و نظاممند است و وقتی حرف میزنیم دیگران متوجه میشوند که با یک منظومه فکری طرف هستند و به موضوعات فکر کرده و بعد از در نظر گرفتن جوانب مختلف حرف زدهایم، فهم ما غایت محور است و غایت عمیق و افق دید وسیع و گستردهای داریم و به حیات پس از مرگ بسیار فکر میکنیم، یعنی برد فهممان تا زندگی پس از مرگ امتداد پیدا میکند و تفکر تشکیلاتی داریم، همه اینها نشان میدهد ما در دوره چهارم رشد قرار گرفتهایم.
در اصل به اندازهای که این سبک فکری را در خودمان ادراک میکنیم در دوره چهارم رشد قرار داریم.
در حوزه عمل نیز به هر نسبتی اگر فردی تمایل به عمل جمعی در فردی بیشتر بود، بیشتر تمایل به حضور در جمع داشت نه انزوا، تمایل به عمل برای جمع و در جهت اهداف جمع داشت، عمل منسجم، تشکیلاتی و هماهنگ با جمع داشت، فردی است که در دوره چهارم رشد قرار دارد.
اگر فردی مدیریت احساساتش بر مدار ارتباطات بود و بهرهبرداری مطلوبی از احساسات برای توسعه روابط داشت، یعنی حتی اگر عصبانی میشود هم طوری عصبانی میشود که یک رابطهای را اصلاح کند، آدم پر ابراز و پر احساسی است و از این احساسات در یک چینش منظم و مبتنی بر منطق قوی بهره میبرد که خروجی آن افزایش یا اصلاح ارتباطات شود، احساسات او سازنده و رشد دهنده است یعنی باعث میشود افراد چیزی اضافهتر از قبل متوجه شوند، فرد از نظر احساسی در دوره چهارم رشد قرار دارد.
فردی اگر در گفتار صادق بود، سازنده حرف زد، عیبپوش بود، هدفش گسترش ارتباطات بود، از خود گذشتگی داشت، نفسش پیش خودش متهم بود و خود را مقصر میدانست(نه به این معنا که ناامید یا افسرده باشد یا خوددرگیری داشته باشد بلکه خود را یک قدم به حرکت پیش برنده نزدیک کند و در مسائل باور داشته باشد که بخشی از مشکل به او باز میگردد) هر قدر این نوع گفتار را داشته باشیم باید یک مژده و بشارت بزرگ دریافت کنیم و آن اینکه اهل بلوغ در روابط هستیم و این سطح از بلوغ در ما شکل گرفته که میتوانیم جمع بسازیم، اثرگذار باشیم و اگر چنین فردی چنین توانمندی داشته باشد ازدواج موفقی خواهد داشت.
انتهای پیام