سیدعطا تقوی اصل، استاد دانشگاه و پژوهشگر و تحلیلگر مسائل بینالمللی، در گفتوگو با ایکنا، درباره ارزیابی خود از سیاست خارجی دولت سیزدهم در حوزه سیاست همسایگی و توسعه روابط با همسایگان در یکسالگی دولت گفت: دولت سیزدهم واقعا تصمیم و اراده جدی برای بهبود روابط با همسایگان دارد اما اینکه این ایده و تصمیم محقق شده یا نه، بحث دیگری است. دولت سیزدهم از ابتدا و در همان برنامههای اعلامی خود این شعار را مطرح کرده و جزو اولویتهای سیاست خارجی خود قرار داده است.
تقوی اصل با بیان اینکه دولت در صحنه عملی قدمهایی برای توسعه روابط با همسایگان برداشته است، گفت: برای نمونه در حوزه روابط با کشورهای عربی شاهد این هستیم که برخی از این کشورها در حال فرستادن سفیر به ایران هستند.
وی اظهار کرد: دولت سیزدهم در صورت توافق برجام، میتواند به بخش زیادی از شعار و راهبرد خود در خصوص ارتقای روابط با همسایگان به لحاظ سیاسی جامه عمل بپوشاند، زیرا واقعیت این است که ایران با همسایگانش، چه در دوره آرامش و چه در دوره تنش، به دلایل مختلف روابط اقتصادی استراتژیک نداشته است که یک دلیل آن تمایل بیشتر همسایگان به خرید تولیدات خارجی از کشورهای توسعهیافته و دلیل دیگر داشتن منابع زیرزمینی مشابه با ایران است و به همین دلیل اقتصاد ایران و همسایگان تکمیلکننده یکدیگر نیستند. حال ممکن است در کشوری مانند امارات در مورد دلار اقداماتی انجام داده باشیم یا به صورت موردی مزایایی در خصوص بازار سرمایه و ارز نسبت به کشورهای همسایه داشته باشیم.
این استاد دانشگاه بیان کرد: واقعیت این است که اگر انتظار داریم نتیجه ارتقای روابط سیاسی با همسایگانی مانند کشورهای حوزه خلیج فارس، کسب دستاوردهای اقتصادی مهم در حوزه صادرات و واردات باشد، به نظر من دور از واقعیتهای ژئوپلیتیکی منطقه است. تجربه تاریخی ما در روابط با همسایگان در دوران آرامش و تنش نشان میدهد که در هیچ یک از این دوران تبادلات اقتصادی به رقم قابل توجه و خیره کنندهای نرسیده است.
تقوی اصل تأکید کرد: البته روابط سیاسی با کشورهای حوزه خلیج فارس با توجه به پیشزمینههایی که ذکر شد، اولویت بیشتری نسبت به روابط اقتصادی دارد و اگر بتوانیم روابط متعادل سیاسی با این کشورها برقرار کنیم بخشی از هزینههای جمهوری اسلامی ایران در حوزههای سیاست خارجی و امنیتی کاهش پیدا میکند و ثبات و امنیت در این منطقه بدون دخالت قدرتهای خارجی افزایش مییابد.
تقوی اصل درباره تلاش دولت سیزدهم برای گسترش و توسعه روابط با کشورهای آسیای مرکزی و مزیتهای این مسئله گفت: این کشورها به مانند سایر کشورها ضمن علاقهمندی به توسعه روابط با ایران برای مبادلات بانکی و اعتباری و نقل و انتقال پول از طریق سیسم بانکی منتظر هستند گشایشی برای رابطه ایران از طریق برجام ایجاد میشود.
این پژوهشگر مسائل بینالمللی بیان کرد: به عبارتی اگر ایران میخواهد مبادلات پولی دائم با همه کشورها از جمله همسایگان، چه در آسیای مرکزی چه در حوزه خلیج فارس، داشته باشد نیاز است که این ظرفیت از طریق توافق برجام به اقتصاد کشور اضافه شود. در حقیقت این گره بینالمللی به شکلی است که ممکن است بعضی از قسمتهای آن چندان ارتباطی به تمایل طرف مقابل و ایران نداشته باشد.
وی در ادامه به طور خاص به توسعه روابط با تاجیکستان پرداخت و گفت: بعد از استقرار دولت سیزدهم قدمهای مثبتتری در روابط با تاجیکستان بعد از یک دوره روابط سرد قبلی برداشته شده است اما نباید فراموش کرد که کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز همچنان حیات خلوت روسیه هستند و روسیه بر نحوه تعامل این کشورها با ایران تأثیر میگذارد. به عبارتی ایجاد کارخانه پهپادسازی ایران در تاجیکستان بدون رضایت روسیه نبوده است.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: اگر عملکرد دولت را در توسعه روابط با کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس مقایسه کنیم به نظر میرسد دولت انرژی بیشتری برای برقراری و توسعه روابط با کشورهای عربی گذاشته است. یک دلیل میتواند این باشد که روابط قبلی ایران با کشورهای آسیای مرکزی و حوزه قفقاز به اندازه حوزه خلیج فارس تنشزا و بحرانی نبوده و به همین خاطر دولت باید انرژی بیشتری برای بهبود روابط با حوزه خلیج فارس میگذاشته است.
وی ابراز کرد: دلیل دیگر این است که سقف روابط ایران با کشورهای آسیای مرکزی و حوزه قفقاز متأثر از یک سری عوامل پیچیده است که یکی از مهمترین آن سیاست خارجی روسیه و میزان انبساط و انقباضی است که به سیاست خارجی کشورهای این منطقه، به ویژه حوزه قفقاز جنوبی، میدهد.
تقوی اصل اظهار کرد: بنابراین مهمترین ظرفیت فعلی ایران به لحاظ سیاسی و اقتصادی در روابط با کشورهای این دو حوزه این است که به عنوان مسیر ترانزیتی این کشورها و خروج این کشورها از بنبست جغرافیایی عمل کند. با تحقق این امر هم اقتصاد کشور جان تازهای میگیرد و تا حدی شکوفا میشود و هم با تبدیل شدن این مسیر ترانزیت به مسیر اصلی نقل و انتقال کالا و تبادل انرژی، میتوان در قدمهای بعدی شاهد ارتباطات عمیقتر، وسیعتر و پایدارتری با این کشورها باشیم.
انتهای پیام