به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمد حسینی قزوینی، رئیس مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولیعصر(عج) و استاد حوزهی علمیه امروز، ششم مهر در نشست علمی «تحلیل فلسفهی لعنهای وارد شده در زیارت عاشورا» گفت: لعنهای زیارت عاشورا چند دسته است؛ در ابتدا آمده است: «فَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَیْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ»؛ خدا لعنت کند امتی را که بنیانگذار اساس ظلم و جور بر شما اهل بیت(ع) بودند. مصداق را مشخص نکرده، زیرا زیارت عاشورا از ابتدا تا آخر، جز یکی دو مورد، رمزی و کنایی است. اینکه مراد از بنیانگذاران ظلم و جور چه کسانیاند مشخص نشده است. آیا مراد بنیامیه هستند یا کسانی قبل از آنها؟
وی افزود: سپس آمده است: «وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ و َاَزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ الَّتی رَتَّبَکُمُ اللَّهُ فیها»؛ خدا لعنت کند مردمی را که کنار زدند شما را از مقام مخصوصتان و دور کردند شما را از آن مرتبههایی که خداوند آن رتبهها را به شما داده بود؛ در اینجا هم مشخص نیست که طرف خطاب یزید و معاویه و قبل از آن است. همچنین فرموده که خدا لعنت کند امتی که شما را به قتل رساندند: «و َلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْکُمْ وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِالتَّمْکینِ مِنْ قِتالِکُمْ» که باز روشن نیست مراد از قتل، کشتن همهی اهل بیت(ع) است یا امام حسین(ع)؛ سپس تأکید میکند که خدا زمینهسازان قتل شما را لعنت کند که باز فاعل آن مبهم است.
حسینی قزوینی بیان کرد: در مرحله بعد قضیه واضحتر میشود. فرموده است: «وَ لَعَنَ اللَّهُ آلَ زِیادٍ وَ آلَ مَرْوانَ وَ لَعَنَ اللَّهُ بَنی اُمَیَّةَ قاطِبَةً وَ لَعَنَ اللَّهُ ابْنَ مَرْجانَةَ؛ وَ لَعَنَ اللَّهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ لَعَنَ اللَّهُ شِمْراً (شَمِراً) وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَ اَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ»؛ خدا دودمان زیاد و مروان و همه بنیامیه را لعنت کند؛ از امام صادق(ع) درباره بنی امیه در زیارت عاشورا پرسیدند که در بین بنیامیه افراد خوبی هم بودند، پس چرا ما همه را لعنت میکنیم؟ حضرت فرمودند که شما همین تعبیر قاطبه را به کار ببرید و بدانید فرشتگان این لعن را از افراد خوب بنیامیه دفع خواهند کرد. نکته بعد لعنت بر ابن مرجانه است؛ این تعبیر نشانه زنازاده بودن ابن زیاد و تحقیر اوست.
استاد حوزه علمیه گفت: شاید کسی مدعی شود که مراد از مراحل اول لعن «اسست اساس الظلم و دفعتکم عن مقامکم» است. همین افراد و خاندان در فرازهای بعد نام برده شده، یعنی بنیامیه و زیاد و آل مروان، ولی برخی معتقدند که این مسئله فراتر از این است، اما ائمه(ع) برای حفظ جان شیعیان در عبارات اول، مسئله را کلی بیان فرمودند و در برخی فرازها آشکارا مصادیقی چون بنیامیه را ذکر کردند تا اگر شیعیان تحت فشار قرار گرفتند، جانشان حفظ شود.
وی اظهار کرد: در فراز «وَ بِالْبَراَّئَةِ (مِمَّنْ قاتَلَکَ وَ نَصَبَ لَکَ الْحَرْبَ وَ بِالْبَرائَةِ مِمَّنْ اَسَّسَ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِعَلَیْکُمْ وَ اَبْرَءُ اِلَی اللّهِ وَ اِلی رَسُولِهِ) مِمَّنْ اَسَسَّ اَساسَ ذلِکَ وَ بَنی عَلَیْهِ بُنْیانَهُ وَ جَری فی ظُلْمِهِ وَ جَوْرِهِ عَلَیْکُمْ وَ علی اَشْیاعِکُمْ بَرِئْتُ اِلَی اللَّهِ وَ اِلَیْکُمْ مِنْهُمْ»؛ مراد قاتل امام حسین(ع) است؛ ولی در بخش بعد، دایره را گسترش داده و فرموده: «بالبرائة ممن اسس اساس الظلم...»؛ در این فراز شیعیان هم مشمولاند؛ یعنی آزاردهندگان شیعیان، نه فقط اهل بیت(ع) هم مورد لعن هستند. سپس فرموده است که دشمنان شما و تابعین و پیروان شما و حتی کسانی که در دوره ائمه(ع) نبودند، ولی بعد به دنیا آمدند و به ظلم اسلافشان به اهل بیت(ع) راضی بودند مشمول لعن میشوند. نمونه بارز آن در دوره معاصر برخی از وهابیون هستند که با صراحت گفتند که اگر امروز هم کربلا رخ میداد ما در لشکر یزید بودیم، زیرا حسین(ع) علیه حکومت مستقر قیام کرد.
حسینی قزوینی با اشاره به فراز «اَللّهُمَّ اِنَّ هذا یَوْمٌ تَبرَّکَتْ بِهِ (فِیهِ) بَنُو اُمَیَّةَ وَ ابْنُ آکِلَةِ الَْآکبادِ اللَّعینُ ابْنُ اللَّعینِ عَلی لِسانِکَ وَ لِسانِ نَبِیِّکَ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ»، تصریح کرد: مراد از لعین ابن لعین، یعنی یزید لعین و معاویه لعین است؛ در حقیقت ما کسانی را لعن میکنیم که خدا و پیامبر(ص) آنها را لعن فرمودهاند؛ در صحیح بخاری روایت است که چرا لعن نکنیم کسی را که خدا و پیامبر(ص) لعن کردهاند. در قرآن خداوند شجره ملعون را مورد لعن قرار داده و عینی شارح صحیح بخاری با صراحت در این شرح بیان کرده است که مراد از آن در آیه قرآن بنیامیه است. قرطبی هم در تفسیر خود در ذیل این آیه، مفصلا بحث کرده است که مراد بنیامیه و معاویه هستند. آلوسی سلفی و وهابی هم همین تعبیر را تأیید کرده است. ابوالفداء در کتاب «المختصر» در مورد شجره ملعونه گفته است که مفسران اتفاق نظر دارند که مراد از آن بنیامیه است و نقل کرده که پیامبر(ص) دید که ابوسفیان سوار شتر شد و پسرش معاویه جلوتر از او حرکت کرد و برادر او یزید(در زمان خلیفه دوم به فرمانداری شام برگزیده شد) هم پشت سر شتر در حال حرکت است و آن حضرت فرمود که خداوند هر سه را لعنت کند. هیثمی در مجمع الزوائد این تعبیر را به صورت مختصر توضیح داده است.
وی گفت: طبری هم که خیلی تلاش کرده آبروی اینها را حفظ کند وقتی به این آیه رسیده است، همین تعبیر لعنت بر قائد و راکب را بیان کرده است. ابوسفیان در جمع بنی امیه گفت که حکومت را مانند توپ بین خودتان بازی دهید زیرا نه بهشتی وجود دارد و نه جهنمی؛ طبری گفته است که این جمله ابوسفیان کفر واضح است و باعث لعنت خدا بر این افراد است. طبری همچنین نقل کرده که معتضد در دوره حکومتش، تصمیم گرفت معاویه را بالای منبر لعن کنند و در توجیه آن آورد که چون خدا و پیامبر(ص) او را لعن کردهاند شما هم آنها را لعن کنید؛ پس تعبیر اللعین بن اللعین ... روشن است. در ادامه فرموده است: اَللّهُمَّ الْعَنْ اَباسُفْیانَ وَ مُعاوِیَةَ وَ یَزیدَ بْنَ مُعاوِیَةَ عَلَیْهِمْ مِنْکَ اللَّعْنَةُ اَبَدَ الاْبِدینَ؛ در اینجا با صراحت اسم برده شده است و جایی برای اعتراض نیست زیرا روایات فراوان وجود دارد که خدا و پیامبر(ص) اینها را لعنت کردهاند. در ادامه هم داریم؛ لعنت و عذاب الیم خود را به این قوم دوچندان کن. بین شیعه و سنی اختلاف نیست که مودت اهل بیت(ع) اجر رسالت است و معاندان ائمه(ع) ملعون هستند.
حسینی قزوینی اضافه کرد: اینکه برخی حتی معدودی از روحانیون شیعه میگویند که خواندن زیارت عاشورا حرام است، به دلیل این فراز «اَللّهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّی وَ ابْدَاءْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ (الْعَنِ) الثَّانِیَ وَالثّالِثَ وَ الرّابِعَ» است. این افراد میگویند که این فراز در مصباح المتهجد وجود ندارد، ولی من خدمت آیتالله بیآزار شیرازی نسخه خطی آن را نشان دادم. این فراز رمز و رموزی برای حفظ جان شیعه دارد، زیرا امام صادق(ع) مصداق این فراز را مشخص نکردهاند. برخی گفتهاند که مراد از اول و ثانی و ثالث سه خلیفه هستند، ولی مصداق چهارمی کیست؟ از شیخ طوسی در این باره پرسیدند و گفت که اولین کسی که ظلم را در زمین بنیان نهاد قابیل بود، دومی کسی بود که ناقه صالح را پی کرد و سومی هم کسی که یحیی(ع) را کشت و چهارمی ابن ملجم، قاتل امام علی(ع)، بود. اگر ائمه(ع) در این فراز به جای اول، ثانی و ثالث، اسم میبردند، اولین قربانی آن شیخ طوسی بود و اینکه امام صادق(ع) با رمز سخن گفته، به دلیل حفظ جان شیعه است.
وی تأکید کرد: باید دقت کنیم که چیزی را که ائمه(ع) به صورت رمز بیان کردهاند با اجتهاد خودمان برای آن مصداق تعیین نکنیم. پرسیدند که منظور از سر المستودع فیها چیست؟ امام پاسخ دادند که اگر مشخص بود دیگر راز پنهان نبود. البته برخی قصد دارند که مصداقی برای اول، دومی و ... معین کنند که خلاف نظر معصوم(ع) و مصداق فتنهانگیزی و خلاف وحدت اسلامی و عامل تفرقه و نیز به تعبیر قرآن، «الفتنة اشد من القتل» است. کسی از امام(ع) در مورد برخی روایاتی که عدد در آنها تعیین شده (مثلاً گفتهاند ده بار یا هفت بار و 40 بار فلان کار انجام و یا ذکر گفته شود) پرسید و امام فرمودند که سرّی در این اعداد است که هدف با آنها تحقق مییابد، مثلاً در تسبیحات حضرت زهرا(س) 34 مرتبه اللهاکبر و 33 مرتبه الحمدلله و سبحانالله توصیه شده است و ملاک ما در این موارد سخن اهل بیت(ع) است. پس در این فراز هم چون اهل بیت(ع) مصادیق را بیان نکردند، ما هم باید تبعیت کنیم و آن را به خلفای اهل سنت نسبت ندهیم.
حسینی قزوینی با بیان اینکه لعن و سب تفاوت دارند، گفت: کلمه سب یکبار در قرآن آن هم برای نهی آمده و فرموده است که شما حق ندارید بتپرستان را مورد سب قرار دهید، زیرا آنها هم خدا را دشنام میدهند. سب دشنام و فحش دادن است، ولی لعن طلب از خداوند است. اگر فردی مستحق لعن باشد، خدا او را لعنت میکند و اگر مستحق لعن نباشد، لعن نخواهد کرد، کما اینکه در سخنان قبل در مورد تعبیر قاطبه برای بنیامیه، فرمایشی از امام صادق(ع) بیان شد. همچنین طبق روایات متعدد، اگر کسی فردی را لعنت کند و او مستحق لعن نباشد، لعن به لعنتکننده برمیگردد.
انتهای پیام