آیتالله محسن فقیهی، استاد سطح خارج حوزه علمیه، در گفتوگو با ایکنا، در پاسخ به این سؤال که در مباحث استهلال چرا شاهد اختلافاتی هستیم که باعث ایجاد فضای نامناسبی در جامعه میشود؟ بیان کرد: جایی که علما و بزرگان اختلاف دارند، جایی است که جزء محکمات نیست، یعنی یا از آیه برداشت اختلافی وجود دارد یا از روایات ذیل آیه برداشتهای متفاوتی شده است.
وی افزود: در فضای قدیم که رسانه و فضای مجازی نبوده ائمه(ع) دستور دادند هر وقت ماه را دیدید افطار کرده و روزه بگیرید؛ در گذشته، چون فاصله ماهها ممکن بود یک ماه طول بکشد، هر کسی ماه را میدیده حجت بوده است. البته امروز هم وجود ناهماهنگی را نباید خیلی زشت و قبیح بدانیم، زیرا امری است که همواره وجود داشته است. ممکن بود در شهری مردم روزه بخورند و در شهر دیگری یک روز بیشتر روزه بگیرند و نباید آن را به مسئله اختلافبرانگیز در جامعه تبدیل کنیم.
اختلاف در استهلال مسئله چندان مهمی نیستوی تأکید کرد: استهلال جزء محکمات دین نیست که بخواهیم آن را این قدر بزرگ جلوه دهیم؛ بحث بر سر روایت «افطر للرؤیة و صمّ للرؤیة» و اختلاف برداشت است که آیا میتوان با چشم مسلح ماه را دید یا با چشم غیر مسلح ملاک قرار دهیم. رهبر معظم انقلاب هم مبنا را بر استفاده از تلسکوپ میدانند.
آیتالله فقیهی همچنین در مورد سؤال و پرسش جوانان از مسائل دینی، اظهار کرد: اینکه جوانان ما شبهه میکنند و سؤال میپرسند که فکر نکنیم امر مذمومی است، زیرا سبب تکامل علم شده و دین جوانان بر روی بنای مستحکم استوار میشود و اگر به چند شبهه برخورد کرد سست نمیشود؛ جوانان باید عالمانه دین و اعتقادات را بپذیرند به همین دلیل امام(ع) میفرمودند که میان علم و اعتقادات ملازمه وجود دارد و اگر کسی علم به چیزی یافت، نمیتواند معتقد نباشد، مگر اینکه عناد بورزد. گاهی علما تعبیر دارند که «الاحتیاط خلاف الاحتیاط»؛ اگر به جمعیت مسلمین جهان را از روی احتیاط مجبور کنیم کاری را انجام دهند در حالی که لزومی ندارد و دلیل محکمی بر آن نداریم، این خودش خلاف احتیاط است.
وی در بیان جایگاه قرآن در اسلام و استنباط فقهی اظهار کرد: قرآن کریم منبع اصلی اسلام و معجزهای است که به آن تحدی شده است. کسی که مدعی دینداری است باید به قرآن متلبّس شود؛ یعنی اعمال، رفتار و کردار خود را بر قرآن عرضه و با آن تطبیق کند. یکی از مسائل مهمی که در آیات متعدد به آن سفارش شده تدبّر است.
استاد سطح خارج حوزه علمیه اضافه کرد: انسان گاهی برخی الفاظ را میفهمد و تردیدی در فهم خود ندارد؛ یعنی جزء مسلمات و محکمات قرآن است. گاهی آیات قرآن باعث وسواس فکری میشود و معانی مختلفی را حمل میکند. یک راه این است که انسان تدبر کند؛ لذا نیازمند تحقیق و تفکر بیشتر در این آیات است؛ بنابراین یکی از مهمترین جهات این است که قرآن را اصل قرار دهیم و روایات را بر قرآن عرضه کنیم، شیخ انصاری احادیث متواتری را بیان کرده که یکی از وظایف ما عرضه روایات بر کتاب است.
آیتالله فقیهی بیان کرد: عرضه بر کتاب یعنی عرضه بر محکمات قرآن کریم و اگر مخالف محکمات بود، به دیوار بزنید و سخن پیامبر(ص) نیست، ولی اگر موافق قرآن بود قبول میکنیم. در مورد علوم انسانی و علوم اسلامی و در علوم مختلف وظیفه ما این است که باید پژوهشهای خود را انجام بدهیم، ولی آخرین مرحله تأیید گرفتن و عرضه بر قرآن کریم است.
وی در پاسخ به این پرسش که الان چقدر در حوزه و سیستم آموزشی آن به این مقوله عرضه بر قرآن توجه میشود، اضافه کرد: حوزه گسترده و آزاد است و مانند دانشگاه نیست که با محدودیت روبرو باشد و هر کسی برای خود آزاد است هر طوری فکر کرده و تحصیل کند، لذا برخی بیشتر به روایات توجه دارند و برخی هم به قرآن. بنابراین نباید افراط و تفریط داشته باشیم و باید قرآن را به عنوان منبع اصلی در نظر بگیریم؛ نباید قرآن را فرع و روایات را اصل قرار دهیم بلکه روایات تفصیل برخی آیات قرآن است.
استناد علوم انسانی به قرآن
آیتالله فقیهی با بیان اینکه اولین منبع برای اجتهاد کتاب است، تصریح کرد: در تمامی علوم اسلامی و انسانی باید سراغ قرآن برویم، اگر صریح قرآن بر موضوعی دلالت داشته باشد هیچ شبههای در آن نیست، مگر در ظهور آیه اختلافی باشد و اگر نباشد باید دنبال ادله محکم برای استناد به قرآن باشیم. مسیر دوم عقل است که در بین منابع بسیار مهم است، زیرا هیچ حکم و مطلبی که خلاف عقل است به هیچ عنوان پذیرفتنی نیست و ما با آن برخورد میکنیم و هیچ عالمی حکم و فتوایی را خلاف عقل نمیدهد و یقیناً این حکم طبق روایات ما منتفی است.
استاد حوزه تصریح کرد: جایگاه کتاب و سنت و اجماع در جایی است که عقل در آنجا ساکت است و به صورت صریح حکم ندارد؛ اگر عقل در جایی حکم داشت، اصلاً نیازمند دلیل برای آن نیستیم مانند حسن عدل و قبح ظلم؛ عقل را شاید حتی بتوانیم به عنوان اولین منبع در استنباط حکم بدانیم و ثانیاً به قرآن و روایات میرسیم و دلایل عقلی میتواند قرینه برای استنباط از قرآن و روایات باشد.
وی بیان کرد: حتی برخی آیات هم اگر خلاف عقل باشد به تأویل میرود مانند یدالله؛ زیرا خداوند دست جسمی و ظاهری ندارد و مورد قبول عقل نیست. بنابراین صریح قرآن را هم باید به تأویل ببریم وگرنه خلاف عقل است؛ از این رو باید گفت که منبع اصلی برای استنباط عقل است و بعد قرآن و روایات.
انتهای پیام