امروزه طلاقها بیشتر از ازدواجها به چشم میآیند چراکه تعدادشان بیشتر است؛ چه بسیار طلاقهایی که حتی در ماههای اول زندگی رخ میدهند، طلاقهایی که معلوم است پشت آن هیچ آگاهی وجود ندارد، همانگونه که پشت ازدواج آن هیچ دانش و آگاهی لازمی وجود نداشته است و اکنون زوجین به جایی رسیدهاند که دیگر طاقت زندگی مشترک را ندارند.
بیشتر این طلاقها علتهای مشابه دارند و همه از یک علت منشأ میگیرند و آن عدم توجه به طرف مقابل و فهمیدن علایق و شخصیت کامل وی پس از ازدواج است، به گونهای که قبل از آغاز زندگی مشترک آگاهیها در این حد کسب نمیشوند. ایکنا در مورد علل افزایش طلاقها مصاحبهای را با یک جامعه شناس تقدیم مخاطبان میکند:
غلامعلی مرادی، دکترای جامعه شناسی و استاد دانشگاه در گفتوگو با ایکنا از خراسانجنوبی با اشاره به روند رو به رشد طلاق در استان، اظهار کرد: ناهمسان همسری، تفاوت در انتظارات، عشقهای رمانتیک، چشم و هم چشمی، دخالت اطرافیان، اعتیاد یکی از زوجین، مشکلات اقتصادی خانوادهها، تفاوت فرهنگها، مهم کردن دوستهای خارج از خانه، عدم توجه به همسر و نداشتن فرزند از مهمترین علل طلاق در سالهای اخیر است.
وی افزود: کاهش باورها و اعتقادات دینی و مشکلاتی که خانوادهها ممکن است از نظر اقتصادی داشته باشند و رقابتهایی که در زندگی امروزه وجود دارد و آرزوهای دور و درازی که زوجین دارند، باعث ایجاد اختلافات بین زن و شوهر میشود و در زندگی خود را نشان میدهد.
بسیاری از افراد مفهوم حقیقی عشق را درنیافتهاند
این دکترای جامعه شناسی با بیان اینکه تفاوت دیدگاههای خانوادهها با هم از نظر فرهنگی ممکن است در ابتدا خود را نشان ندهد اما به مرور در زندگی خود را نشان خواهد داد، بیان کرد: علاوه بر این بسیاری از افراد مفهوم حقیقی عشق را درنیافتهاند و فکر میکنند عشق همین احساس زودگذر است.
مرادی با بیان اینکه همین عدم تفهیم درست از عشق میتواند منجر به این اختلافات در طول زندگی مشترک شود، افزود: مهم تر از همه این عوامل این است که پسر و دختر قبل از ازدواج به خوبی با هم صحبت نمیکنند و فکر میکنند همان صحبتهای چند دقیقهای کافی است؛ در حالی که باید بسیار زمان گذاشت تا یکدیگر را فهمید و درک کرد.
وی اظهار کرد: همین عدم درک درست از عشق و از یکدیگر، باعث میشود ازدواج عقلانی نبوده و احساساتی رفتار کنیم و همین احساساتی رفتار کردن باعث میشود در جایی از زندگی به مشکل بخوریم.
این دکترای جامعه شناسی با بیان اینکه نباید با تصمیم عجولانه پیش رفت، بیان کرد: مهمترین راهکار این است که پیش از ازدواج و تصمیم، با آگاهی جلو رویم، خوب با یکدیگر حرف بزنیم و از یکدیگر آگاهی یابیم.
مرادی با بیان اینکه طبیعی است که هر کدام از ما از خانوادههای متفاوت آمده و هرکدام اهداف و انتظارات خاصی را داریم، افزود: پسر و دختر باید قبل از ازدواج خوب با یکدیگر صحبت کنند و این انتظارات را بیان کنند؛ باید بدانیم که ازدواج مسابقه نیست که سریع به آن برسیم.
ازدواج، وصلت دو خانواده است
وی بیان کرد: ازدواج، وصلت دو خانواده نیز است، بنابراین خانوادهها باید با یکدیگر صحبت کنند و علاوه بر آن هماهنگ و همسان باشند.
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه کاهش آموزههای دینی و عدم توجه به آنچه دین ما را به آن توصیه کرده، باعث میشود مواردی در زندگی برای ما مهم و اساسی شود که اصلا تأثیر مطلوبی در زندگی ما ندارد و گاهی حتی به برهم زدن زندگی منجر میشود، ادامه داد: اگر فرد باور به خدا داشته باشد و این باور قلبی زیاد باشد بسیاری از مشکلات را میتواند برطرف کند.
مرادی بیان کرد: بسیاری از اوقات میبینید که زن و شوهر از مسئولیتهایی که هرکدام برعهده دارند، سر باز میزنند و همین باعث میشود آن زندگی، مشترک نباشد.
وی اظهار کرد: ریشه بسیاری از مشکلات به دوره کودکی برمیگردد؛ وقتی فرزند خود را براساس عصر خود تربیت نکردیم، او را جامعه پذیر بار نیاوردیم و به گونهای تربیت نکردیم که مسئولیتهای خود و حقوق دیگران را بشناسد، عملا نمیتواند در زندگی مستقل خود، به اندازه کافی مستقل بوده و مشکلات را خود حل کند.
این مدرس دانشگاه بیان کرد: باید قبول کنیم که امروزه با پدیده جهانی شدن فرهنگ روبرو هستیم و خانوادهها نیز از آن تأثیر پذیرفتهاند، اما نباید فراموش کنیم که خود باید برای زندگی خود برنامه بریزیم.
ناهمسان همسری، یکی از دلایل طلاق در خراسانجنوبی
مرادی اظهار کرد: مسئولان فرهنگی در این سالها به موضوع طلاق و تلاش برای کاهش آن و افزایش روند ازدواج پرداختهاند، اما باید بدانیم در این حوزه بسیاری از کارهای دیگر را میشد برای خانوادهها و جوانان انجام دهیم.
وی بیان کرد: متولیان فرهنگ در این سالها قطعا توجه لازم را انجام دادهاند، اما جامعه ما توجه بیشتری را میطلبدتا بتواند فرهنگ اصیل خود را بازیابد.
این مدرس دانشگاه یادآور شد: مهمترین علت که در خراسانجنوبی نیز مشهود است، ناهمسان همسری است و اینکه افراد نمیتوانند براساس فرهنگ خانواده خود و انتظاراتی که خود دارند، همسری برگزینند و این به اختلاف منجر میشود که از همان عشقهای آتشین و رمانتیک که عشق واقعی نیست نشأت میگیرد.
انتهای پیام