مهسا مظفری، اهل قائن که در 12 سالگی به علت بیماری، بینایی خود را از دست داد، در گفتوگو با ایکنا از خراسان جنوبی، میگوید: دو، سه ماه اول برایم سخت بود اما با حرفهای مادرم، امیدم را از دست ندادم.
درست است که نابیناست، اما با همین چشمها، نانآور خانوادهاش است و برای رهایی از ناامیدی تمام تلاشش را کرده، او دنیای رنگها را نمیبیند، اما با تجسم عروسکهایی که در کودکی داشته، دنیایی از عروسکهایی رنگی را میسازد و این عروسکها برای کودکان شادی میآورند.
او می گوید: سعی کردم با توکل به خدا و گوش دادن آیات الهی به آرامش برسم، این آرامش تنها با بهرهگیری از قرآن برایم کسب میشد، با درک اینکه خداوند چه حکمتهایی را در زندگیام قرار داده است.
میز کارش در اتاقی کوچک است، در گوشه اتاقی پشت دستگاهش نشسته و در حال بافتن است. بافتنهایی از جنس امید که نگذاشت او در پیله تنهایی و ناامیدی اسیر شود.
محصول کارش، انواع لباس و عروسکهای بافتنی است که دیوارهای اتاقش را به رنگهای امیدبخش درآورده، رنگهایی که او میبافد، امید را هر روز در دلش زندهتر میکند.
او اکنون ترم چهارم دانشگاه در رشته مهندسی کامپیوتر است و حتی مشکلات درسی همکلاسیهایش را نیز رفع میکند.
مظفری با بیان اینکه از طریق فضای مجازی مشتریانم را پیدا میکنم، ادامه میدهد: برای بازاریابی مشکل دارم و آن چنان که باید نمیتوانم محصولاتم را به فروش برسانم.
او میگوید: من در خانه کار میکنم، کارگاه بزرگی ندارم، اما تولیداتم به اندازهای است که بتوانم مشتریان زیادی را جذب کنم.
این هنرمند از مسئولان میخواهد حمایتش کنند تا بتواند راهی را که آغاز کرده ادامه دهد، راهی که در صورت عدم حمایت، به تعطیلی کشیده میشود.
وی با اینکه توانسته است با حمایت و کمکهای مالی بسیج سازندگی دستگاه بافندگی جدیدی تهیه کند، اما همچنان برای بازاریابی و فروش محصولاتش نیاز به کمک دارد.
بسیج سازندگی همواره سعی کرده که در فروش و اشتغال به اینگونه افراد کمک کند، اما برای حمایت بیشتر، کمک نهادهای دیگر نیز لازم است.
انتهای پیام