قدرتالله صلح میرزایی، در گفتوگو با ایکنا، با بیان اینکه سینما و تلویزیون در تصویرسازی از بسیجیان موفق نبوده است، اظهار کرد: در کارنامه سینمایی من چند فیلم وجود دارد که در آنها بسیجیان محورند. تنها انگیزه من ساخت رشادتهایی است که نمونه آن را در کمتر کشوری میتوان مشاهده کرد. البته آشنایی من با بسیجیان مربوط به سالهای اخیر نیست، بلکه از زمان جنگ این آشنایی وجود داشته و ادامه دارد.
وی افزود: همه کشورها جنگ را تجربه کردهاند و مطمئناً در آن نبردها، فداکاریهایی نیز رخ داده، اما جنس فداکاری و ایثار در جنگ ما کاملاً متفاوت با الگوهای دیگر کشورهاست. در کشور ما بسیجیان با تکیه بر ایمانشان به جنگ میروند بدون اینکه انتظار داشته باشند چیزی دریافت کنند. انگیزهای که از آن حرف زدم متأسفانه آنگونه که باید در فیلمهایی سینمایی مورد نظر نبوده، بلکه اگر اتفاقی رخ داده تنها به شکل شعاری به آن پرداخته شده است.
کارگردان سریال «رخصت» گفت: اگر به فیلمهایی که در دهه 60 درباره بسیجیان ساخته میشد دقت کنید تنها رشادتهای جنگی بسیجیها مدنظر بوده، درصورتیکه دوربین میتوانست به داخل خانه آنها نیز برود. این اتفاق در سالهای بعد با فیلمهایی نظیر «آژانس شیشهای» رخ داد، اما این رویکرد میتوانست بارها روی دهد نه اینکه به صورت استثنا در سینما از آن نام برده شود.
وی با بیان اینکه در زمان حال این نهادهای فرهنگی هستند که باید بانی اشاعه فرهنگ بسیجی در سینما باشند، تصریح کرد: در سینما دو نوع فیلمسازی وجود دارد. ابتدا کارهایی که در آن صرفاً گیشه مدنظر است. این تولیدات همیشه در سینما بوده و باز هم باید وجود داشته باشد، زیرا چرخه اقتصادی سینما را این فیلمها تامین میکند، اما در کنار این تولیدات آثاری هم هستند که هدف از تولیدشان موضوعات مادی نیست، بلکه به واسطه آن میخواهیم فرهنگ و اندیشهای را منتقل کنیم. فیلمهایی با موضوع بسیجیان از جمله این آثارند. این فیلمها باید از سوی نهادهایی تولید و حمایت شوند که بر همین مبنا شکل گرفتهاند. برای مثال سازمان بسیج مستضعفان، انجمن سینمای دفاع مقدس، حوزه هنری، مؤسسه شهید آوینی و... نهادهایی هستند که باید در این عرصه حضور فعالی داشته باشند. این مشارکت نیز تنها با مشارکت سالیانه در یک یا دو فیلم به دست نمیآید، بلکه باید مدام این اتفاق بیفتد.
کارگردان فیلم «زندگی شیرین» متذکر شد: سالها پیش اولین کتاب جنگی با عنوان «محاصره سوسنگرد» را نوشتم. در این کتاب به زیبایی به دنیای بسیجیان ورود شده بود، بهنحویکه تماشاگر خود را با شخصیتها همراه میدید، اما این کتاب تنها در قالب یک فیلم یا سریالی بیگپروداکشن قادر است عظمت قصه را نشان دهد و متأسفانه هیچگاه سرمایهگذار مناسبی برای ساخت یافت نشد!
این فیلمساز بزرگترین آسیب در شخصیتپردازی بسیجیان را یکسویهنگری آنها دانست و بیان کرد: اینکه تصور کنیم بسیجی تنها با یک لباس خاکی و تفنگی در دست، باید دیده شود بیانصافی در حق این ایثارگران است. در زمان جنگ هم بسیجیانی داشتیم که در جهاد سازندگی حضور داشتند و کارشان رانندگی بولدزر بود. آنها وظیفه داشتند خاکریز درست کنند. این کار آنها بهشدت روی موفقیت رزمندهها تأثیرگذار بود، ولی هرگز آنچنان که باید درباره این افراد فیلم ساخته نشد. در زمان حال نیز بسیجیان در عرصههایی چون نبرد اقتصادی و مدافعان سلامت جان خود را در طبق اخلاص گذشتند، اما باز هم کمتر به فداکاری آنها توجه میشود.
بیشتر بخوانید:
کارگردان سریال «حکایتهای کمال» متذکر شد: اینکه بسیجیها کمتر تلاششان دیده میشود، اتفاقاً خواسته قلبی مورد نظر خود آنهاست، چون دوست دارند اگر کاری انجام میدهند به چشم نیاید. آنها معتقدند با خدا معامله کردهاند، اما این موضوع نباید بهانهای برای کمکاری ما باشد. برای همین هم تاکید دارم نهادهای فرهنگی که بودجه مجزا در این حوزه دریافت میکنند به صورت ویژه به این موضوع توجه کنند. آخرین نمونه ایثارگری بسیجیان را در مواجهه این آنها با بیماری کرونا میشود مشاهده کرد.
وی یادآور شد: در روزگاری که شاید بسیاری از مردم عادی از بابت این بیماری خانهنشین شدهاند، بسیجیان با ورود به فعالیتهای انساندوستانه جان خود را فدای آسایش مردم کرده و در جاهایی حضور پیدا میکنند که برای سلامتی آنها به هیچ وجه مفید نیست. این نمودی دیگر از ایثار بسیجیهاست که سینماگران باید در بازنمایی آن تلاش کنند.
صلحمیرزایی با اشاره به اینکه بسیج مردمیترین نهاد است، تأکید کرد: بسیجی از دل مردم به پا خاسته، پس اگر قرار باشد آنها را در فیلمهای سینمایی نشان دهیم باید زبانمان کاملا مردمی باشد. این خواسته متأسفانه در برخی فیلمها رخ نمیدهد، زیرا به بهانه ارزش نهادن به بسیجیان تصویری از آنها ارائه میدهند که با واقعیت همخوانی لازم را ندارد. این امر سبب میشود تماشاگر حس کند بسیجی آدمی از دنیای دیگر است و او قادر نیست آنطور باشد.
انتهای پیام